آیدین سیارسریع در روزنامه قانون نوشت: از آن زمان که بحث ایجاد درسی به نام «شکوه همسرداری» در دانشگاه ها سر
زبان ها افتاد چشم ما طنزنویس ها همینطور از روی شور و شعف برق می زند تا
الان که مدیر کل دفتر برنامه ریزی آموزشی وزارت علوم از اجرای درس شکوه
همسرداری خبر داده. درواقع این چشم نیست که ما داریم، مهتابی شده رسما. چند
سوال از بچگی در مورد شکوه همسرداری داشتیم که مطرح می کنیم.
1) شکوه همسرداری چه جوری است؟
فرض کنید شما درس شکوه همسرداری را پاس کرده اید و در حال حاضر یک انسان
شکوهمند همسردار هستید. خب، مثلا چه کار می کنید؟ وقتی همسرتان از در خانه
وارد میشود با دهانتان آهنگ حماسی می زنید؟ جلوی دستشویی فرش قرمز می
اندازید که همسرتان با پای خیس نرود روی سرامیک؟ ناهار را در سالن رویال
آلبرت هال لندن درست می کنید و هنگام صرف غذا می گویید ادل برایتان ملایم
بخواند؟ بعدش همانجا لحاف تشک می اندازید که همسرتان بعد ناهار چرت بزند؟
بهآدل هم می گویید خفه شو تاج سرم خوابیده؟ نه، واقعا چه جوری است؟
2) شکوه همسرداری برای کدام جنس است؟
اکثر ما با شنیدن شکوه همسرداری یاد زحماتی که زن برای مرد می کشد می
افتیم. ولی این سوال به صورت جدی مطرح است که یک مرد شکوهمند همسردار چگونه
مردی است؟ اصلا آیا مردها می توانند همسرداری را بهصورت باشکوه انجام
دهند؟ من به خودم که نگاه میکنم می بینم نمی شود. اصولا ما مردان ایرانی
انسان های شکوهمندی نیستیم، اوج شکوهمندی ما این است که در خانه به جای
پوشیدن زیرپوش رکابی، زیرپوش آستین دار بپوشیم که برای همسرمان تنوع شود.
بیشتر از این هم نه مذاکره می کنیم نه امتیاز می دهیم.
3) سرفصل های درس شکوه همسرداری چیست؟
طبیعتا سرفصل دروس باید مطابق با نام شکوه همسرداری باشد، بنابراین، این لیست دور از انتظار نیست:
غوغای قورمهسبزی / شوکت بچهداری / احتشام زایمان/ مبانی نظری و عملی
«زیونا چانا» (پیرمرد 66 ساله هندی که با داشتن 39 همسر و 94 فرزند،
پرجمعیتترین خانواده جهان را دارد) / حشمت گردگیری.
4) شکوه همسرداری درباره چیست؟
سوال دیگری که از دیرباز برای ما مطرح است این است که الان دوستانی که درس
جمعیت و تنظیم خانواده را همراه با تمامي مسائل آموزشی آن حذف کردند و
بهجایش شکوه همسرداری را آوردند چی پیش خودشان فکر میکنند؟ فکر می کنند
آموزش آن مسائل منشوری مفسدهانگیز است؟ اعتقاد دارند آدم ازدواج می کند تا
از فساد دور بماند نه این که بیشتر آن را یاد بگیرد؟ اعتقاد دارند قابلیت
جوانهای ما آنقدر بالاست که اگر هم آموزش نبینند می توانند از طریق گرده
افشانی، تقسیم میتوز و این راهها نیاز خود را برطرف کنند؟ یا این که
اعتقاد دارند این مسائل در زندگی زیاد تاثیر ندارد و بهطورکلی تفاهم باشد
کافی است؟ در هر صورت ما اصلا راضی به زحمت نیستیم. همین بیلبوردهای با یک
گل بهار نمیشه کافی بود به خدا. چرا اینقدر برای ما خرج می کنید؟ یه کم هم
به خودتان برسید.