از من توقع داشت مانند یک زن خانه دار به او رسیدگی کنم و اگر قصوری میدید بشدت بدرفتاری و اعتراض میکرد. برخوردهای او آنقدر توهینآمیز بود که کم کم همه همکاران و آشنایانمان متوجه مشکلات ما شدند و به من توصیه کردند راهم را از او جدا کنم. برای من که زنی مسئولیت پذیر و سختکوش بودم تحمل رفتارهای روزبه و بیتوجهیهایش به وظایفی که برعهده داشت مرا به ستوه آورد و بالاخره از او طلاق گرفتم....