bato-adv
کد خبر: ۱۹۰۲۵۸

اعتراف مرد شکاک به قتل شوهرخواهر

مردی که متهم است شوهر خواهرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده وقتی پای میز محاکمه رفت مدعی ‌شد نمی‌دانست مقتول همسر خواهرش است.

تاریخ انتشار: ۰۸:۴۹ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۳
مردی که متهم است شوهر خواهرش را با ضربات چاقو به قتل رسانده وقتی پای میز محاکمه رفت مدعی ‌شد نمی‌دانست مقتول همسر خواهرش است.

به گزارش خبرنگار ما، متهم که جوانی 28ساله‌ است روز گذشته به‌همراه خواهرش در شعبه 74 دادگاه کیفری ‌استان تهران محاکمه شد. نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به پرونده در جایگاه حاضر شد و جزییات قتل را توضیح‌ داد. وی گفت: متهم ردیف اول که میلاد نام ‌دارد با همدستی خواهرش ملیحه جوانی به ‌نام احمد را به قتل رسانده‌ است. مطابق اوراق پرونده ملیحه با احمد از قبل رابطه داشت و بعد از کشاندن وی به خانه‌اش با همدستی برادرش او را کشت. هرچند ضارب اصلی میلاد است اما ملیحه نقشه قتل را طراحی کرده ‌است. بنابراین با توجه به مدارک موجود در پرونده به‌عنوان نماینده دادستان تهران برای میلاد به اتهام مباشرت در قتل عمدی، جنایت بر میت و سرقت اموال و همچنین برای ملیحه به اتهام معاونت در قتل عمدی، معاونت در جنایت برمیت و همچنین زنا درخواست صدور حکم قانونی را دارم.

در ادامه با توجه به اینکه مادر مقتول فوت شده‌ است پدر وی و خواهران و برادرش در جایگاه حاضر شدند و برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند.

سپس وکیل مدافع اولیای‌دم در جایگاه حاضر شد، او گفت: احمد و ملیحه مدتی قبل از حادثه به‌صورت صیغه‌ای با هم ازدواج کرده‌ بودند و بعد به‌خاطر اختلافاتی که داشتند از هم جدا شدند. ملیحه برای گرفتن انتقام از احمد او را به خانه کشانده و برادرش نیز او را به قتل رسانده ‌‌است. مدارک موجود در پرونده نشان می‌دهد خواهر و برادر از قبل نقشه جنایت را طراحی کرده‌ بودند زیرا ملیحه زمان حادثه از احمد خواسته بود برایش ساندویچ تهیه کند و به خانه‌اش ببرد در حالی‌که آن موقع ساعت 12 شب بود و کسی در آن ساعت تازه به فکر شام نمی‌افتد ضمن اینکه ظروف کثیف در حیاط نشان می‌داد آنها شام‌ خورده ‌بودند و خرید ساندویچ بهانه بود. همچنین اطرافیان مقتول گفته‌اند میلاد از قبل احمد را می‌شناخت و چندین‌بار از او پول گرفته ‌بود بنابراین ادعای غریبه‌بودن مقتول برای متهم ردیف اول صحت ندارد.

سپس میلاد در جایگاه ایستاد. او اتهام قتل و جنایت برمیت را قبول اما سرقت را رد کرد. او گفت: مدتی قبل از این ماجرا همسایه‌ها حرف‌هایی پشت‌‌سر خواهرم زده و من خیلی ناراحت ‌شده بودم به همین دلیل یک‌روز پشت در خانه‌ خواهرم کشیک دادم. مردی وارد خانه شد به او گفتم تو چه حقی ‌داری وارد خانه من بشوی و با او درگیر شدم. آن مرد گفت لوله‌کش گاز است و اصلا با خواهر من کاری ندارد. با این حال آن مرد را کتک زدم. به خواهرم مظنون بودم. من نظامی بودم و کمتر به خانه می‌رفتم تا اینکه روز حادثه بعد از مدت‌ها به خانه برگشتم. شنیده ‌بودم خواهرم عمل جراحی کرده است. می‌خواستم به او سر بزنم اما تصمیم گرفتم قبل از این کار مدتی خانه او را زیر نظر بگیرم چند دقیقه‌ای که گذشت مردی کلید انداخت و وارد خانه شد.

 به او گفتم در این خانه چه کار داری؟ جواب بی‌ربطی داد گفتم اینجا خانه خواهر من است خیلی عصبانی شد و به من حمله کرد. اول با چوب او را زدم بعد چاقوی ضامن‌دارش را بیرون آورد. ما در حیاط با هم درگیر شدیم کنار شیر آب یک چاقو بود آن را برداشتم و به سمتش چند ضربه پرت کردم و او را زدم. خواهر و مادرم بیرون آمدند آنقدر عصبی شدم که خواهرم را به داخل خانه بردم به لوله گاز بستم می‌خواستم او را بکشم اما نتوانستم بعد جسم نیمه‌ جان احمد را برداشتم تا به بیمارستان برسانم که در راه فوت شد. من هم یک چهار لیتری بنزین خریدم سپس جسد را به جاده همدان بردم و آنجا سوزاندم بعد تلفن همراه مقتول را همراه آلت قتاله بیرون انداختم. متهم گفت: من اصلا نمی‌دانستم احمد شوهرخواهرم است و از ازدواج آنها اطلاعی نداشتم.

 در ادامه ملیحه در جایگاه حاضر شد. او اتهاماتش را رد کرد و گفت: سه سال بود که با احمد به صورت صیغه‌ای ازدواج کرده بودم با اینکه می‌دانستم او با زنان زیادی رابطه دارد اما دوستش داشتم و می‌خواستم با او زندگی کنم تا اینکه چندماه قبل از این ماجرا به من گفت می‌خواهد با زنی دیگر ازدواج و صیغه ما را فسخ کند، من هم قبول کردم. مدتی بعد دوباره برگشت و ما به‌صورت تلفنی صیغه‌ کردیم. برادرم از موضوع ازدواج من خبر نداشت اما مادرم در جریان بود. روز حادثه هم من اصلا در جریان درگیری برادرم با احمد نبودم. عمل جراحی سنگینی انجام داده و در خانه بستری بودم با صدای فریاد بیرون آمدم و دیدم برادرم و احمد چاقو کشیده‌اند و احمد زخمی ‌است برادرم من را به داخل حیاط خلوت برد و دست‌هایم را بست. مدت‌ها در آن حالت ماندم دیگر راهی برای کمک نداشتم مادرم، میلاد را وادار کرد تا احمد را به بیمارستان ببرد.


وی گفت: احمد معتادی بود که توانسته‌ بود اعتیادش را ترک کند اما سرکار نمی‌رفت و خرجی‌اش را من می‌دادم اگر دوستش نداشتم هیچ‌وقت این کار را نمی‌کردم. بنابر این گزارش قضات بعد از پایان جلسه محاکمه برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv