«شب و روز برای کنکور درس خواندم، اما حالا من را بدون ارائه مستنداتی متهم به تقلب در کنکور میکنند. الان هم ما را در سیکل آزمون مجدد با نتیجه از قبل مشخصشده مردودی قرار دادند که بعد از هر آزمون مجدد باید در آزمون بعدی حاضر شویم، در واقع ما محروم از تحصیل شدیم».
به گزارش شرق، کنکور تجربی امسال با چالشهایی همراه بود؛ از ماجرای انتشار سؤالات کنکور تجربی قبل از اتمام آزمون در سایت سنجش تا خبرهایی از فروش سؤالات و سپس پخش آنها در کانالهای کنکوری که تنها چند ساعت قبل از شروع آزمون اتفاق افتاد و بسیار واکنشبرانگیز شد تا جایی که برخی مسئولان اعلام کردند «مسئولان سنجش باید استعفا دهند»؛ ولی بعد از آن، همه چیز مسکوت ماند.
همچنین بعد از برگزاری کنکور هم سازمان سنجش دستگیری افرادی را که سر آزمون وسایل ارتکاب جرم برای تقلب همراه داشتند، رسانهای کرد؛ اما حالا بیش از هزار داوطلب تجربی که اغلب هم رتبههای بالایی را کسب کردهاند، به دلیل اعلام شبهه در پاسخنامه و مطابقتنداشتن نمرات کتبی پیشدانشگاهی و درصدهای آزمون، از ورود به دانشگاه محروم شدهاند؛ شبههای که طبق صحبتهای خودشان بدون مستندات به آنها تفهیم شده است و با وجودی که بیشتر آنها سوابق تحصیلی و ترازهای بالایی در آزمونهای کنکور به دست آوردهاند، سازمان سنجش هیچکدام را ملاک رفع این شبهه در نظر نگرفته است.
برخی از آنها محصل چند دوره تیزهوشان یا مدارس فرزانگان بودهاند، حتی یکی از آنها چند ثبت اختراع در کشور دارد. معاون امور آزمونهای سازمان سنجش آموزش کشور گفته بود: «تمهید دیگر برای کشف اینگونه تقلبها این بود که رتبهای که فرد کسب کرده با سوابق تحصیلی وی همخوانی نداشته، از داوطلب خواسته شده در آزمون مجدد شرکت کند. مواردی بوده که داوطلب نمره درس ریاضی سال دوازدهم را «یک» گرفته و با تکماده قبول شده و در کنکور ریاضی را ۹۱ درصد زده است. با ارفاق اجازه داده شده که سه بار هم امتحان دهند و فردی که نیامده معلوم است که از راههای غیرمعمول کنکور داده است. البته در میان افرادی که آمدند و امتحان مجدد دادند افرادی هم بودند که واقعا به دلیل مشکلاتی نتوانسته بودند در کنکور نتیجه مطلوب بگیرند. در آزمون مجدد ارفاقی که صورت گرفت این بود که حتی اگر ۳۰ درصد آن میزانی را که امتحان داده بودند هم میزدند از آنها میپذیرفتیم.
این داوطلبها برای پیگیری کار خود به ارگانهای مختلف نامهنگاری کردند و حتی به صحن مجلس هم راه پیدا کردند تا نمایندگان مجلس را هم از این ماجرا باخبر کنند.
جلال رشیدیکوچی، عضو کمیسیون شوراها و امور مجلس، در این زمینه میگوید: «تعدادی دانشجوی ترم چهار و پنج و تعدادی هم داوطلب امسال به اتهام اینکه اینها در کنکور تقلب کردند، از ادامه تحصیل منع شدند. این در حالی است که سازمان سنجش هیچگونه سند و مدرکی دال بر تقلب آنها ندارد. این در قالب ماده ۱۱ است که در آن میگوید ما احتمال میدهیم اینها تقلب کردهاند؛ چون درصدی که در کنکور زدند، با معدل آنها همخوانی ندارد. مثلا اگر ریاضی را در آزمون کنکور ۸۰ درصد زدند، در مدرسه ریاضی را ۱۵ یا ۱۶ میگرفتند. در واقع فقط با استناد به این موضوع این افراد را از ادامه تحصیل منع کردند که هیچ، بلکه آنها را جریمه هم کردند و گفتند اصلا حق ندارید در سالهای بعد هم کنکور شرکت کنید».
