اهالی یک منطقه در حومه بیروت پایتخت لبنان پس از به دام انداختن یک سارق موتورسیکلت وی را به شیوه خودشان مجازات کردند.
۲۱۰۷ مطلب
اهالی یک منطقه در حومه بیروت پایتخت لبنان پس از به دام انداختن یک سارق موتورسیکلت وی را به شیوه خودشان مجازات کردند.
سرکرده باند سه نفره به کارآگاهان گفت: قصد داشتیم یک دستگاه خودروی باری را سرقت کنیم تا با آن سرقتهای دیگر در شهر انجام بدهیم. به همین دلیل آب نمک بلالها را به مواد بیهوشی آلوده کردیم تا این که راننده پیکان وانت از راه رسید. من هم که منتظر چنین فرصتی بودم بلال آلوده و مسموم را به او دادم، سپس با کمک همدستانم سوار بر موتورسیکلت او را تعقیب کردیم. زمانی که در کنار جاده توقف کرد و بیهوش شد من پشت فرمان نشستم و پیکر نیمه جان او را در بیابانهای شاندیز رها کردیم.
متهم گفت: لباس مأمور پلیس خریدم و در خیابانهای خلوت پرسه میزدم. با دیدن کسی که در حال صحبت با تلفن بود به سمتش میرفتم. دقت میکردم که گوشی تلفن همراهش مدل بالا باشد. به مالباخته میگفتم که مأمور هستم و به ما گزارش شده که گوشی شما سرقتی است. بعد هم به این بهانه که گوشی سرقتی است و باید همراهم به مقر پلیس بیاید، آنها را میترساندم
زن جوان گفت: ساعت ۸ و نیم شب بود که زنگ در خانهمان را زدند. ما در طبقه دوم برجی در زعفرانیه زندگی میکنیم. پشت در سرایدار ساختمان بود که برای گرفتن زباله آمده بود. از آنجایی که هر شب در همین بازه زمانی او به مقابل آپارتمان میآمد، در را باز کردم. اما به محض باز کردن در، ناگهان چهار مرد که صورتهایشان را با نقاب پوشانده بودند به همراه سرایدار در مقابل درظاهر شدند.
یک سارق پس از پیاده شدن از خودروی شاسی بلند به سرعت به سمت یک زن دوید و کیف او را دزدید. با وجود مقاومت زن سارق به زور کیف را از دستش کشید و فرار کرد.
دختر ۱۴ ساله گفت: به محل قرار با سروش رفتم او طلاها را از من گرفت تا بفروشد، اما بعد از آن دیگر او را ندیدم. من که طلاها را دزدیده و از خانه فرار کرده بودم، ترسیدم به خانه برگردم. از طرفی، چون جایی برای ماندن نداشتم و هیچ پولی هم برایم نمانده بود شروع به تکدیگری کردم تا خرج زندگیام را بهدست آورم و شبها در پارک میخوابیدم.
رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ گفت: در بررسی داخل خودروی متهمان تعدادی لوازم سرقتی اعم از سه عدد باکس بزرگ و دو دستگاه ضبط خودرو با مارکهای مختلف که ساعاتی قبل سرقت شده بود، کشف و ضبط شد. متهمان هم که ۲۰ تا ۲۷ سال سن داشته و ساکن یکی از استانهای مجاور تهران بودند، تحت بازجویی قرار گرفته و در جریان آن به جرم خود اعتراف کردند و مدعی شدند که برای تفریح دست به این سرقتها زدهاند.
یگ گربه پس از ورود به یک فروشگاه اقدام به سرقت کرد. گربه با خونسردی یک بسته برداشت و در حالی که فروشنده درحال گفتگو با یک مشتری بود از فروشگاه خارج شد. ناگهان خانم فروشنده متوجه سرقت شد و به تعقیب گربه پرداخت اما گربه پا به فرار گذاشت. دوربینهای مدار بسته فروشگاه این سرقت را ثبت کرده است.
دختر جوان گفت: میخواستم از همه دور باشم و با هیچ فامیلی رفتوآمد نداشته باشم به همین خاطر هم فرار کردم.
رادیو ارتش صهیونیستی هم خبر داد، بیش از ۱۰۰ هزار گلوله به همراه تجهیزات جنگی از این پایگاه خارج شده است، بدون اینکه حتی یک نفر هم آنان را ببیند.