مشکلات مالی ۳ برادر در بولوار امامیه مشهد مقابل دانشگاه آزاد درحالی تبدیل به نزاع خیابانی شد که در این میان دو برادر با چاقو و اسلحه به برادر بزرگترشان حمله کردند. در این نزاع برادر کوچکتر با شلیک سه گلوله از یک کلت کمری برادر ۳۷ سالهاش را کشت.
مردی که مدعی بود که برادرش اعضای خانواده را اذیت کرده است را به قتل رساند.
برگه شکایت قضایی از برادر که در داخل جیب مقتول پیدا شد راز یک برادرکشی فجیع در جنوب تهران را فاش کرد.
"شهرام" برادرم را روی یک ویلچر گذاشت، دست و پای او را بست و یک میز را روی به روی او قرار داد و ابزارهای جراحی (چاقو، قیچی جراحی، تیغ و ...) را بر روی میز چیید درست مانند سکانسهای سریال نمایش خانگی "خ.س" که شهرام عاشق این سریال بود!
امید (متهم) گفت: «حرفها به سویی رفت که دیگر من از شدت عصبانیت کنترل خودم را از دست دادم. ناگهان در کشاکش همین مشاجرههای لفظی به درون اتاق رفتم و خنجر نیم متری را از داخل کمد برداشتم و قصد داشتم به داخل کریدور بیایم (جایی که بساط مشروب خواری پهن بود)، ولی ناگهان برادرم را مقابلم دیدم. ابتدا با همان خنجر که در غلاف بود، ضربهای به پایش زدم و سپس خنجر را از غلاف بیرون آوردم و تیغه آن را به سوی برادرم پرت کردم!
کریمی ادامه داد: برادر کوچک نیز چاقو را برمی دارد وضربه ای را به وی وارد می کند اما از بیم بلند شدن برادرش وضرب وجرح وی، دوباره چند ضربه چاقو به او وارد و از منزل فرار می کند.
کامران چند سال قبل یکی از برادرانمان به نام کامبیز را به قتل رساند. او بر سر زمینهای پدری با کامبیز درگیر شد و وی را به قتل رساند. هرچند پدر و مادرم اعلام گذشت کردند، اما مادرم هرگز نتوانست با این غم کنار بیاید و بعد از چند ماه افسردگی دق کرد و مرد. به همین خاطر من از کامران کینه داشتم
این همسایه گفت: سامان جوانی شرور بود و خیلی خانوادهاش را اذیت میکرد. ساسان تنها کسی بود که در برابر او میایستاد. روزی که سامان کشته شد من صدای ساسان را از خانهاش شنیدم و فکر میکنم او در این قتل نقش دارد.
اوایل هفته گذشته مأموران پلیس از وقوع قتلی در یکی از خانههای منطقه شاهین ویلای کرج با خبر شدند. مأموران با حضور در محل با جسد پسری جوان رو به رو شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود.
. برادرم نفس نمیکشید و برای این که کسی بویی از این ماجرا نبرد پیکر بی جانش را به داخل اتاق بردم و با صحنه سازی طوری وانمود کردم که خودش را دار زده است.
جوان ۴۲ ساله که دیگر از شدت خماری به هم ریخته بود از برادرش خواست تا جلوی سگش را بگیرد وگرنه او را میزند! هنوز مشاجره آنها به پایان نرسیده بود که برادر بزرگتر ضربات متعدد چاقو را بر پیکر برادرش فرود آورد او در همان حالت عصبانیت با وارد آوردن ضربات متعدد برادرش را سلاخی کرد و از محل گریخت.
فرمانده انتظامی هرمزگان گفت: با هوشیاری و تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی استان فردی که اقدام به قتل و دفن برادر خود کرده بود، در بندرعباس شناسایی و دستگیر شد.
فردی که بر اثر توهمات ناشی از مصرف ماده روانگردان و فوقالعاده خطرناک شیشه برادرش را از پا درآورده بود، دستگیر شد
به خانه برگشتم متوجه شدم گوشی دست برادرم است. وقتی برادرم من را در خانه دید پرسید چرا مدرسه نرفتی و دوباره من را کتک زد. من هم خیلی عصبانی شدم، چاقویی از آشپزخانه برداشتم و گفتم گوشی را بده و اگر ندهی تو را میکشم. در راه پله با هم درگیر شدیم و دعوای شدیدی بین ما صورت گرفت؛ برادرم درحالیکه با من درگیر بود، روی زمین افتاد و من هم روی او افتادم و یکدفعه چاقو وارد بدنش شد، من اصلا یادم نمیآید چاقو را چطور زدم.
در تحقیقات اولیه درباره این درگیری مشخص شد که این درگیری میان مقتول و برادر کوچکتر خود اتفاق افتاده است؛ از آنجایی که هویت قاتل مشخص بود دستگیری وی به سرعت انجام شد و او توسط ماموران به کلانتری منتقل شد.
ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه شب گذشته (۳۰اردیبهشت) یک مورد درگیری و چاقوکشی در محله تهراننو، خیابان پنجم، فلکه دوم نیروی هوایی به پلیس ۱۱۰ اعلام شد که در پی آن مأموران انتظامی به سرعت در محل حاضر شدند.
دادستان عمومی و انقلاب شوش جزئیات دو مورد برادرکشی در این شهرستان را تشریح کرد.
سرهنگ نادر بیگی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز با اعلام این خبر گفت: متهم با قرار بازداشت موقت روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
سعید در نخستین محاکمه گفت: من و همسرم زندگی خوبی داشتیم و صاحب دو فرزند بودیم. اما مدتی بود که به رابطه همسرم با برادر کوچکم سوءظن داشتم. برادرم آریا رفتارهای عجیبی داشت و با زنان زیادی در ارتباط بود. او مرد شوخی بود. گاهی برای همسرم پیامک ارسال میکرد و بارها مقابل من با همسرم شوخی کرده بود
«فرهاد» در ادامه تحقیقات صراحتا به ارتکاب جنایت اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: ساعت ۸ شب مورخه ۱۳۹۷/۰۸/۲۵ طی تماس تلفنی همسرم به خانه آمدم؛ برادر بزرگترم مواد زیادی مصرف کرده بود و به تمام اعضای خانواده ناسزا میگفت؛ او با پدر و مادرم نیز درگیر شده و حتی آنها را مورد ضرب و شتم قرار داده بود.