افراطگرایان تبلیغات خود را در سراسر اینترنت گسترش میدهند و به دنبال افراد وحشتزده و محروم در جهان غرب هستند. از توییتر گرفته تا فیسبوک، یوتیوب و گوگل پلی، نیروهای داعش همهجا با دروغهایشان مسلمانان غربی را بمباران میکنند.
فرارو- افراطگرایان تبلیغات خود را در سراسر اینترنت گسترش میدهند و به دنبال افراد وحشتزده و محروم در جهان غرب هستند. از توییتر گرفته تا فیسبوک، یوتیوب و گوگل پلی، نیروهای داعش همهجا با دروغهایشان مسلمانان غربی را بمباران میکنند.
به گزارش فرارو به نقل از نیوزویک، پیام آنها خشن و وحشتناک است: کشورهایتان از شما متنفرند. از عقایدتان نفرت دارند. به دنبال نابود کردن اعتقادات شما هستند و میخواهند با آنها همعقیده باشید. وظیفه شما در قبال اسلام، پیوستن به "خلافت" و دست به اسلحه شدن علیه کفار است.
از زمان رخداد یازده سپتامبر، روسای جمهور آمریکا تحت مشاوره کارشناسان مبارزه با تروریسم به این نتیجه رسیدهاند که مبارزه با این تبلیغات یکی از اساسیترین بخشهای مبارزه با داعش، القاعده و دیگر گروههای تروریستی مرگبار است. آمریکا تلاش کرده با انتخاب جملات و کلام مناسب، دروغهای افراطگرایان را افشا کند و جوانان مسلمانی که تحت تأثیر تبلیغات نفرت قرارگرفتهاند را متقاعد کند که از حضور آنها در آمریکا استقبال و قدردانی میشود.
اما به نظر میرسد آن دوره به پایان رسیده است. دونالد ترامپ که کمتر از دو ماه از ریاستجمهوریاش میگذرد، از روی جهل و غرور سیاستهای اتخاذشده توسط جمهوری خواهان و دموکراتها را نادیده گرفته و پیام جدیدی از کاخ سفید میفرستد. پیامی که تبلیغات تروریستها را قویتر و احتمال وقوع حملات در خاک آمریکا را افزایش میدهد.
"احسان احراری" استاد موسسه مطالعات استراتژیک در دانشکده جنگ ارتش میگوید: "اگر داعش یک نمایشنامهنویس داشت، نمیتوانست نمایشی بهتر ازآنچه از کاخ سفید خارج میشود، بنویسد. تمام حرفها و اقدامات ترامپ از زمان آغاز ریاستجمهوریاش، به اهداف آمریکا در مبارزه با تروریستها صدمه زده است."
پیچیدگیهای مبارزه با حملات تروریستی زیاد است. این نوع مبارزه شامل مسائل نظامی، فرهنگی، الگوهای شناختی، رسانههای اجتماعی و مهارتهای ضد تبلیغاتی میشود و نمیتوان این مهارتها را در عرض چند روز و با تماشای تلویزیون آموخت. آنچه ممکن است برای مردم عادی و ناآگاه منطقی به نظر برسد، برای کارشناسانی که سالها و حتی دههها درباره جنبشهای افراطگرا مطالعه کردهاند، وحشتناک خواهد بود. نظراتی که بر پایه حدس و گمانهای بیاساس و از جانب افرادی بادانش ضعیفی از اسلام باشد، عواقب بدی خواهد داشت. رهبران آمریکا هرگز بدون ارزیابی و تحلیلی جامع از هیتلر، ایدئولوژی فاشیستی و نقش آن در ناسیونالیسم آلمانی، با او وارد جنگ نمیشدند. اما ترامپ در عرض چند هفته نشان داد که بیگدار به آب میزند: اقدامات بیپروا که باعقل عوام جور درمیآید و باعث خوشحالی حامیانش میشود؛ اما آمریکا را در معرض خطرات بیشتری قرار میدهد.
مشکل از ناتوانی یا عدم تمایل کاخ سفید در درک دو اصلی اساسی در استراتژی آمریکا برای مقابله با خطرات تروریستی ناشی میشود. اول اینکه مسلمانان آمریکا و دولتهای مسلمان جهان مهمترین متحدان در مبارزه با افراطگرایی هستند. و دوم اینکه دشمنِ دشمنان آمریکا، دوستهای او محسوب میشوند.
