bato-adv
کد خبر: ۸۲۲۲۵۵

مأموریت پزشکیان در مسکو

مأموریت پزشکیان در مسکو

دیپلمات پیشین ایران بر این باور است که «این سفر با هدف پیشبرد بحث‌های دوجانبه و رایزنی درباره تحولات مهم منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و امضای "معاهده مشترک جامع راهبردی" میان جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه صورت گرفته است. به واقع مبنای اصلی در این سفر پیگیری فعالیت‌های اقتصادی دو کشور، پروژه‌های حمل و نقلی، انرژی، امنیتی، دفاعی، اطلاعاتی و امضای معاهده جامع همکاری‌ها میان دو کشور است.»

تاریخ انتشار: ۱۴:۴۹ - ۲۹ دی ۱۴۰۳

سفر مسعود پزشکیان، رییس‌جمهور کشورمان به مسکو با هدف امضای توافق راهبردی جامع مشترک میان دو طرف آن هم در شرایطی که ترامپ در آستانه آغاز به کار دولت دوم خود است و همزمان درگیری‌ها در اوکراین وارد ابعاد جدیدی شده است، گمانه‌زنی‌ها در باب چرایی اهمیت این سفر و امضای توافق بیست ساله میان تهران و مسکو را افزایش داده است.

به گزارش اعتماد، به باور گروهی از ناظران امضای توافق جامع بعد از سه سال رایزنی آن هم در شرایطی که تنش‌ها میان ایران و تروییکای اروپایی افزایش یافته و اوکراین به تهدیدی حیاتی برای اروپا تبدیل شده، می‌تواند آینده روابط طرفین را به اشکال مختلف تحت‌تاثیر قرار دهد.

به این بهانه با هدف واکاوی ابعاد روابط ایران و روسیه بالاخص بعد از امضای این توافق استراتژیک اهمیت در بازه زمانی کنونی با نصرت‌الله تاجیک دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن گفت‌و‌گو کرده است. تاجیک بر این باور است که امضای توافق استراتژیک میان تهران و مسکو حساسیت‌هایی را ایجاد خواهد کرد و از همین رو نباید فراموش کنیم که رفع چالش‌های تهران و غرب همچنان پیش‌نیاز مفید بودن این توافق بلندمدت است.

مشروح گفت‌و‌گو در ادامه می‌آید:

آنچه سفر آقای پزشکیان به روسیه را برجسته کرده، امضای توافقنامه مشارکت استراتژیک است، به باور شما در آستانه ورود ترامپ به کاخ سفید امضای این توافق چه معنایی دارد؟

در ابتدا باید گفت که این سفر با هدف پیشبرد بحث‌های دوجانبه و رایزنی درباره تحولات مهم منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و امضای «معاهده مشترک جامع راهبردی» میان جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه صورت گرفته است.

به واقع مبنای اصلی در این سفر پیگیری فعالیت‌های اقتصادی دو کشور، پروژه‌های حمل و نقلی، انرژی، امنیتی، دفاعی، اطلاعاتی و امضای معاهده جامع همکاری‌ها میان دو کشور است، زیرا روابط دو کشور علاوه بر توسعه در سطح دوجانبه، با عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای، بریکس و عضویت ناظر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا در بعد چندجانبه نیز وارد مرحله نوینی شده است و از سال‌ها پیش در کنار کلیه اسناد اقتصادی، فرهنگی، دانشگاهی و...، سند بالادستی مهمی تحت‌عنوان «معاهده اساس روابط متقابل و اصول همکاری میان جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه» به امضای دو کشور رسیده و مبنای عمل بوده است، به همین دلیل سفر آقای پزشکیان در این مقطع یکی از سخت‌ترین سفر‌ها بعد از تحولات خاورمیانه محسوب می‌شود که هم بخشی از بازدارندگی خارجی ایران آسیب‌دیده و هم انتقاداتی را به حق یا نا حق متوجه حاکمیت کرده به گونه‌ای که بعضی تحلیلگران نفع ایران را در تاخیر آن دانستند.

