عمده ترين موفقيتهاي دولت مهندس موسوي در زمانهايي به دست آمد كه دولت درآمد نفتي نداشت. موسوي به سوي مردم آمد و مردم نيز با آغوش باز، پذيراي دولت و نخستوزيرش بودند.
در دهه 50 روزنامه كيهان خبر از دستگيري تعدادي جوان در کوههاي شميران داد که در قالب حزب ملي اسلامي فعاليت ميکردند؛ به گفته كيهان که تيتر اول اين روزنامه هم بود، آنها قصد داشتند نظام شاهنشاهي را سرنگون كنند. در ميان عكسهاي روزنامه كيهان، عكس جواني به نام ابوالقاسم سرحديزاده به چشم ميخورد كه با چهرهاي تكيده رو به روي دوربين ساواك ايستاده است.
اکنون با گذشت سه دهه از روزهاي سخت مبارزه، پاي صحبتهاي او نشستيم تا خاطرات همراهي او را در دولت مهندس موسوي بشنويم. مصاحبه زير گزيدهاي از اين ديدار بود.
زماني كه در دوران جواني فعاليت سياسي ميكرديد چه ايدهآلهايي در ذهن داشتيد و بعدها كه حكومت جمهوري اسلامي شكل گرفت چقدر به اين ايدهآلها رسيديم؟
ما در فعاليت سياسيمان در قبل از انقلاب، به دنبال الگوهاي اسلامي بوديم و سعي ميكرديم از رفتارهاي پيامبر (ص) و امام علي (ع) سرمشق بگيريم. عمده تلاش ما در آن دوران ارايه تفسيري نو از اسلام در مقابل تفكرات ماركيستي و كمونيستي بود. گرچه در آن مقطع به شكل جدي طرح يك حكومت اسلامي را در ذهن نداشتيم اما همه به اهميت نقش مردم در حكومت اسلامي ايمان داشته و معتقد بوديم. در حكومت اسلامي رأي مردم پايه و اساس است كه در صدر اسلام نيز به شكل بيعت و مقبوليت براي حاكم اسلامي مطرح ميشد.
شما از اولين افرادي بوديد كه هسته اوليه دعوت از مهندس موسوي را تشكيل دادند و معتقد بودند در شرايط فعلي ايشان بهترين گزينه براي نامزدي انتخابات رياست جمهوري است؟ اين هسته اوليه با چه رويكردي تلاش كرد تا مهندس موسوي را براي كانديداتوري مجاب سازد؟
معتقدم كژيها و ناراستيهايي در سالهاي اخير به وجود آمده كه با آنچه مورد نظر امام (ره) بود در تعارض است. به نظر ميرسد از آنچه براي آنها انقلاب كرديم، دور شده و مسيرمان متفاوت از تفکرات و نظرات انقلابيون است. ما نگران عملي شدن نظريه حذف فرزندان انقلاب هستيم و معتقديم رويه سالهاي اخير در کشور، به سوي حذف نيروهاي اصيل انقلاب و خانهنشين كردن آنهاست؛ لذا در اولين قدم براي ممانعت از موفقيت اين تفکر، تلاش كرديم مهندس موسوي كانديدا شوند.
آيا بخش عظيمي از نيروهاي اصيل انقلاب خانهنشين شدهاند؟
ما معتقديم در نظام جمهوري اسلامي هرگز هدف وسيله را توجيه نميکند؛ متاسفانه در سالهاي اخير مشاهده کرديم دستيابي به قدرت هدف و براي رسيدن به اين هدف از هر وسيلهاي حتي غير اسلامي و غير انساني استفاده ميشود. متاسفانه ميبينيم تمام چهرههاي اصيل و با سابقه انقلاب، يكي پس از ديگري از بدنه آن حذف ميشوند و توان خدمترساني ندارند. امروز شاهديم امثال موسويها و كروبيها و بسياري از روحانيون اصيل، خانهنشين شدند و با انواع لطايفالحيل سعي ميشود آنها از انقلاب دور شوند و متاسفانه ابزارهاي خطرناكي هم براي رسيدن به اين هدف به کار گرفته ميشود.
ترور حجاريان و ترورهاي شخصيت نمونهاي از اين اقدامات غير انساني و غير اسلامي است. متاسفانه فضاي بد نام كردن به شدت گرم است و رفتارهايي در سالهاي اخير باب شده كه بسيار خطرناك است. براي مثال چرا بايد خاتمي ترور شخصيت شده و حتي صحبت از ترور فيزيكي او باشد.