این نماینده در ادامه اضافه میکند: «اینها هیچگونه سندی هم برای این موضوع ارائه ندادند و اکثر این افراد هم برای مناطق محروم بودند؛ حتی فردی در ترم پنجم دندانپزشکی دانشگاه تهران است که به او گفتند تو سال ۹۶ تقلب کردی و محروم میشود. من میدانم که به اینها ظلم شده و واقعا یک ظلم آشکار است. توجه کنید که تقلب یک عده آشکار شده که آنها باید اخراج شوند و با این موضوع کاری نداریم؛ ولی برای آنها که اثبات نشده و در حد حدس و گمان است، صحبت ما این است که چرا چنین رفتاری با آنها میشود؛ چون یا باید تقلب این افراد اثبات شود یا بگذارید سر کلاس بروند و درسشان را بخوانند. برای این موضوع در کمیسیون آموزش جلسهای در این زمینه گذاشته شده که امیدواریم مؤثر باشد».
چهره هر هفت نفر حاضر در روزنامه، نشان از اوج جوانی آنها دارد. هرکدام به نوعی اضطراب این روزهای خود را به دوش میکشند؛ از تبریکهای قبولی در کنکور تا متهمشدن به تقلب در کنکور و ترس و اطلاع دوست و آشنا از این ماجرا. حتی بعد از اتمام مصاحبه هرکدام از شرایط مشابه خود میگفتند؛ از پلاکارد تبریک در محل کار تا شرکت در یک برنامه تبلیغاتی برای کلاسهای کنکور که در آخر با اعلام شباهت در آزمون کنکور، همه چیز نقش بر آب شده است.
یکی از دخترهای ۱۸ساله با لبخندی میگوید: «الان که ما در تهران هستیم، اغلب اطرافیانمان فکر میکنند که سر کلاس درس نشستهایم و درس میخوانیم».
حالا حدود سه ماه میشود که به جای نشستن بر روی صندلی دانشگاه دلخواه، از شهرهای دور و نزدیک راهی تهران شدهاند و امید دارند سازمان سنجش راهی برای ورود به دانشگاه جلوی پایشان بگذارد و دیگر این سیکل معیوب آزمون مجدد پشت آزمون به اتمام برسد. در این گفتگو به دلیل نگرانی حاضران از روند مطالباتشان، نامها آنها در گزارش به اختصار قید میشود.
برادر یکی از داوطلبان که با این معضل مواجه شده، در نقش نماینده دیگر داوطلبان، از شروع این ماجرا میگوید: «این اتفاق برای هزارو ۳۸ نفر پیش آمده است. امسال کنکور سراسری که برگزار شد، سازمان سنجش اعلام کرد بین ۸۰۰ تا ۸۵۰ نفر با دستگاههای الکترونیک تقلب کردند که این ابزارها تحویل مقامهای قضائی شده است. بعد از آن هم شبکه خبر در گزارشی اعلام کرد کنکور امسال پاکترین کنکوری بود که برگزار شد و همه افراد متقلب شناسایی شدند. بلافاصله بعد از این صحبتها قرار بود کارنامهها منتشر شود. در این بخش بچهها به دو گروه تقسیم شدند، برخی اصلا متوجه نشدند رتبه آنها چند شده و فقط در سایت زده بود «بررسی فنی» و هیچ توضیح دیگری دراینباره برای آنها ثبت نشده بود. برای تعداد دیگری از بچهها کارنامه منتشر شد؛ اما محل دانشگاه منتشر نشد. این دو گروه یعنی بدون کارنامهها و کسانی که محل دانشگاهشان مشخص نشد، به آزمون مجدد دعوت شدند. این موضوع بر اساس شک و شبهه نسبت به سوابق تحصیلی دیپلم و شباهت در پاسخنامه بوده است. طبق آییننامه تخلفات آزمونهای سراسری، سه شرط سوابق تحصیلی، مشابهت پاسخ و گزارش مردمی مورد وثوق قرار دارد که یک شخص باید از این سه شرط حتما دو شرط را داشته باشد. از بین این هزار نفر، افرادی را داریم که فقط یک شرط را دارند؛ ولی باز هم به آزمون مجدد دعوت شدهاند. حال برای آزمون هم یک فرصت ۲۰روزه دادند تا در ۲۱ مهر این افراد در آزمون مجدد شرکت کنند. درصورتیکه وقتی بر اساس شک و شبهه به کسی سوءظن دارید، باید اثبات کنید یا در دادگاهی با حضور قاضی و چند عادل، فرد باید سوگند یاد کند که اگر تخلفی نکرده، اصل بر برائت است».
