bato-adv
کد خبر: ۲۵۲۳۸۲

چگونه پاسخ توهین را بدهیم؟!

محمد ماکویی

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۸ - ۱۹ آبان ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- محمد ماکویی؛ علی ضیا به خاطر توهینی که به پرویز مظلومی می‌کند موقتا ممنوع التصویر می‌شود و فیتیله‌ای‌ها به علت توهین به آذری زبان‌ها همین بلا را سر خود می‌آورند!

بدون اینکه صدا و سیما بخواهد تفاوتی بین توهین به یک نفر و یک جامعه چند ده میلیونی قائل شود و یا برایش مهم باشد که اگر فیتیله‌ای‌ها کارشان را در حین کار و در ساعات اداری صورت داده‌اند، ضیا در اوقاتی که مال خودش بوده و دخلی به صدا و سیما نداشته مرتکب جرم شده است!

قطعا خیلی‌ها کار صدا و سیما را در تنبیه مجری و بازیگران خاطی خود ستوده‌اند زیرا اعتقاد دارند که به این وسیله اخلاق صدا و سیمایی‌ها بهتر از گذشته خواهد شد!

با این حال نگاهی به گذشته صدا و سیما و مجریان و بازیگران آنکه ممنوع التصویر یا ممنوع الصدا شده‌اند و یا بالکل کار خود را از دست داده‌اند نشان دهنده این است که این روش‌های تنبیهی آنطور هم که فکر می‌شود جواب خوبی نمی‌دهد!

شاید یکی از بزرگ‌ترین مشکلات جامعه ایرانی این باشد که وقتی «همه در پیشگاه قانون برابرند» می‌گوید، این منظور را دارد که در تخلف‌های قانونی مهتر‌ها و صاحبان زر و زور حق ندارند که به علت بهره‌مندی از رانت از مجازات قسر در بروند و یا دست کم بابت انجام آن‌ها تخفیف ویژه بگیرند!

به عبارتی اگر احیانا یکی از اینان به خاطر جرم مرتکب شده بیش از آدم‌های معمولی مجازات شد و یا حق خود را بیش از اندازه مقرر در قانون کف دستش دید، کمتر آدم معمولی پیدا می‌شود که بابت اینکه در مورد آن‌ها هم قانون اعمال نشده دلگیر و ناراحت گردد!

همه ما می‌دانیم که چهره‌های شناخته شده هنری، ورزشی، علمی و سیاسی هم اوضاع و احوال مالی خوبی، که حقشان است، دارند و هم بابت رانتی که چهره بودن نصیبشان ساخته، کارهای خود را به مراتب راحت‌تر از دیگران راه می‌اندازند!

لذا اینکه کار چهره‌ها ی ایرانی بر خلاف چهره‌های خارجی راحت‌تر از دیگران ردیف می‌شود است که موجب گشته مردم بدشان نیاید که وقتی پای تنبیهی هم در کار است آن‌ها بیش از حد نیاز متنبه شوند تا به تلافی پاداش‌هایی که خاص بودن نصیبشان ساخته، مکافاتی منحصر به فرد را نیز عاید خویش نمایند!

به همین علت است که اگر یک آدم معمولی به پرویز مظلومی توهین کند احتمالا به پرویز خان «حالا یک چیزی گفته» می‌گویند اما حق ضیا را در این می‌بینند که دست کم چند صباحی دور و بر صدا و سیما آفتابی نشود و به همین خاطر است که آذری‌هایی که بار‌ها و بار‌ها به لطیفه‌های قومیتی دوستان فارس زبانشان خندیده‌اند تا خاطر آن‌ها را به خاطر جوک بی‌مزه‌ای که گفته‌اند مکدر نسازند، «خوب شد که صدا و سیما حق فیتیله‌ای‌ها را کف دستشان گذاشت» می‌گویند!

شاید علی ضیا و فیتیله‌ای هم هم همچون مردم معمولی نسبت به حکم صدا و سیما موضعی اتخاذ نکنند و به تلافی روزهای خوشی که در صدا و سیما و بیرون آن داشته‌اند و یا برای اینکه آب‌ها را از آسیاب بیندازند به راحتی به تن دادن به حکم گردن نهند!

با این حال این احتمال هم می‌رود که بسیاری از صدا و سیمایی‌ها بیشتر دوست دار این باشند که دستمزد و عایدی و دشتی خود از کار در صدا و سیما را کمتر دیده و از رانت «کار کردن در صدا و سیما» استفاده شایان توجهی به عمل نیاورند اما در عوض مدام زیر سایه رادیو و تلویزیون نباشند و جوری زندگی نکنند که انگار در تمامی ایام کار و فراغت در آکواریومی شیشه‌ای به سر می‌برند که در معرض دید و قضاوت همه هست و‌گاه بر خلاف معمول به جای قاضی، این احساسات و نه خرد جمعی است که برای آن‌ها حکم صادر می‌کند!

bato-adv
مجله خواندنی ها