باید درک کرد که همه مسلمانان در اصول دینی خود یکسان نیستند. درست مانند کاتولیکها و پروتستانها که 500 سال پیش در آستانه وقوع "اصلاحات پروتستانی" بر سر مسائل عقیدتی یکدیگر را کشتند (محققان برآورد میکنند حداقل 50 میلیون مسیحی در این جنگها کشته شدند). جنگها بر سر فرقههای شیعه و سنی اسلام تا به امروز ادامه پیداکرده است.
در تمام حملات بزرگ در آمریکا و جنگ در افغانستان و عراق، همواره فرقههای افراطیِ سنیها حضورداشتهاند؛ ازجمله یکی از بزرگترین فرقههای افراطی و سنی به نام "وهابیت".
بعلاوه، سنیهای افراطی مسلمانان غیر افراطی را میکشند. بنابراین از آنجاکه مبارزه با تروریستهای افراطی برای مسلمانان ضروری است و همچنین چون بسیاری از سنیها از دست شبهنظامیان خشن به ستوه آمدهاند، تمام دولتهای قبل از دونالد ترامپ سعی کردهاند اتحاد مسلمانها را از دست ندهند و بر اساس ارزیابیهای سازمانهای مبارزه با تروریسم عمل کنند.
مثلاً "جورج دبلیو بوش" در دوران ریاست جمهوری دقت میکرد که از عبارت "تروریسم اسلامی" استفاده نکند. باراک اوباما نیز از این عبارت استفاده نمیکرد و جمهوری خواهان او را به تعظیم در برابر "صحت سیاسی" محکوم میکردند و عقیده داشتند این کار سبب شده ماهیت خطرات برای آمریکا بیاهمیت جلوه کند.
چرا دو رئیسجمهور پیشین از این عبارت استفاده نمیکردند؟ زیرا از توصیههای سازمان سیا پیروی میکردند. بزرگترین دشمنان تروریستی آمریکا (ابتدا القاعده و سپس داعش)، شدیداً تلاش کردهاند مبارزات خود را نبرد میان اسلام و جوامع غرب به تصویر بکشند. کارشناسان مبارزه با تروریسم فهمیدهاند مسلمانی که عقیده دارند اسلام درخطر است، بیشتر از سایرین به گروههای افراطی میپیوندند. روحانیون مسلمان میتوانند بنیادگرایان را محکوم کنند. اما زمانی که غیرمسلمانها این کار را میکنند، بر روایات داعش مهر تأیید زده و این گروه را قدرتمندتر کردهاند. بدین ترتیب واکنش عاطفی مسلمانان برای مبارزه با غرب تشدید میشود. اگر قاتلان خشن "کو کلاس کلان" را تروریستهای افراطی مسیحیت مینامیدند، دقیقاً همین اتفاق برای مبلغان مسیحی میافتاد.
ترامپ در اولین روز ریاست جمهوری، 16 سال تجربه و مشاوره از کارشناسان مبارزه با تروریسم سازمان سیا را دور ریخت. ترامپ در سخنرانی افتتاحیه خود بعد از بیان حدود هزار کلمه گفت "تروریسم اسلام افراطی" از زمین ریشهکن خواهد شد. محافظهکاران خوشحال شدند که مقام ارشد کشور دیگر از استفاده از این کلمات تردید ندارد. اما کارشناسان و متخصصان از شنیدن عبارات قلدرمآبانه و جاهلانه جا خوردند و متأسف شدند.
برای درک اهمیت اجتناب از این نوع عبارات، لازم نیست ساعتهای طولانی را در مسجد سپری کنیم. مثلاً تعاملات میان رهبران دو کشور متحد با آمریکا را در نظر بگیرید. در دوم فوریه، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در سفر به ترکیه تصادفاً عبارت "تروریسم اسلامی" را به کار برد. اردوغان رئیسجمهور ترکیه باخشم واکنش نشان داد: "عبارت تروریسم اسلامی شدیداً ما مسلمانان را ناراحت میکند. نباید از این عبارت استفاده کرد... کلمهی اسلام به معنای صلح است. بنابراین اگر کلمهای بامعنای صلح را در کنار ترور به کار ببریم، سبب ناراحتی مسلمانان میشود... پس خواهشمندم دیگر از این عبارت استفاده نکنیم. تا زمانی که از آن استفاده شود، باید با آن مقابله کنیم. اگر سکوت کنیم، یعنی آن را پذیرفتهایم. من بهشخصه بهعنوان یک مسلمان هرگز نمیتوانم این لفظ را قبول کنم."
