نزدیک شدن به روزهای برگزاری انتخابات، فرصتی دست گروهها و کاندیداها داده تا در برنامههای انتخاباتی خود، استفاده از انرژیهای درونی و رها نشده جوانان برای رسیدن به پیروزی را مد نظر قرار دهند.
برگزاری همایشها، برنامههای شاد و موزیکال و خلاصه هر آنچه به تخلیه انرژی درونی جوانان پرداخته و حس مثبتی را نسبت به کاندیداها ایجاد ميکند، از جمله برنامههای انتخاباتی است که با فراموش شدن موضوع نیازهای جوانان پس از انتخابات، تبدیل به نوعی سوء استفاده ميشود.
اینکه چرا برنامه ای برای هدایت انرژیهای جوانان و فضایی برای تخلیه مثبت آن وجود ندارد و در نهایت مورد توجه کاندیداها نیز قرار ميگیرد، موضوع گفتوگو با امان ا... قرایی مقدم، آسیب شناس اجتماعی است که در ذیل ميآید:
این یک واقعیت است که برای تخلیه مثبت انرژی درونی جوانان کشور ما، راه خاص یا مکان مشخصی وجود ندارد و اگر هم هست، برای همه نیست و قشر خاصی از آن استفاده ميکنند. این مسئله زمینه انتخاب راههای جایگزین مثل خیابانگردی و دورهم جمع شدنهای نادرست با تفریحهای خاص و مواردی از این دست را فراهم ميکند که هر یک از امکان آسیبزایی بالایی برخوردارند. تحلیل شما از این شرایط و تبعات آن چیست؟
در این که انرژی جوانان ما سرکوب شده و ميشود شکی وجود ندارد. اگر این روزها شاهد خیابان گردی و تلفن بازی و تفریحات نادرست و خطرناک و شب و روز اینترنت گردیهای ناصحیح و هجوم جوانان به دود و سیگار و قلیان و بسیاری مسائل دیگر هستیم، یک دلیل عمده دارد و آن این است که در جامعه ما شادی و نشاط نیست، یعنی همان چیزی که سراسر وجود یک جوان به آن نیاز دارد. حتی وقتی به ساده ترین کار ممکن دست ميزنند و داخل یک پارک روی هم آب ميریزند هم دستگیر یا متفرقشان ميکنیم.
این درست نیست، جوان انرژی دارد، فعال است و نميتواند مرتب بنشیند و بگرید و در خود فرو برود. حتی قبایل ابتدایی هم این را ميدانستند و اگر نهاد و ارگان و حکومت و قانون مکتوب نداشتند، اما جشن و پایکوبی را همه شب برای جوانان داشتند.
بحثی که وجود دارد آسیبهایی است که از این سرکوب در دل جامعه و بین مردم ایجاد ميشود. یکی از این آسیبها که به خصوص در شرایط کنونی روزهای قبل از انتخابات، اهمیت بیشتری به خود ميگیرد، امکان سوءاستفاده برخی از این انرژی سرکوب شده و دادن پاسخ مقطعی به آن برای نیل به اهدافی مشخص است. از دادن وعدههای مختلف به جوانان گرفته تا برگزاری جشنهای خاص و بزرگ در اماکن معروف، که در شرایط عادی از سوی همان افراد یا نهاد، حتی بد و ناپسند تلقی ميشود.
در همه جای دنیا افرادی که قصد تبلیغات بهخصوص برای انتخابات را دارند، به نقطه ضعفها توجه ميکنند و آن را مستمسک قرار ميدهند. موضوعی وجود دارد به نام «تلقین وجهه»، به معنی سوءاستفاده از افراد یا وجهه آنها به منظور سیاسی، که امکان ندارد در دنیای سیاست کسی از آن استفاده نکند.
مثلا یک هنرمند، یک بازیگر یا ورزشکار معروف به حمایت از کاندیدایی خاص برميخیزد و طرفداران آن فرد معروف نیز، صرف نظر از چگونگی آن کاندیدا، به خاطر هنرمند و ورزشکارشان به او رای ميدهند.