متاسفانه ما از اهداف اصيل انقلاب بسيار دور شدهايم؛ آيا اين ظهور نوعي خوارج جديد نيست؟ انقلابي كه ميگويد براي اصلاح جهان آمده چرا بايد در آن براي حذف موسويها، كروبيها، خاتميها تلاش شود؟ مگر اينها فرزندان انقلاب نيستند؟ رفتار حكومتي امام علي (ع) بايد راهنماي ما باشد؛ همان که فرياد بر ميآورد چرا خلخال را از پاي يك زن يهودي در آوردهاند. باعث تاسف است در انقلابي كه الگوي آن امام علي (ع) است ترور فيزيكي و ترور شخصيت مطرح ميشود و هيچ كس به اينگونه روشها اعتراض نميكند.
شما سابقه همكاري در دولت مهندس موسوي و وزارت در اين دولت را داريد. دولت ايشان چه تفاوتهايي با ساير دولتها داشت و رفتارشان در دولت چگونه بود؟
در زمان دولت مهندس موسوي وجود گرانقيمت امام راحل كه خط و استراتژي ميداد و همچنين اوضاع را مراقبت ميکرد، بسيار ارزشمند بود. ايشان همه دولت را زير نظر داشت و هم مراقب بود تا دولت مردم را تحت فشار اقتصادي و سياسي قرار ندهد. مهندس موسوي اين مزيت را دارد كه شاگرد امام بوده و در مكتب ايشان درس عملي و نظري خوانده و امتحان پس داده است. وجود مهندس موسوي در حال حاضر از اين جهت ارزش بيشتري دارد كه آموزگارش حضرت امام (ره) بوده است.
اينگونه افراد امروز ارزشمند بسياري دارند و بايد به هر شكلي تاثير آنها را در نظام اسلامي ببينيم تا موجوديت جمهوريت و اسلاميت کشورمان به خطر نيافتد.
الگوي مديريتي مهندس موسوي در كابينه چه بود؟
در آن مقطع رويكرد اصلي دولت تدوين و اجراي قوانين حمايتي بود و دولت مهندس موسوي به شدت تلاش ميكرد با تدوين اين قوانين و رفع خلاهاي به وجود آمده، مانع به خطر افتادن شعارهاي حمايتي و همچنين تضعيف اقتصادي اقشار مستضعف شود. ايشان بر قانون و اجراي قانون مجلس بسيار تاكيد کرده و سعي داشت هرگز قدمي خلاف قانون در دولت برداشته نشود. ايشان به شدت مخالف سركشي در برابر قانون بود. امام نيز بر اين موضوع بسيار تاكيد داشت و همواره دولت و نظام را به قانون گرايي سفارش ميكرد.
قوانين نيز در آن مقطع داراي جهتگيري حمايتي به ويژه از اقشار فقير بود؛ دولت مهندس موسوي تلاش ميكرد شعار ارزشمند انقلاب درباره عدالت را اجرا کرده و عدالت اجتماعي را در همه عرصههاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، انساني و اجتماعي تسري و گسترش دهد.
وجود وحدت در كشور در سايه حضور حضرت امام (ره) باعث شده بود تا دولت مهندس موسوي درعمل به قانون و اين شعار، به موفقيتهاي خوبي برسد. در جامعه كارگري نيز ما شاهد اين جهتگيري بوديم و تلاش ميشد با وجود مخالفتهايي در قالب قانون از آنها حمايت شود.
قانون كار يكي از اين اقدامات بود. اين هر چند به دليل عجله ما براي اجراي سريع آن، با نواقصي همراه است اما اين قانون نتيجه تلاش دولت براي اجراي عدالت اجتماعي نه در شعار بلکه در عمل است. ما تلاش ميكرديم عدالت اجتماعي در تمامي سطوح اجرا شود و همچنين در قالب قانونهاي حمايتي، طبقات تحت فشار از نظر اقتصادي را فراموش نكنيم.
مهندس موسوي چه نگرشي بر جامعه كارگري و اقشار كم در آمد داشتند؟
ايشان نيز فرزند انقلاب و شعارهاي اصيل آن بودند و همراه تلاش ميكردند از اين قشر حمايت کنند. در مقطعي که وزير کار مهندس موسوي بودم، به ايشان گفتم كارگر اگر انرژي نداشته باشد نميتواند كار كند و آن زمان طرح اعطاي بن كارگري به كارگران را مطرح كردم كه مورد استقبال ايشان قرار گرفت. عرضه بن كارگري يكي از سرفصلهاي مهم در تصميمات ما بود و معتقد بوديم اگر بن حذف شود به معيشت و سفره كارگر لطمه وارد ميشود.