همانطور که تحلیلگران اطلاعاتی به بوش و اوباما توضیح دادند، کلمات خشنی که اسلام را به تروریسم مرتبط کنند نباید از دهان غیرمسلمانها شنیده شود. مرکل طی یک سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ در ماه فوریه بهوضوح اعلام کرد این موضوع را درک کرده است: "اسلام منبع تروریسم نیست؛ بلکه افراطگرایی مرتبط با نسخهای دروغین از اسلام است. از مقامات اسلامی انتظار دارم برای جداسازی اسلام صلحآمیز از تروریسم به دنبال کلام و بیان مناسب باشند. ما بهعنوان افراد غیرمسلمان توانایی انجام این کار را نداریم. باید توسط روحانیون و مقامات اسلامی انجام شود."
اندکی پس از سخنرانی مرکل در مونیخ، "مایک پنس" معاون ترامپ برای همان مخاطبان سخنرانی کرد و به هشدارهای اردوغان، مرکل و سازمان سیا اعتنایی نکرد. چهار بار از عبارتهای متفاوتی برای "تروریسم اسلام افراطی" استفاده کرد و مریدان آن را افرادی در جنگ با غرب به تصویر کشید. اوضاع برای داعش بهتر از این نمیشود. اگر این کلمات متحدی مانند رئیسجمهور ترکیه را خشمگین کند، پس چه تأثیری بر مسلمانان عادی خواهد داشت که با پیامهای تبلیغاتی داعش بمباران میشوند؟
اما این نوع کلام در مقایسه با یکی از بزرگترین اقدامات اخیر ناچیز محسوب میشود: منع ورود اتباع هفتکشور مسلمان به آمریکا؛ ایران، عراق، سوریه، یمن، لیبی، سودان و سومالی. طبق این فرمان اتباع این هفتکشور تا 90 روز (حتی با داشتن ویزای معتبر) اجازه ورود به ایالاتمتحده را نداشتند. این فرمان برای پناهجویان بدتر بود. هیچ پناهندهای به مدت 120 روز اجازه ورود به کشور را نداشت. ممنوعیت ورود پناهجویان سوری همیشگی بود. مقامات آمریکا اعلام کردند پناهجویان مسیحی باید در اولویت قرار بگیرند.
بااینکه دادگاههای فدرال این فرمان را لغو کردند، اما تصاویر و داستانهای خانوادههای مسلمانی که از هم جدا شدند، کودکانی که بازداشت شدند، پیرزنانی که اجازه سوار شدن به هواپیما را پیدا نکردند در تمام دنیا پیچید. از دیدگاه ضد تروریستی، حقیقت یا کذب بودن این داستانها فرقی ندارد. تجمع و اعتراض برخی از آمریکاییها به این فرمان نیز اهمیتی ندارد. داستانهای بیاحترامی و بدرفتاری با مسلمانان در سراسر رسانههای اجتماعی پخش شد و در مرکز توجه جوامع مسلمان دنیا قرار گرفت.
بلافاصله پلتفرمهای طرفدار داعش در رسانههای اجتماعی با بیانیههای متعددی پر شدند. در این بیانیهها گفته بودند که پیشبینیهای رهبران افراطی به حقیقت تبدیل خواهد شد. در برخی از پستها سخنان " انور العولقی" رهبر سابق القاعده در شبهجزیره عربستان منتشر شد که گفته بود "غرب درنهایت به شهروندان مسلمان خود پشت میکند." (العولقی در سال 2011 در حملات هوایی آمریکا کشته شد.) داعش نیز در مجلهی "دابق" همین مضمون را نوشت: "مسلمان در کشورهای کفر بهتدریج از خانههای خود رانده میشوند... زیرا اسلامستیزان اذیت و آزار مسلمانان ساکن در سرزمینهای غربی را افزایش میدهند تا آنها را به ارتداد بکشانند."
