فراروـ قسمت هفتم سریال جزیره به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی منوچهر محمدی و امیر حسین حیدری روز یکشنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.
در خلاصه داستان این قسمت آمده است:
«شاهد خانواده را جمع میکند تا به بهانه افشای اطلاعات محرمانه و بذل و بخشش پالایشگاه رومانی توسط ارشد و همچنین ارتباطش با صحرا از ارشد خلع ید کند و در همین زمان گلرخ به توصیه سها برگ برندهاش را رو میکند و همه چیز را تحتالشعاع قرار میدهد و...»
پیدا شدن سر و کله گلرخ نگرانی تازهای را برای اعضای خانواده به وجود آورده است. به همین دلیل همه به دور از چشم ارشد جلسهای تشکیل میدهند تا بحران به وجود آمده را مدیریت کنند. اما جلسه ستاد مقابله با بحران خانواده شاهنگ نتیجه عجیبی دارد. شاهد به نام محافظت از خانواده و تشکیلات از روشهای کثیفی استفاده میکند تا به کمک آنها ارشد را از قدرت خلع کند.
او با انتشار فایل صوتی از ارشد او را به افشای اطلاعات محرمانه متهم میکند و از رضی میخواهد که او را از سمتش خلع کند. در سویی دیگر ارشد با فیلمی از طرف گلرخ روبرو میشود که در آن دختر خردسالی را دختر ارشد معرفی میکند. ارشد که همه چیز را زیر سر شاهد میداند، در مقابلش موضع میگیرد و درخواست میکند که او وارد محدودیت ثانویه شود.
اما اینجا انتخاب با رضی است که در زمین چه کسی بازی کند. با شاهد علیه ارشد یا با ارشد علیه شاهد باشد. رضی راه اول را انتخاب میکند و قدرت اجرایی ارشد را از او سلب میکند. بدین ترتیب ارشد ظرف مدت کوتاهی وارد بحرانیترین دوران زندگیاش میشود.
خانواده شاهنگ پیچیدهترین مسائل اقتصادی گروهشان را به سادهترین صورت و سادهترین مسائل خانوادگیشان را به پیچیدهترین نحو مدیریت میکنند. همدست بودن یا نبودن گلرخ با شاهد هنوز مشخص نیست که رضی هم ناگهان با شاهد همدست میشود و در مقابل ارشد قرار میگیرد.
مشخص هم نیست که وقتی همه خانواده در کنار هم و مشغول زیرآب زدن هم هستند و لحظهای هم از کنار هم تکان نمیخورند، چرا خود کریم شاهنگ در میانشان نیست. اگر همه چیز شرکت و شراکت شاهنگها در جزیره رقم میخورد و مهرههای اصلی آنجا هستند، پس حرف از اروپا و آفریقا و... چیست و چرا خود شاهنگ بزرگ در این میان سهمی ندارد؟ و اگر هم این جماعت آن چنان سهمی از بیزنس بزرگ شاهنگ ندارند؛ پس چرا انقدر خودشان و خاله بازیهایشان را جدی میگیرند؟
ارتباط برقرار کردن با سریال جزیره کار سادهای نیست. آنها سعی میکنند پیچیده و مرموز باشند؛ اما خیلی راحت خودشان را لو میدهند. داستانی که گیرا نیست، با بازیهای بد برخی بازیگران همراه شده است و همین بزرگترین مانع برای همراه شدن با این سریال است. گاهی باور اینکه این محمدرضا فروتن همان فروتن معروف و محبوب سالهای گذشته است، آنقدر غیر قابل باور است که همه زمان سریال به فکر کردن درباره آن صرف میشود. جزیره نتوانسته است آنگونه که میخواست و توقع داشت، با مخاطبانش ارتباط برقرار کند که دلایل فراوانی دارد و بعدتر درباره آنها بیشتر خواهیم گفت.