از ذهنیت ایرانی‌ها به روسیه و حوادث تاریخی و سرزمینی که بگذریم جامعه ایرانی نسبت به اقدامات روسیه در رابطه دو جانبه و نیز فعالیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی‌اش در کمک و همراهی با ایران بدبین و حساس است که البته نقش ترویج روس هراسی محافل غربی نیز بی‌تاثیر نیست. اما بخشی از حساسیت ایرانی‌ها به سطح رابطه دو کشور ناشی از انتظارات نادرست از کشورهاست و اینکه این نظام منافع محور به درستی درک نشده! و انتظار داریم روسیه طبق منافع و خواسته ما عمل کند! مثلا از حوادثی که در سوریه اتفاق افتاده یا نزدیکی امارات و عربستان و بیانیه مشترک آنها از روسیه ناراحت هستیم! و از اینکه پنجشنبه شب گذشته در آستانه سفر رییس‌جمهور، وزرای خارجه روسیه و عربستان با هم رایزنی تلفنی داشته‌اند لابد ناراحت می‌شویم! اما مشکل اینجا نیست! مشکل به عدم تنوع‌بخشی به تعاملات خارجی ایران و محدود کردن خود به ارتباط با شرق است.

این بخشی به ضدیت بیش از حد ما با غرب و بخشی به غرب مربوط است که با سیاست‌هایش نه تنها فرش قرمز پهن نکرده بلکه ایران را به سمت غرب هول داده است! و ایران نمی‌خواهد ریسک کند که از اینجا مانده و از آنجا رانده باشد! و غرب باید این را درک و در معادلات خود وارد کند. اما در کنه قضیه نه روس‌ها به ایران اعتماد دارند و نه ایرانی‌ها به روسیه! به دلیل سوابق تاریخی و عملکردی، هیچ تلاشی نیز برای زدودن این ذهنیت نشده است، لذا علی‌رغم تلاش دو کشور هنوز یک اراده سیاسی یا گفتمان غالب بین دو کشور برای سطح و نوع همکاری ایجاد نشده!

روسیه کشور بزرگی با تاثیرات منطقه‌ای و بین‌المللی و حق وتو در شورای امنیت است و کمک بزرگی به ایران، وقتی پرونده‌ای در این شورا دارد، نه ایران دوران فتحعلی شاه را طی می‌کند و نه روس‌ها دوران تزار را! حتی اگر آن خوی را حفظ کرده باشند قدرت سخت‌افزاری ایران و کارت‌هایی که برای بازی دارد و همین حساسیت اذهان عمومی به روس‌ها اجازه اعمال آن خوی را نمی‌دهد! منتها ایران بیش از حد خود را درگیر غرب و گرفتار شرق کرده! به دلیل خصوصیات کنونی صحنه بین‌المللی که از فضای جنگ سرد و دوقطبی عبور کرده و منافع در روابط خارجی و بلوک‌بندی‌ها حرف اول را می‌زند، می‌شود با شرق در هر سطحی همکاری داشت، اما خالی کردن دست‌مان از رابطه با غرب بعید است جوابگوی مشکلات ایران باشد.

حتی ایران دارای سطحی معقول از رابطه با غرب با ایران بی‌رابطه با غرب برای روسیه فرق می‌کند! و اگر ایران نتواند مشکلاتش را با غرب حل کند این معاهده هیچ کمکی به توسعه و اقتصاد ایران نخواهد کرد! زیرا روسیه حاضر نیست برای ایران با غرب سرشاخ شود!

به باور شما اگر توافقی میان ایران و غرب حاصل نشود، این توافقنامه صرفا جنبه نمادین خواهد داشت و مفادش عملی نخواهد شد؟

ببینید، درست است که زمینه‌های همکاری میان ایران و روسیه بسیار زیاد است، اما در شرایطی که ایران نیز مانند روال مرسوم دنیا و آن‌گونه که در مورد کشور‌های همسایه ایران مانند ترکیه، امارات و عربستان دیده می‌شود که توانسته‌اند روابطی معقول و متوازن با غرب و شرق داشته باشند و نه از سر نیاز، پس ایران اگر توازن‌بخشی در سیاست خارجی را اجرا کند، هم رابطه با شرق جنبه عملی پیدا می‌کند و با مفهوم و منافع مشترک و طبعا این دغدغه عمومی هم کمتر می‌شود! و دولت هم با آسودگی خاطر می‌تواند سیاست‌هایش را اجرا کند.