بحث متوسل شدن به نقطه ضعفها برای کسب رای نیز از همین دست است. شاید فریب کارانه باشد اما نه این جا بلکه در همه جای دنیا هست. در ایران هم جوانان تشنه چنین برنامههایی هستند، تشنه شادی و خنده و در کنار هم بودن و رقص و آواز، و افراد برای دستیابی به اهداف خود از آن استفاده ميکنند.
اما طبیعی نیست اگر تنها به سوءاستفاده در جهت منفعت بسنده کنند و در تمام طول دوره ای که قدرت را در دست دارند، هیچ برنامه ای برای ارضاي این نیاز بیپاسخ مانده ترتیب ندهند. گفتید که جوان انرژی دارد، فعال است و نميتواند مرتب یک جا بنشیند. چرا نباید امکان تخلیه مثبت این انرژی نه فقط در مقطع و با هدفی خاص، بلکه همواره برایش فراهم باشد؟
چون سنت این اجازه را نميدهد. محافظهکاران و سنت گرایان مخالفت خواهند کرد، همان طور که با حضور زنان در استادیوم آزادی مخالفت شد و صاحبان نفوذ اجازه ندادند راه زنان به این استادیوم باز شود.
اما در جشنی که از جانب دولت برگزار شد شرایطی حاکم بود که اگر در شرایط عادی بود قطعا برخورد و سرکوب شدید صورت ميگرفت و از محافظه کاران هم هیچ خبری نبود. منظورمن صرفا این جشن و هزینههایش یا این دولت نیست، معتقدم هنگاميکه برای نیل به هدفی خاص اقداميصورت ميگیرد، پس این امکان هست که وجه مثبت آن ادامه یابد؟
فضاي رسانه و سیاست چنین اجازه ای نميدهد. مطمئن باشد دهها و صدها تماس صورت خواهد گرفت که جلوی کار گرفته شود. در جامعه ما تغییرها باید نرم و آرام جلو برود و راه خود را باز کند. وعده یک مسئول و عملی شدن آن فردا، امکان ندارد. همین حالا هم به نسبت سالهاي قبل، شرایط بهتر و نرم تر شده اما این اتفاق طی سالها رخ داده نه یک ماه و دو سال و چهار سال.
پس در این بین تنها اعتماد مردم است که با ضربه خوردن از وعدههایی که از ابتدا راهی برای اجرا نداشته اند، کم رنگ ميشود. تکلیف این اعتماد چه خواهد بود؟
اعتماد مردم تنها از وعدههای اجرا نشده یک رئيس جمهور لطمه نميخورد. دروغ که در بطن یک جامعه حاکم شد، اعتماد مردم حتی از یکدیگر هم آسیب خواهد دید.
اما بحث بی اعتمادی به مقامات مسئول، چیز دیگری است و تبعات دیگری دارد. بی اعتمادی به یک حکومت، با بیاعتمادی من به شما فرق ميکند.
قطعا همین طور است و بی اعتمادی به مسئولان عواقب وخیميدارد و قادر است ساختار جامعه را دگرگون کند. به قول فوکویاما، اعتماد مهم ترین سرمایه اجتماعی است که با از بین رفتنش از اقتصاد و اجتماع و دیگر سرمایهها چیزی باقی نميماند. مسئولان هم به این امر آگاهی دارند، اما همان طور که گفتم از این روش برای نیل به اهداف انتخاباتی خود استفاده ميکنند. چیزی است که وجود دارد.
در مواقعی که جو جامعه چندان آرام نیست، خشونتی در وجود برخی از جوانان فوران ميکند که اغلب انتهای خوبی نخواهد داشت. این خشونت بیش از هر چیز از انرژی انبار شده در وجود آنها خبر ميدهد. فکر نميکنید ایجاد راههای تخلیه این انرژی از هر جهت بهتر از سوءاستفاده یا نشستن و شاهد آسیبهای حاصل از آن بودن باشد؟
مشخص است که همین طور است. من معتقدم موسیقی و شادی و آزادی اندیشه و تخلیه انرژی و حتی همین جشنها یی که گفته شد، باید بیشتر شود بدون اینکه بخواهند از جوانان دعوت کنند. باید طوری باشد که جوانان هر وقت خواستند خودشان بروند و بدانند چنین جایی برای شادی و صرف انرژی هست. اما این اتفاقات در جامعه باید به تدریج و آرام رخ دهد.