فرمان اجرایی ترامپ صرفنظر از تقویت تبلیغات اسلامی، آمریکا را امنتر نمیکند. و این پیام را به همراه دارد که کاخ سفید بر اساس دانش تخصصی عمل نمیکند.
مقامات کاخ سفید در دفاع از فرمان ترامپ گفتند که شبهنظامیان در این کشورها اردوگاههای آموزشی راهاندازی کردهاند. شاید درست باشد، اما بازهم نامربوط است. مسلمانانی که مشتاق پیوستن به جبهه مبارزه با غرب هستند، ناگهان تصمیم نمیگیرند به اردوگاه آموزشی چند خیابان پایینتر از محل سکونتشان بپیوندند. احتمال اینکه وارد این اردوگاهها شوند بسیار کم است، زیرا با این کار بهراحتی توسط کارشناسان ضد افراطی شناسایی میشوند. بیشترین افرادی که توسط داعش کشته شدند مسلمانان بودند. مسلمانان نیز بهاندازه جوامع غربی برای مبارزه با رادیکالها انگیزه دارند. داوطلبانی که به گروههای تروریستی می پیوند، به خاورمیانه و مرکز نبرد میروند، نه به آمریکا.
در حقیقت، هیچ آمریکایی توسط اتباع هفتکشور ذکرشده در لیست ترامپ کشته نشده است. سازمان سیا اعلام کرد سفر افراطیها به آمریکا از زمان دولت بوش، کمترین میزان تهدید و خطر را برای کشور داشته است؛ خطر اصلی در رواج ایدئولوژی آنها است که به "بن لادنیسم" معروف است. تبلیغات اینترنتی و پیامها در رسانههای اجتماعی تهدیدات بسیار جدیتری هستند. غرب در وهله اول دارد با یک ایدئولوژی مبارزه میکند، نه با یک مذهب یا گروهی از افراد. فرمان اجرایی ترامپ به گسترش این ایدئولوژی کمک کرده است.
"جواد ظریف" وزیر امور خارجه ایران در توییتر خود نوشت: "این فرمان در تاریخ بهعنوان هدیهای بزرگ به افراطیها و حامیانشان ثبت خواهد شد." وزیر امور خارجه سابق آمریکا "جان کری" ایران را در مبارزه با داعش "مفید" خوانده بود.
ترامپ متوجه نیست که از زمان یازده سپتامبر به بعد، ماهیت خطرات تروریستی برای آمریکا بهطور چشمگیری تغییر کرده است. برخلاف تصور عموم که توسط سیاستمداران جنجالآفرین و ناآگاه ایجاد میشود، داعش در میدان جنگ با شکستهای زیادی روبرو شده است. قلمروهای زیادی را از دسته داده و در لیست سازمانهای تروریستی به پایین سقوط کرده و بسیاری از منابع تأمین مالیاش ازمیانرفتهاند.
بااینحال، افراطگرایی وطنی در حال شکوفایی است و هرروز آمریکاییهای بیشتری فریب تبلیغات "بن لادنیسم" را میخورند. "جورج سلیم" مدیر بخش مشارکت جوامع در وزارت امنیت داخلی ماه سپتامبر گذشته در یک کمیته کنگره گفت: "القاعده و داعش به گسترش نفوذ خود در جوامع مسلمان آمریکا ادامه خواهند داد تا به افراد برای ارتکاب اعمال خشونتآمیز انگیزه دهند." در اوایل ماه فوریه کمیته امنیت داخلی مجلس به ریاست "مایکا مککال" گزارشی را درباره تهدیدات تروریستی منتشر کرد. این گزارش بیان میکند که "افزایش بیسابقهای در تهدیدهای تروریستی داخلی صورت گرفته که به دلیل ظهور گروه تروریستی داعش است."
برخلاف حرفهای نادرست ترامپ، سیاستهای اتخاذشده پس از حمله یازده سپتامبر ورود مهاجمان افراطی به آمریکا را بسیار دشوار کرده است. درواقع تمام حملات اخیر در آمریکا توسط شهروندان یا ساکنان قانونی صورت گرفتهاند. بنابر گزارش کمیته امنیت داخلی، در سال گذشته در نوزده ایالت آمریکا 39 پرونده تروریستی وطنی وجود داشته است.