پرسشي كه امروز، در بدنه نخبگان و طبقه متوسط و فعالان سياسي وجود دارد اين است كه چرا مهندس موسوي در مقاطع قبلي كه از ايشان دعوت شد، به صحنه نيامد و چرا در مقطع كنوني وارد انتخاب شدند؟!
پيش از اين عرض كردم ما امروز نگران عملي شدن نظريه حذف فرزندان انقلاب هستيم. موسوي شخصيتي نيست كه گداي قدرت باشد بلکه اين قدرت است كه بايد دست نياز به سوي او دراز كند. ايشان در سالهاي گذشته خانهنشين شده بود.
شما بايد به ياد بياوريد چه جرياني در مقطع نخست وزيري ايشان وجود داشت که به او هتك حرمت کرده و مورد ترور شخصيت و بيمهري قرار ميداد؛ چه كساني دولت او را به كوپتيسم متهم ميكردند و او را كمونيسم خوانده و هر روز به سياستهاي حمايتي او حمله ميكردند؟!
آنها ايشان را دولت سالار ميپنداشتند و ميگفتند موسوي ملت را فراموش كرده است! در همان زمان بود كه امام عزيز (ره) تمام اين هتكحرمتها را رد کرده و بدگويان را نفي كرد. اين جريان پس از رحلت حضرت امام (ره) سعي كرد او را خانه نشين كند.
موسوي و امثال او را خانهنشين كردند و به قول امام عظيمالشان که فرمودند جنگ فقر و غنا جنگ دائمي است و هرگز پايان نمييابد، اين جنگ هنوز ادامه دارد. عناصري كه بر خاتمي حمله كرده و او را ترور شخصيت كردند و نميخواستند دولتش موفق شود، با انواع دسيسهها در دولت مهندس موسوي، نميخواستند دولت او موفق شود؛ با او مقابله کرده و ايشان را به كمونيسم و كوپتيسم متهم ميكردند.
بسياري اعتقاد دارند روند كلي انتخابات به سمت دو قطبي شدن است كه يك قطب آن مهندس موسوي و قطب ديگر آقاي احمدينژاد است؛ به نظر شما سرانجام اين فضاي دو قطبي چه خواهد شد؟
معتقدم در شرايط كنوني كه وضع معيشت مردم در خطر است و آمارهاي عجيب فقر و تورم از فشار فراوان بر طبقات فقير و طبقه متوسط خبر ميدهد، جامعه به سمت دو قطبي شدن در حال حركت است و ما شاهد حذف طبقه متوسط در جامعه هستيم.
اين در حالي است كه متاسفانه بر ثروت طبقه ثروتمند افزوده ميشود و آنها بدون پرداخت ماليات، فعاليت اقتصادي ميكنند. فکر ميکنم جامعه ما اکنون در حال فقيرتر شدن است. در اين شرايط شخصيتهاي ارزشمندي چون مهندس موسوي بايد وارد صحنه شده و اين شكاف خطرناك فقير و ثروتمند يا فقر و غنا را ترميم كنند و نگذارند عميقتر شود.
شرايط كنوني هرگز مورد تاييد اسلام نيست؛ چرا طبقه ثروتمند از منفذهاي قانوني ميگريزند و هزينههاي خود را نميپردازند؟ چرا از قانون و عدالت عبور ميكنند؟ متاسفانه رواج تفكر دنياداري، مشكلي بزرگي براي انقلاب شده است؛ امام بزرگوار هميشه به دولت و مردم نهيب ميزدند كه خودسازي كنيد و مراقب شيطان باشيد؛ متاسفانه در شرايطي كنوني آنان كه به ثروت رسيدهاند سعي دارند با تمام قدرت مانع به قدرت رسيدن افراد شايسته شوند.
مردم چنين ايراداتي را ميدانند و قطعا در 22 خرداد به انتخاب اصلح رأي خواهند داد. مردم سوابق كانديداها را به خوبي به ياد داشته و ميدانند مهندس موسوي در زمان جنگ چگونه اقتصاد کشور را اداره كرد تا فشاري بر مردم وارد نشود. آنها به خوبي اصالت و شخصيت موسوي را ميشناسند و ميدانند او به سوي اصلاح امور در حركت است و ميخواهد شكاف فقر و غنا را ترميم كند؛ غلطها را برطرف سازد و جامعه را به اصالت خودش بازگرداند تا به اسلام و قانون عمل شود.
