از سوی دیگر خجالت میکشیدم آن چه را در خلوت مان رخ داده بود برای پدر و مادرم بازگو کنم به همین دلیل با اشتباه بزرگ دیگری یک تصمیم احمقانه گرفتم و با خوردن مقداری سم دست به خودکشی زدم، اما خوشبختانه مادرم متوجه شده بود و مرا به مرکز درمانی رساند و من از مرگ نجات یافتم با وجود این وقتی حکمت خان و خانواده اش در جریان ماجرا قرار گرفتند هیچ عکس العملی نشان ندادند به طوری که انگار اصلا مرا نمیشناسند.