اگر ایران با اقتدار و استغنای بیشتر و موضع برابر، رویکرد نگاه به شرق را انتخاب و وارد تعامل با روسیه می‌شد دستاورد بیشتری خواهد داشت. اما نعره‌های گوشخراش علیه نه عادی‌سازی روابط با غرب، بلکه فقط برای مذاکره به گوش می‌رسد، از همکاری با روسیه برد چندانی برای ایران متصور نیست! و اینجاست که سیاست خارجی ایران باید اول منافع‌محور شود از فشار‌های جناحی تحمیل نظریات گروهی تخلیه گردد و سامان بیابد و سپس به دنبال تامین منافع حداکثری باشیم، ولی در اوضاع کنونی که دو کشور با آن درگیر هستند بعید می‌دانم پروژه‌های بزرگی بین دو کشور شکل بگیرد.

وابستگی روس‌ها به غرب بیشتر از وابستگی ایران به شرق است! پس بخشی به روسیه برمی‌گردد که دارای سرمایه و فناوری خیلی بالایی برای حل مشکلات علمی صنعتی ایران نیست و از طرف ایران هم نا بسامانی اداری (بروکراتیک و تکنوکراتیک) و فساد و نقش گروه‌های ذی‌نفوذ در اقتصاد کشور امکان اجرای مگاپروژه‌ها را نمی‌دهد.

نقش متغیر‌های داخلی در فراز و نشیب‌های مراودات تهران و مسکو را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

گروهی از جناح محافظه‌کار کشور با مخالفت با مذاکره، جدای از منافع احتمالی، گفتمان خود را بر مقوله استکبارستیزی و ضدیت با غرب تعریف کرده‌اند و از این طریق به دولت‌ها و نهاد‌های حاکمیتی فشار می‌آورند و صورت‌بندی ساختار سیاسی خود را برای اعمال فشار به دولت و ایجاد مانع و تامین منافع جناحی خود شکل داده‌اند و هرگونه مذاکره و تلطیف فضا در این مسیر را در راستای منافع رقبا و خدشه و رخنه بر جایگاه سیاسی خود در کشور می‌پندارند، لذا به روس‌ها اطمینان می‌دهند که ایران کارتی برای بازی در مقابل آنها ندارد! یعنی بازی‌های جناحی و گروه‌های فشار، منافع خارجی ایران را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند!

اگر‌چه طبق گفته آقای وزیر امور خارجه سند همکاری ایران و روسیه از ۴ سال پیش درحال آماده‌سازی است و تعیین تاریخ امضای آن ربطی به تحولات اخیر ندارد و این تصمیم از دو دولت گذشته گرفته شده، الان در حال رسیدن به نتیجه نهایی است و اجماع ملی در مورد آن وجود دارد، اما همچنان اذهان عمومی سوال و دغدغه دارند! و مخصوصا نخبگان مکتوم نگه داشتن آن را از انظار عمومی برای بررسی و تدقیق که احتمالا یکطرفه نباشد مورد سوال قرار داده‌اند!

و اینکه در عمل بخشی مانند نظامی بقیه بخش‌ها را تحت‌تاثیر قرار دهد یا ایجاد وابستگی کند و متاسفانه هم در عمل چنین نکته‌ای اتفاق افتاده و هم کمتر اقناع‌سازی شده است که معاهدات پس از امضای دو کشور از طریق مصوبه دولت برای تصویب به مجلس می‌رود. این معاهده هم مثل هر موافقتنامه دیگری باید به تصویب مجلس و سپس به تایید شورای نگهبان برسد تا اعتبار قانونی و اجرایی پیدا کند. معمولا موافقتنامه‌ها تا قبل از امضا، عمومی نمی‌شوند، اما بعد از امضا هیچ منعی برای عمومی شدن وجود ندارد، ضمن آنکه وقتی در مجلس است عمومی می‌شود.