آيا مهندس موسوي امروز گزينه خوبي براي انتخابات رياست جمهوري است؛ چرا كه اين تحليل وجود دارد كه طيف عظيمي از آراي اصولگرايان به صندوق ايشان ريخته خواهد شد؟
ما نبايد به الفاظ و اصطلاحات توجه كنيم؛ اصولگرايان واقعي به خوبي مهندس موسوي را ميشناسند و وضعيت جاري را رد کرده و شرايط كنوني را زيبنده جامعه اسلامي نميدانند.
اصولگرايان واقعي همان افرادي بودند كه در تمام شرايط از امام و دولت مهندس موسوي حمايت كردند. اصلاحطلبي واقعي نيز همان زمان بود چرا كه انقلاب را به سمت مسيري كه در افق ترسيم شده بود حركت ميداد. امروز افرادي ميخواهند در كنار مهندس موسوي دولت دهم را شكل دهند كه دست پرورده دوران اصولگرايي و اصلاحطلبي واقعي هستند.
طبقه كارگر چه نگرشي به انتخابات دارد و فکر ميکنيد رأي او به چه كسي تعلق ميگيرد؟
طبقه كارگر به خوبي به ياد ميآورد در زمان مهندس موسوي چگونه با آنها رفتارميشد و چقدر مورد احترام بودند. آنها ميدانند موسوي در آن زمان به وسيله قانونگذاري و لوايح دولتي و نه در شعار از منافع آنها دفاع ميكرد.
كارگر ميداند چقدر داراي ارزش بود. قدر مسلم طبقه كارگر سوابق مهندس موسوي را از ياد نبرده و عملكرد او را قابل قبول ميداند و كمك خواهد كرد ايشان بتواند شكاف عميق فقر و غنا را ترميم كند و به اعتلاي انقلاب و عملي شدن شعارهاي آن بپردازد.
سياست خارجي دولت موسوي را چگونه ميديديد؟
در آن مقطع رويكرد دولت به سياست خارجي عدم افراط و تفريط بود. دولت ميكوشيد سياست خارجي را بر اساس استراتژيهاي كلان پيگيري كند و تابع مسايل روزمره و حوادث نباشد. دولت ميكوشيد در قبال هر اتفاقي که در سياست خارجي ميافتد فقط موضع نفي نگيرد.
سياست خارجي مهندس موسوي تلاش ميكرد هويت نظام را بازتاب دهد و در اين زمينه نگاهها هميشه به امام عظيمالشان بود. امام به شدت با تندرويها و ترور مخالفت ميکرد؛ يادم ميآيد به راديو تلويزيون اعتراض كردند كه چرا اخبار ترورها و كشت و كشتارها را با آب و تاب بازتاب ميدهيد و طوري رفتار ميكنيد انگار ما از اين ترورها و آدمكشيها استقبال ميكنيم و شادمان هستيم.
ايشان ميفرمود ما خودمان نظامي واقعي و عادلانه در جهان هستيم و نميپسنديم در گوشه و كنار جهان افرادي به نام هر ايدئولوژي كه باشد مردم را بكشند. سياست خارجي ما در آن مقطع نميپسنديد كه خشن عمل كند و تلاش ميكرد با تجيب قلوب مردم و رهبران، مانع موفقيت صدام و غرب در منزوي كردن ايران شود.
نگرش مهندس موسوي به حوزه انتشارات، عملكرد وزارت ارشاد و آزادي بيان چگونه بود؟
در زمان امام و در دولت مهندس موسوي دولت ازطرح انديشهها نگران نبود چرا كه اسلام را آنقدر قوي و غني ميدانست كه به مقابله با انديشههاي ديگران برود. اگر فضاي كشور متاثر از جنگ نبود، قطعا مهندس موسوي در اين حوزه بسيار بهتر عمل ميكرد چرا كه ما خود شاهد رفتارهاي ايشان و تفكراتشان پيرامون آزادي بيان بوديم؛ به هر حال شرايط جنگ، سايه خود را بر دولت انداخته و راهنماي ما بود و بخشي اعظم وقت نخست وزير را ميگرفت.
چرا دولت مهندس موسوي با بودجه 7 ميليارد دلاري ميتوانست موفق باشد اما دولتهايي هستند كه با وجود گران شده نفت نتوانستهاند به اهدافشان برسند و شكافهاي اجتماعي عميقتر شده است؟
در مقطعي كه نفت ارزان شد و با وجود جنگ، بسياري معتقد بودند كشور قابل اداره نيست اما تفكري در مهندس موسوي و بدنه دولت ايشان وجود داشت كه ارزان شدن نفت را به فال نيك ميگرفت و معتقد بود در چنين شرايطي زمينه براي برزو تواناييهاي كشف در کشور نشده فراهم ميشود.