آمریکا استراتژیهایی برای ریشهکن کردن تهدیدات تروریستی داخلی در پیشگرفته و به همین دلیل است که تعداد حملات نسبتاً کم بود. کلید این تلاش خود مسلمانان هستند. آنها هستند که در مساجد و جامعه به سخنان صلحآمیز یا خشونتآمیز گوش میدهند. مسلمانان در شناسایی تعداد اندکی از افراد خطرناک، بزرگترین تکیهگاه مراجع قانونی بودهاند. پدران زیادی بودهاند که از تمایل فرزندشان به افراطگرایی مطلع شده و آن را به پلیس گزارش کردهاند؛ همچنین دانش آموزان زیادی تغییر رفتار همکلاسی خود را گزارش دادهاند.
جورج سلیم در ماه سپتامبر گفت: "خانوادهها و جوامع مطلع بهترین دفاع در برابر ایدئولوژی تروریستی هستند. در این زمینه، همکاری با جوامع برای جلوگیری از افراطگرایی به یک امر ضروری تبدیلشده است."
این همان پیامی است که تقریباً تمام متخصصان و کارشناسان از زمان حملات یازده سپتامبر بر آن تأکید کردهاند. "دبورا رامیرز" استاد حقوق در دانشگاه "نورث ایسترن" در سال 2004 نوشت: در این جوامع مهارتهای زبانی، اطلاعات و بینش فرهنگی لازم برای شناسایی رفتارهای مشکوک نهفته است. برای دسترسی به این ابزارها و اطلاعات ضروری، مراجع قانونی نیاز دیدند که با این جوامع ارتباط برقرار کنند. "
مسلمانان در مقابله با تبلیغات اینترنتی تروریستها نیز مؤثر بودهاند. در سال 2015، وزارت امنیتی داخلی برنامهای به نام "همتا با همتا" (p2p) ایجاد کرد که در آن دانشجویان برای مقابله با افراطگرایی ستاد تشکیل میدهند. دولت از بهترین نظرات با بهترین نتایج استفاده کرده و آنها را در سطح جهانی اعمال میکند.
در سال 2015، فیسبوک نیز به دولت پیوست و اسپانسر مالی این گروه از دانشجویان شد و بدین ترتیب تعداد آنها به 100 گروه در سراسر جهان افزایش یافت. اما حالا به تعداد زیادی از این دانشجویان توهین شده است و بسیاری از خانوادههایی هستند که طبق فرمان ترامپ، اجازه ورود به آمریکا را نداشتند.
فرمان ترامپ تلاشهای آمریکا برای مبارزه با شبهنظامیان در خارج از کشور را نیز تخریب میکند. باوجود هزینههای زیادی که آمریکا صرف امور ضد تروریستی در کشورهای دیگر کرده است، اما بخش عمده کار توسط مسلمانان محلی و متحد با پرسنل نظامی و اطلاعاتی آمریکا انجام میشود.
تا به امروز، روسای جمهور آمریکا بهدقت تعادل منافع میان متحدان محلی را حفظ کردهاند. آمریکا در مبارزه با داعش عمدتاً بر دولت شیعه عراق متکی است. اما در مدت کوتاه ریاست جمهوری ترامپ، روابط میان آمریکا و متحدانش در دولت عراق خدشهدار شده است. با انتشار خبر ممنوعیت سفر، عراقیها خواستار ممنوعیت متقابل ورود آمریکاییها به کشور شدند. همچنین، نیروهای بسیج مردمی عراق خواستار اخراج تمام آمریکاییها شدند.
زمان در حال سپری شدن است و هرروز دشمنان آمریکا تعداد زیادی از پیام، ویدئو و مقالات را در اینترنت منتشر میکنند و سعی دارند مسلمانان عادی و خانوادههایشان را به مبارزه با غرب تشویق کنند.
ترامپ همانند هر رئیسجمهور دیگری وظیفه حفاظت از زندگی مردم آمریکا را دارد. اگر ترامپ قبول نکند که جامعه اطلاعاتی و نظامی تجربه و دانش بیشتری در مبارزه با ایدئولوژی مسموم تروریستها دارند، بنابراین در اساسیترین و مقدسترین وظیفه خود شکست خواهد کرد: حفاظت از جان شهروندان آمریکا.
منبع: نیوزویک
ترجمه: وبسایت فرارو