اصطلاح مشهور و پرکاربرد «حرف مفت زدن» یکی از اصطلاحات رایج در زبان فارسی است و وقتی به کار میرود که شخصی حرفهای بیهوده و بیاساس میزند و یا طرف مقابل حرفهای او را قبول ندارد. اما جالب است بدانید که این اصطلاح چگونه شکل گرفت و به زبان عامه مردم راه پیدا کرد. در ادامه این مطلب با داستان شکلگیری این اصطلاح همراه ما باشید.
به گزارش فرادید، تلگراف پدیدهای بود که توانست انتقال اخبار در دنیا را بسیار راحت کند و مردم در کمترین زمان میتوانستند اخبار مهم خود را به نقاط مختلف بفرستند. مردم ایران هم تا قبل از اختراع تلگراف و راهاندازی تلگراف خانهها اخبار و اطلاعات مهم را با نامه و قبلتر از آن با پیک و چاپار میفرستادند.
در گذشته که وسایل ارتباطی زیادی وجود نداشت، مردم دو شهر یا دو روستا با افروختن آتش و دود یا تکات دادن پرچم اخبار مهم را به هم میرسانند. در سال ۱۲۷۴ و همزمان با حکومت ناصرالدین شاه قاجار اولین خط تلگراف وارد ایران شد و بین کاخ گلستان و باغ لالهزار کشیده شد.
کمپانیهای روس و انگلیس که مسئول این کار بودند، کم کم خط تلگراف را در همه شهرهای ایران برقرار کردند و به این ترتیب تلگرافخانهها تاسیس شد. مردم برای تلگراف زدن باید به این تلگرافخانهها میرفتند و پیام خود را برای مسئول تلگراف میخوانند؛ سپس او با استفاده از دستگاه تلگراف و کلیدهای مختلف که هرکدام نشانه یک حرف بود، پیام ارسالی را برای شخص موردنظر در شهر دیگر مخابره میکرد.
همزمان با افتتاح این تلگرافخانهها مردم ایران از کارکرد دستگاه تلگراف حیرت زده شدند و فکر میکردند که چطور میشود با استفاده از خطوط سیمی و کلیدهای حروف، اخبار و اطلاعات را در زمان کم از شهری به شهر دیگر فرستاد. برخی از خرافهپرستان هم که همیشه سر ناسازگاری با پدیدههای مدرنی مثل تلفن، رادیو و حالا تلگراف داشتند، شروع به شایعهپراکنی کردند و از وجود ارواح شیطانی در سیمهای مخابرات خبر دادند.
آنها به مردم هشدار میدادند که سراغ تلگراف نروند تا از شر ارواح شیطانی در امان بمانند. این شایعه موجب شد تا عدهای از سر ترس و عدهای دیگر از سر ناباوری تلگراف را جدی نگیرند و تلگرافخانهها در ایران بیرونق باقی ماند.
در این میان، علیقلیخان مخبرالدوله که آن زمان وزیر تلگراف دولت قاجار بود، با کسب اجازه از ناصرالدین شاه و برای تشویق و آشنایی مردم به تلگراف دستور داد تا همه به مدت چند روز به صورت رایگان و بدون پرداخت هیچ پولی از تلگرافخانه استفاده کنند و پیامهای خود را برای دوستان و اقوام خود در شهرهای دیگر بفرستند.
مردم بعد از شندین این خبر به سمت تلگرافخانهها روانه شدند و ارواح شیطانی را که در سیمها بود، فراموش کردند. هر روز دستهای از مردم وارد تلگراف خانه میشدند و پیام خود را برای اقوامشان در شهرهای مختلف به صورت رایگان ارسال میکردند.
به این ترتیب کاروبار تلگرافچیها رونق گرفت و مخبرالدوله که دید به هدفش رسیده و مردم به تلگراف زدن روی آوردند، دستور داد تا روی مقوایی با خط بزرگ نوشتند: «از امروز به بعد دیگر حرف مفت پذیرفته نیست و باید حق مخابره پرداخت شود» این نوشته را بر سر در همه تلگرافخانهها نصب کردند. از آن به بعد هربار که شخصی برای تلگراف زدن به تلگرافخانهای میرفت، متصدی تلگراف میگفت: «حرف مفت نداریم»
به این ترتیب عبارت مشهور «حرف مفت نزن» که افراد در میان نزاع و مشاجرههای لفظی از آن استفاده میکنند، میان مردم جا افتاد و بار معنایی منفی پیدا کرد که هرکس حرفش قدر و ارزشی ندارد، انگار حرف مفت زده است.