به ياد دارم موضوع تاثير كاهش درآمدهاي نفتي بر اقتصاد و كارگران را در محضر امام مطرح كردم و گفتم عدهاي ميگويند در اين شرايط كشور به بنبست ميرسد و عدهاي نيز معتقدند با كاهش درآمدهاي نفتي، ما به توانمنديهاي معطل مانده خود پي ميبريم؛ امام (ره) فرمودند حق با دسته دوم است و تا فشار نباشد كارها به سرانجام نميرسد. ايشان كاهش درآمدهاي نفتي را به فال نيك گرفتند؛ ما هم ديديم مردم چگونه در آن شرايط با جان و دل از دولت حمايت كردند.
معتقدم اگر مردم را آزاد گذاشته و مزاحم آنها نشويم، آنها بدون شک كشور را از هر مهلكه اقتصادي خارج ميكنند. بايد به مردم ايمان داشت؛ اگر آنها را آزاد بگذاريم قطعا اين مردم توانايي بينياز کردن کشور از درآمدهاي نفتي را دارند.
شما ديديد چگونه همين مردم، مهندس موسوي را در آن شرايط كمبود درآمدهاي نفتي و جنگ، حمايت كردند. ما بايد واقعا به مردم متكي باشيم و به آنها قدرت دهيم. تمام گرفتاريهاي ما در حال حاضر ناشي از فراموش کردن مردم است. امروز پول زيادي در كشور وجود دارد كه مايل است به بخش توليد رود اما متاسفانه نفت و درآمدهاي نفتي باعث شده هم مردم و تواناييهايشان از ياد رفته و هم كشور در خطر كمبود ارز، قرار گيرد. عمده ترين موفقيتهاي دولت مهندس موسوي در زمانهايي به دست آمد كه دولت درآمد نفتي نداشت. موسوي به سوي مردم آمد و مردم نيز با آغوش باز، پذيراي دولت و نخستوزيرش بودند.
تفكري در كشور وجود دارد كه ميكوشدي سرنوشت انتخابات را از پيش تعيين شده بداند و تلاش ميكند با نااميد كردن مردم، مانع حضور و بروز آنها در پاي صندوقهاي رأي شود و انتخابات را نمايشي قلمداد کند. به نظر شما چگونه بايد با اين تفكر خطرناك مقابله كرد؟
اولا بايد كارگزاران انتخابات مراقب رفتار، گفتار و عملكرد خود باشند و اتهامسازي نكنند. اين كارگزاران چه در وزارت كشور و چه در شوراي نگهبان بايد به گونهاي رفتار كنند كه شائبهسازي نشده و هر حرف يا حركت اشتباهي در جامعه بزرگنمايي نشود. تفكري كه شما مطرح كرديد، در طول 30 سال گذشته همواره در جامعه ما حضور داشته و سعي ميكرد مردم را نااميد كند اما خوشبختانه تاكنون شكست خورده است.
مردم در انتخاباتهاي بسياري سرنوشت را خودشان مشخص كردهاند که نمونه بارز آن انتخابات دوم خرداد 1376 بود؛ آن زمان چنين تفکري فعال شد اما مردم پاسخ مناسبي به آن دادند. وجود اين تفكر بسيار خطرناك است و بايد همه ملت و دولت بكوشند آن را ريشه كن كنند.
همچنين كارگزاران انتخابات نيز بايد به شکل ويژه بايد به مقابله عملي با اين تفكر رفته و به گونهاي عمل نكنند كه خداي ناكرده از آن برداشت حمايت از فرد خاصي شود. ما بايد به مردم گفته و به آنها ثابت كنيم تنها تصميم گيرنده در انتخابات، خودشان هستند.
دوم آنكه دستگاههاي تبليغاتي و اطلاعرساني ما بايد شفاف عمل كنند و امكان شناسايي و شناساندن را براي همه كانديداها فراهم کنند تا همه آنها به تساوي از اين امکانات سود برند.
رسانههايي مثل راديو و تلويزيون بايد عدالت را در اين زمينه رعايت كنند و در مناظرههاي انتخاباتي هم عدالت براي همه كانديداها در نظر گرفته شود. علاوه بر اين رسانهها بايد شفافسازي كرده و به گونهاي رفتار كنند كه مردم به راي دادن علاقمند شوند. رسانهها بايد به نحوي رفتار كنند كه مردم بتوانند دسترسي بهتري به كانديداها داشته تا بخشي از پرسشهاي خود را طرح كنند. در اين ميان نقش صدا و سيما بسيار حساس و تاريخي است و قطعا رفتار مناسب اين رسانه در خاطره تاريخي ملت ميماند.