یادداشتی بر داستان بندهای خالی نوشته پیمان فیوضات
داستان با این سئوال شروع میشود: «اگر این داستان بیست سؤالی است پس چرا اسمش را بندهای خالی گذاشتهاند؟» بعد به صورت گزینهای جواب میدهد: «الف) برای این که خوانندههای مدرن اینطور دوست دارند؟ ب) برای این که این داستان را یک پشتکنکوریِ حرفهای نوشته که نیمی از عمرش را به تلاش برای قبولی در کنکور گذرانده است.»
داستان بندهای خالی
پیمان فیوضات در سطرهای نخستین مقدمة «بندهای خالی» گفته است که برآیند سوالهایی که حوادث عجیب این سالها باعث به وجود آمدشان میشد، این بود که «ما واقعاً که هستیم؟». پرسش از هویت در مقدمة مجموعهای داستانی هرچند که خود کمی عجیب و غریب به نظر میرسد، سبب شد که این مجموعه را نه همچون خواننده نیمهجدی ادبیات که به عنوان دانشجوی مطالعات فرهنگی و جامعهشناسی بخوانم؛ خوانشی که تلاش خواهم کرد با شما در میان بگذارم.
اینها که هستند؟
همزمان با آغاز تابستان و رونق دوباره چاپ کتب داستانی، سومین مجموعه داستان پیمان فیوضات نیز در 180 صفحه توسط نشر آگه روانه بازار کتاب شد.