به مناسبت ۵ مه ۱۷۸۹ میلادی آغاز انقلاب فرانسه پس از اعتراض مردم به افزایش مالیات توسط لوئی شانزدهم / قسمت دوم
انقلاب فرانسه محیطی مساعد برای ظهور سکولاریسم و بدبینی نسبت به دین ایجاد کرد. تمام این عوامل در کنار یکدیگر باعث...
علی قنبری در گفتگو با فرارو تحلیل کرد:
درست است که دولت در برخی زمینههای اقتصادی امار و ارقام رشد و توسعه را منتشر میکند و من هم نمیگویم که این آمار...
جزییات دریافت مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر درآمد
در شرایطی که بحث درباره مالیات بالا گرفته، سخنگوی سازمان امور مالیاتی توضیحاتی درباره شیوه مالیاتستانی دولت از...
درباره کتاب تازه چاپشده «عصر انقلابها: پیشرفت و واکنش از ۱۶۰۰ تاکنون»
کتاب تازه چاپشده «فرید زکریا» ستوننویس و مفسر تلویزیونی درمورد انقلاب در طول اعصار ممکن است با محتوایی آشنا به...
تحلیل سفر مهم گروسی به ایران با اهدافی چندگانه
اکنون به مرحلهای رسیدیم که برخی مقامات به این نتیجه رسیده اند که تنش با آژانس تا چه حد زیانبار است و ایران باید...
ایا درامد مردم و وضعیت اقتصادی و ارزش پول کشور هم مثل بقیه کشورها است که هی با کشورهای دیگر مقایسه می کنید ؟؟؟؟؟؟!!
یعنع اگه کسی صد میلیون تو بانک داشت با گرون شدن دلار پولش شد سی میلیون تومان دو سال هم سود 22 در صد به این سی میلیون باقیمانده دادن که جمعا میشه حدود 15میلیون که با اصل پول میشه 45 میلیون تومان یعنی هنوز 55 میلیون از اصل پول چند سال پیشش عقبه عجب عدالتی؟؟؟؟اینجوری سپرده گذاران رو تنبیه و متضرر کردید اقایان!،،، چرا؟؟؟
1-کاهش نرخ سود بانکی تاثیری بر وضعیت بورس نخواهد داشت ، زیرا شاکله ی اقتصادی ایران از هم پاشیده است و نرخ سود بانکی هر چقدر هم کاهش یاید نمی تواند سرمایه داران را به طرف بورس سوق دهد . در صورت کاهش نرخ سود مردم به بانکها هچوم میاورند تا سپرده های خود را بیرون بکشند و چون بانکها ورشکسته اند ، پولی در بساط ندارند تا به مردم پرداخت کنند و این خود خلق بحران می کند . آینده ی مبهم و غیراعتماد بورس باعث می شود تا سرمایه ها پس از خروج از بانک به سمت بازارهایی مطمئنی غیر از بورس سرازیر شوند .
2-بورس ایران تابع بورسهای دنیا نیست . اگر اینگونه بود در اوج رکود بازارهای جهانی در سال 2008 ، بورس ایران رشد نمی کرد . شاید رشد بورس ایران در ان سالها مصنوعی بود( تا سرمایه ها را به گروگان بگیرد) و ریزش در شرایط فعلی طبیعی است . آنچه مسلم است این است که بورس ایران از حال و هوای سرمایه دارانی که به مراکز قدرت وابسته هستند تبعیت می کند و در شرایط فعلی نیز این افراد به آینده امید چندانی ندارند و بدین دلیل شاهد ریزش بورس هستیم.
3-ایران در تحریم ارزی به سر می برد و ماهانه اجازه دارد تا به 700 میلیون دلار دسترسی داشته باشد . بدین دلیل کاهش قیمت نفت تاثیر چندانی بر اقتصاد ما ندارد . البته کمبود ذخایر ارزی یک واقعیت است ، اما ربطی به کاهش قیمت نفت ندارد . حتی اگر تحریمها برداشته شود ، ایران حداقل 5 سال-البته در صورت سرمایه گذاری خارجی- زمان نیاز دارد تا بتواند سطح تولید نفت خود را به زمان قبل از تحریمها برساند . از طرف دیگر به دست آوردن بازارهای از دست رفته نیز زمان زیادی می گیرد . پس نباید انتظار داشت که کمبود ذخایر ارزی به این زودی ها جبران گردد .
4-رکود اقتصادی در اثر نابودی تولید داخلی است . این نابودی تولید به خاطر تحریم ها نبوده است . بلکه دولتها-از زمان سازندگی-برای به دست آوردن دل سرمایه داران ، ارز ارزان در اختیار آنها قرار دادند تا به واردات انحصاری بپردازند . اگر دولت در شرایط فعلی بخواهد نان این افراد را آجر کند ، آنها وحشتشان بیشتر می شود و بر خروج سرمایه از کشور شدت می بخشند و این خود بر بورس تاثیر منفی شدیدی خواهد گذاشت .
5-مشکلات ارزی گریبان دولت را گرفته است و دولت بیش از این نمی تواند ریال بدون پشتوانه چاپ نماید تا به بورس تزریق نماید . کمبود نقدینگی در بورس نه از سوی دولت و نه از سوی سرمایه داران قابل تامین نیست .
6-آمریکا در برجام سایه ی تحریمها را بر سر ایران نگه داشته است و نخواهد گذاشت تا سرمایه گذاران خارجی در ایران سرمایه گذاری بلند مدت انجام دهند و بدین دلیل اقتصاد ما روز به روز ضعیف تر می گردد و نباید انتظار داشت برجام گشایش عمیقی در اقتصاد ایران ایجاد نماید .
خلاصه آنکه با بی نظمی سیاسی فعلی که در ایران وجود دارد باید سقوط بیشتر اقتصاد ایران را شاهد باشیم. چاره ای نیست که افرادی پیدا شوند تا به مملکت یک نظمی بدهند ولو به زور.