این جوان ادامه میدهد: «این صحبتهایی را که گفتم، بر اساس اصول فقه است که در پیگیری از آیتالله سیستانی تا آیتالله مکارمشیرازی به دست آوردیم. با پیگیری ما از نهادهای مختلف ریاستجمهوری، قوه قضائیه، وزارت علوم تا نمایندگان مجلس، به سازمان سنجش نامه زده شده؛ اما حتی یکی از این نامهها را جواب ندادند و رئیس سازمان سنجش در گفتوگویی که با برخی از ما داشتند، اشاره کردند این موضوع به هیچیک از ارگانها ارتباطی ندارد و نیازی نیست من به اینها پاسخگو باشم. ما حتی به بیت رهبری هم نامه زده بودیم و واقعا مگر میشود یک سازمان تافته جدابافته باشد؟ در هر حال بچهها از رتبه تکرقمی تا چهاررقمی همه در رشتههای خوب قبول میشوند. معدلهای بالایی دارند و برخی از آنها اصلا سمپادی و تیزهوشانی بودند و فقط بر اساس شک و شبهه این اتفاق برای آنها افتاده است که دوندگی آنها از مرداد و مهر هیچ تغییری در روند کار آنها ایجاد نکرده. کمیسیون آموزش هم هفته گذشته جلسهای برگزار کرده که یکی از نمایندگان خودش به وجود مافیای کنکور در مجلس اشاره کرده و گفته همین که مطالبه این بچهها تا الان به جایی نرسیده، به دلیل وجود همین مافیا است. در این مدت به وزارت کشور، بیت رهبری، مجلس شورای اسلامی، دفتر ریاستجمهوری، وزارت دفاع و ارگانهای دیگر نامه زدیم که اغلب آنها هم بهطور جداگانه به سازمان سنجش نامه زدند».
«آ. ب» نام اختصاری جوان دیگری است که بعد از اعلام تشابه نتیجه آزمون، هر روز برای پیگیری از قم به تهران میآید. از شروع درگیری خود با این ماجرا میگوید که حالا چند ماهی است آینده او را تحت تأثیر گذاشته: «من رتبه ۲۲۷ را کسب کردم و دو روز مانده به اینکه کدام دانشگاه قبول میشوم، پیامکی مبنی بر اینکه به دلیل شباهت در پاسخنامه و متناسبنبودن سوابق تحصیلی و درصدهای آزمون، ۲۱ مهرماه در آزمون مجدد شرکت کنید؛ یعنی ۱۰ الی ۲۰ روز به ما فرصت دادند تا دوباره در آزمون شرکت کنیم. همان موقع از لحاظ روحی کامل به هم ریختم؛ چون یک سال کامل من زحمت کشیده بودم و شببیداری کشیدم، من کلاسهای تست زیادی شرکت کرده بودم و واقعا زحمت کشیده بودم، برای همین با این اتفاق شوکه شدم. وقتی هم با هیئت بدوی تماس میگرفتم، جواب کاملی نمیدادند. حتی وقتی به هیئت بدوی کرج میرفتیم، خیلی بد رفتار میکردند و اصلا به مشکل ما اهمیت نمیدادند. من در آزمون مجدد شرکت نکردم؛ چون از لحاظ روحی اصلا آماده نبودم و سه ماه از آخرین روزهای مطالعهام گذشته بود و من حتما باید مرور میکردم؛ این در حالی است که فقط ۲۰ روز قبل از آزمون به ما گفته بودند آزمون مجدد خواهیم داشت. طبق چیزی که به من اعلام کردند، سه درس زیست، فیزیک و ریاضیام شبهه خورده بود. طبق چیزی که گفتند نمره این درسهای من با درصدهای آزمونم همخوانی نداشت. فیزیک و ریاضی من حدود ۱۴ و ۱۲ بود؛ ولی درس زیست من در کتبی نهایی ۱۸ بود که اعتراض کردم و گفتند شبهه برای درس زیست را حذف میکنیم. اینها همه در صورتی است که ما هر کلاسی برای کنکور شرکت میکردیم، میگفتند اصلا نمره کتبی شما اهمیت ندارد و فقط باید روی مهارت تستزنی تمرکز کنید».