در رابطه با این معاهده نیز تصریح شده است که ۳۰ روز بعد از تبادل سند تصویب آن توسط مجالس دو کشور (در واقع بعد از اعلام طی مراحل تصویب داخلی) لازم‌الاجرا خواهد شد. اصولا در این‌گونه معاهدات اصل توازن یا تعدیل تعهدات حاکم است که هیچ یک از طرفین تعهد یا امتیاز یک‌طرفه به نحوی که به حاکمیت آنها خدشه وارد نماید بدون گرفتن ما‌به‌ازای آن در توافق، به یکدیگر نمی‌دهند.

به عنوان سوال آخر، به باور شما امضای توافق استراتژیک تا چه اندازه می‌تواند تعاملات احتمالی ایران با غرب را تحت تاثیر قرار دهد؟

معاهده‌ای که در حقیقت نسخه به‌روز رسانی شده توافقی است که بیست و چهار سال پیش میان تهران و مسکو امضا شد. اصولا فلسفه تجمیع حوزه‌های همکاری در قالب دو کشور همزمان با توسعه و تعمیق روابط دو جانبه به دنبال بستری حقوقی برای تسهیل روند همکاری هستند.

اگرچه در روابط بین کشور‌ها این‌گونه معاهدات، نقشه راه و نوعی اطمینان بخشی به یکدیگر و چهارچوبه‌دار کردن اراده‌شان برای تداوم روابط در آینده است، اما گذشته از ذهنیت تاریخی ایرانیان در مورد روسیه که در بالا اشاره شد، فشار امریکا و اروپا به ایران ناشی از همکاری‌های نظامی‌اش با روسیه و تاثیرات آن بر جنگ اوکراین افکار عمومی ایرانیان را بیش از حد حساس کرده است.

هم غربی‌ها برای توجیه این فشار و هم اوکراین برای جذب کمک تسلیحاتی بیشتر از غرب این همکاری را بزرگنمایی کردند! و ایران نتوانست یا نخواست به‌موقع از زیر این اتهام خارج شود!

اما چنانچه ایران برای تنوع‌بخشی و ایجاد توازن در سیاست خارجی خود و حل مشکلاتش با غرب به این سفر نگاه کند، نمی‌توان آن را جدای از چهارچوبه کنونی تنظیمات بین‌المللی و تحولات جهانی و مناسبات منطقه‌ای مورد ارزیابی و تحلیل قرار داد. جابه‌جایی قدرت‌های منطقه‌ای و رویارویی‌های اخیر در صحنه منازعات ژئوپلیتیک جهانی و بازیگری فرصت‌طلبانه برخی از بازیگران منطقه‌ای که رقبای ایران هستند نیز یکی دیگر از زمینه‌های قابل‌توجه برای سامان بخشیدن به ثبات و پایدارسازی امنیت منطقه‌ای با مشارکت سایر همسایگان می‌تواند باشد. ایران با پانزده همسایه خود از جهت اثرات و ابعاد برون ریز تحولات حوزه همسایگی‌اش بیشتر تاثیرگذار است تا تاثیرپذیر. این نگاه می‌تواند دست ایران برای بازی و تعاملات بین‌المللی‌اش را بازتر کند.

ایران نه تنها یک ظرفیت ژئوپلیتیکی مهم برای دنیا است بلکه یک ظرفیت عالی و پرپتانسیل برای به‌حرکت درآوردن اقتصاد‌های با رشد صفر در اروپا و حتی امریکاست. هر کدام از نیاز‌های اقتصادی ایران با یک بازار هشتاد و پنج میلیونی تشنه، دهان باز، تنوع‌طلب و جا مانده از بازار جهانی به راحتی می‌تواند مشکلات اقتصادی یک کشور اروپایی را حل کند! در مورد ظرفیت ژئوپلیتیکی هم غرب چندان نمی‌تواند ایران را نادیده و به رقبایش، چون ترکیه و عربستان تکیه کند و در قبال این توازن‌سازی باید الگوی رفتاری ایران به گونه‌ای باشد که بتواند با مدیریت و کاهش تنش، روابط خود با غرب را سامان دهد و امتیاز و مابه‌ازا بگیرد و روابط با شرق را نیز تعمیق ببخشد. ایران نباید اجازه دهد با این بلاتکلیفی و سردرگمی استراتژیک حاکم بر سیاست خارجی بیش از این اقتصادش کوچک شود و از بازار‌های جهانی بیرون بماند. ان‌شاءالله!

برچسب ها: پزشکیان مسکو
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین