سال 92 زنی به مأموران پلیس گزارش داد پسر همسایه در خانهشان جان باخته است. این زن گفت این جوان را روز گذشته پسرانش به خانه آوردند و صبح که از خواب بیدار شد جسد او را دید. وقتی مأموران به محل رفتند جسد مرد جوانی به نام حامد را پیدا کردند.
مرد جوانی که به اتفاق برادرش در یک درگیری باعث مرگ دوستش شده بود، وقتی برای بار دوم پای میز محاکمه رفت از اتهام قتل تبرئه و به پرداخت دیه محکوم شد.
به گزارش شرق، سال 92 زنی به مأموران پلیس گزارش داد پسر همسایه در خانهشان جان باخته است. این زن گفت این جوان را روز گذشته پسرانش به خانه آوردند و صبح که از خواب بیدار شد جسد او را دید. وقتی مأموران به محل رفتند جسد مرد جوانی به نام حامد را پیدا کردند.
زنی که موضوع را به پلیس گزارش داده بود، گفت: پسرانم کاوه و کامران دیروز با حامد به خانه آمدند آنها در اتاق خودشان بودند و من از اینکه چه میکنند خبر نداشتم حتی پسرم کاوه برای حامد غذا برد و گفت حال حامد خوب نبود و برای اینکه خانوادهاش نگران نشوند او را به خانه ما آورده است. صبح با صدای وحشتزده پسرم بیدار شدم.
او گفت حامد جانش را از دست داده است. کاوه و کامران خیلی ترسیده بودند. آنها از خانه فرار کردند و من هم موضوع را به پلیس گزارش دادم. پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات مأموران برای پیداکردن دو برادر فراری آغاز شد. ضمن اینکه متخصصان پزشکی قانونی نیز بررسیهای خود را برای مشخصکردن علت اصلی مرگ آغاز کردند و درنهایت براساس گزارش پزشکی قانونی علت مرگ خونریزی شدید مغزی عنوان شد. 20 روز بعد از حادثه مأموران کاوه و کامران را بازداشت و دو برادر به ضرب و جرح مقتول اعتراف کردند. کاوه به مأموران گفت: من و کامران یک موتور داشتیم که حامد آن را از ما قرض گرفته بود. مدتی گذشت و حامد موتور را پس نداد. وقتی از او خواستیم موتورمان را بدهد جواب سربالا داد و بعد از مدتی هم زیر حرفش زد و گفت اصلا موتور را نمیدهد. روز حادثه من و کامران دوباره حامد را در خیابان دیدیم و برای گرفتن موتور با هم جروبحث کردیم.
من برای اینکه موتور را بگیرم حامد را به عقب هل دادم و همین باعث شد سرش به دیوار برخورد کند. من قصد کشتن حامد را نداشتم. متهم ادامه داد: بلافاصله بعد از این ماجرا کامران برای جبران کاری که کرده بودیم حامد را بلند کرد و خونی که از سرش آمده بود را خشک کرد و بعد هم او را به خانه بردیم و سر و صورتش را شستیم و کامران برایش کمی غذا برد. حالش خوب بود و گفت میخواهد کمی استراحت کند و ما هم مخالفتی نکردیم تا اینکه صبح شد و وقتی از خواب بیدار شدیم، دیدیم حامد مرده است. سپس من و کامران فرار کردیم و مادرم موضوع را به پلیس گزارش داد.
این گفتهها موردتأیید کامران هم قرار گرفت و درنهایت با صدور کیفرخواست برای هر دو متهم پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهمان وقتی در جلسه حاضر شدند، یک بار دیگر ادعای خود مبنیبر اینکه فقط مقتول را هل دادهاند، تکرار کردند. کامران به قضات گفت: حامد چند ماه قبل از این حادثه تصادف شدیدی کرده و مدتی در بیمارستان بستری بود و سرش هم ضربه سختی خورده بود. او قبل از اینکه کاملا حالش خوب شود از بیمارستان فرار کرد تا هزینههای بیمارستان را ندهد بههمیندلیل هنوز چندان حالش خوب نبود و سرش بخیه داشت و مشکلات ناشی از تصادف اذیتش میکرد تا اینکه روز حادثه ما او را هل دادیم و سرش به دیوار برخورد کرد. ضربهای که به سرش خورد چندان محکم نبود اما باعث شد بخیههای سرش باز شود. من هم برای جبران کاری که کرده بودیم او را به خانه بردم و سعی کردم به او رسیدگی کنم. با توجه به آنچه گفته شد و مدارکی که در پرونده وجود داشت، قضات مادر مقتول را که از سوی خودش و نوهاش درخواست قصاص کرده بود به مصالحه دعوت کردند. زن میانسال نیز گفت درصورتی حاضر است رضایت بدهد که اولیایدم 300 میلیون تومان به او بدهند. بنابراین دادگاه به طرفین فرصت داد تا مصالحه کنند اما مدتی بعد اولیایدم یک بار دیگر اعلام کردند از تصمیم خود پشیمان شدهاند و برای اعلام گذشت مبلغی بیشتر از 300 میلیون تومان میخواهند. این درحالی بود که چند ماه بعد از برگزاری اولین جلسه دادگاه کامران در زندان جانش را از دست داد.
با توجه به وضعیت جدیدی که در پرونده به وجود آمده بود، کاوه، دیگر متهم پرونده، یک بار دیگر در شعبه 11 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. متهم یک بار دیگر بر غیرعمدیبودن قتل تأکید کرد و گفت: ما قصدی برای کشتن حامد نداشتیم و فقط هلش دادیم. به خاطر ضربهای که به سر حامد خورده بود، او یک بار دیگر بدحال شد. وی درباره علت مرگ برادرش در زندان گفت: مدت کوتاهی بعد از اینکه ما را به زندان منتقل کردند، کامران متوجه شد ایدز دارد و به دلیل همین بیماری هم جانش را از دست داد. حالا پدر و مادرم ماندهاند با غم ازدستدادن کامران و نگرانی برای من که ممکن است قصاص شوم. آنها حاضر شدند برای نجات جان من خانهشان که تنها داراییشان است را بفروشند و پولش را به اولیایدم بدهند. خانه تقریبا 300 میلیون تومان ارزش دارد، وقتی اولیایدم گفتند پول بیشتری میخواهند پدرم نتوانست پول را فراهم کند. ما فقط همان خانه را داریم. با پایان جلسه رسیدگی هیئت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند و متهم را از اتهام قتل عمدی تبرئه و به اتهام قتل غیرعمد به پرداخت دیه محکوم کردند.