متهم حتی از دختر نوجوان درخواست کرده بود تا به منزلش برود و با هم برنامه هایی نامناسب داشته باشند و این کار باعث افسردگی و گوشه گیری دختر نوجوان در خانه شده بود و درواقع همین گوشه گیری های دختر نوجوان، پدرش را که به شدت نگران حال او بود متوجه موضوع کرد.
دائم به او میگفتیم که رمز کارتت را بگو، اما او نمیگفت. عصبانی شدیم و با اتوی داغ شکنجهاش کردیم، چون میخواستیم وادارش کنیم رمز را بگوید، اما نمیگفت. از طرف دیگر، خانوادهاش نیز در پرداخت نیم میلیارد تومان پول تعلل میکردند و قصد داشتند با اطلاع به پلیس ما را پیدا کنند تا اینکه بالاخره عصبانی شدیم و با کشیدن کیسه پلاستیکی روی سرش او را خفه کردیم. بعد از سه روز وقتی دیدم جسد در حال متعفنشدن است، او را تکهتکه کردیم و...
ابتدا خیلی ترسیدم و ترس عجیبی داشتم فکر نمیکردم ماساژور یک مرد باشد، اما آن مرد که «الف» نام داشت با برخوردی مودبانه و با بیان این که ماساژدرمانی هم مانند فیزیوتراپی کاری بسیار تخصصی است مرا متقاعد کرد که ترسی نداشته باشم. او برای جلب اعتمادم اتاقها را نیز نشانم داد که مطمئن شوم شخص دیگری در منزل نیست. اگر چه انتظار نداشتم که در آن خانه با مرد ماساژور روبه رو شوم، اما او با صحبت هایش درباره مزایای ماساژدرمانی از اضطرابم کاست.
وی درخصوص اظهارات متهم گفت: «این زن در تحقیقات نخست با پذیرش جرم ارتکابی گفت که هیچگونه سمتي در هواپیمایی ندارد و قصد داشته مقداری پول تهیه کند و از کشور خارج شود. برای همین با تهيه لباس فرم و جلب اعتماد مالباختگان همه مبالغ دريافتي که ٦٠ میلیارد ریال است را دلار و سکه خریداری کرده و میخواست با آنها از کشور برود.»
آدمرباها مجبورم کردند به خانوادهام زنگ بزنم و از آنها ۴.۵ میلیون تومان پول بخواهم، من هم همین کار را کردم. بعد از آن بود که آدمرباها مرا در یک خیابان رها کردند. الان هم شکایت و درخواست رسیدگی دارم.
رضوانی در ادامه با اشاره به اینکه در بازرسی از مخفیگاه و سیستم های رایانه ای متهم عکس و فیلم های تهیه شده از تعداد زیادی از مال باختگان نیز کشف شد، اظهار داشت: متهم در بازجویی های به عمل آمده تاکنون به اخاذی و کلاهبرداری از ۸ نفر اعتراف کرده است.
کارآگاهان با هماهنگی از سوی مرجع قضائی و همکاری متهمان دستگیرشده به محدوده هفتحوض نارمک اعزام شدند و دو متهم دیگر را به نامهای پیمان و محمدرضا، در یک بنگاه مسکن جعلی تحت عنوان «آپاما» دستگیر کردند.
بعد از مدتی رابطه عاطفی بین ما سرد شد. این در حالی بود که میثم هر روز از من درخواست پول میکرد. او دیگر مرد رؤیاهای من نبود تا اینکه تصمیم به پایان این دوستی گرفتم. در این زمان میثم بار دیگر از من درخواست پول کرد که دیگر نپذیرفتم، اما میثم تهدید کرد تصاویر شخصیام را در فضای مجازی منتشر میکند. مأموران بعد از شنیدن این اظهارات پی بردند سمانه به دلیل اینکه در اینستاگرام چهرهای سرشناس است، از ترس آبرویش از پلیس کمک خواسته است. مأموران با تجسسهای فنی و پلیسی موفق به شناسایی میثم ۲۵ ساله شدند…
متهم به قتل در ادامه اظهاراتش گفت: داخل پارکینگ جروبحث بین من و مقتول بالا گرفت و کار به فحاشی کشید تا اینکه مقتول یک چوب از روی زمین برداشت و دو ضربه به من زد. من که آموزش دفاع شخصی دیدهام، توانستم او را خلع سلاح کنم و چوب را از دستش بگیرم. در پارکینگ منزل ما چاهی برای یکسانسازی آب و فاضلاب حفاری شده و قرار بود در آن عملیات عمرانی صورت گیرد. من حین درگیری کنترلم را از دست دادم و...
تقوی عنوان کرد: تحقیقات بعدی کارآگاهان مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی نیشابور حاکی از آن بود مالک دفتر که یک خانم بوده، با وجود آن که در مدت یک سال، ۴۴۰ مالک خودروهای سنگین به محل کار او مراجعه داشتهاند، در سال ۱۳۹۵ دفتر پیشخوان را تعطیل کرده و از آن تاریخ محل زندگیاش نیز نامشخص است.