این دختر جوان اضافه میکند: «حتی وقتی به مجلس رفتیم و با نمایندگان صحبت کردیم، من اعلام کردم به ما میگویند مهارت تستزنی خود را قوی کنید، در صورتی که الان تکدرس، آنهم فقط سال دوازدهم را در نظر میگیرند. معدل کل من ۱۷.۵۰ است که آن را هم در نظر نمیگیرند و فقط تکدرس را مدنظر قرار میدهند. همان موقع آن نماینده مجلس به ما گفت «حق دارید و من هم به پسرم که همسنوسال شماست توصیه میکنم روی مهارت تستزنی کار کند». در صورتی که حتی معدل کتبی من کم نبود و جزء بچههای درسخوان محسوب میشدم. سال اول دبیرستان که دهم بودم معدلم ۱۸ و خردهای شد، دو سال بعد به دلیل شیوع کرونا و مجازیشدن کلاسها اغلب دچار یک افت تحصیلی شدیم، ولی در واقع میانگین بقیه نمرههای من همه بالا بود. من وقتی به هیئت بدوی کرج رفتم، یک دادنامه اولیه بود که برای همه بچهها صادر شده بود که کپی آن را به من دادند و خواستند تا پای مدرک اصلی آن امضا بزنم که من قبول نکردم و با بدرفتاری خودشان آن را امضا کردند و من اصلا نمیدانم امضایی که پای دادنامه من زدند بابت چه چیزی بوده است. آنجا با تکتک بچهها خیلی بدرفتاری کردند. با این حال ما ترازها و نمرههای آزمونهایی را که میدادیم، نشان دادیم، ولی سازمان سنجش قبول نکرد. حدود ۵۰ نفر از داوطلبها با درصد جانبازی و ایثارگر بودند که خودم پنج درصد ایثارگری داشتم که سهمیه اعمالشده از دوهزارو ۶۰۰ به ۲۲۷ رسید. خیلی از بچهها به همین صورت بودند و باز سازمان سنجش برای آنها شبهه در نظر گرفته است، درصورتی که سازوکار آن باید متفاوت باشد؛ یعنی چطور با این شرایط سوابق تحصیلی را با رتبه و درصد در نظر میگیرند؟».
برادر یکی از داوطلبها که در روزنامه حاضر است، به آییننامه تخلفات اشاره میکند: «در آییننامه آمده معدل کارشناسی باید بالای ۱۲ باشد، ولی آقای پورعباس، رئیس سازمان سنجش، یک تفسیر اشتباه از قانون آنهم به نفع خود سازمان میکنند. این بچهها سه سال تحصیلی دهم، یازدهم و دوازدهم را پشت سر گذاشتند و باید سوابق را بر اساس نمره کل در نظر بگیرند، اما فقط کتبی نهایی سال دوازدهم را در نظر میگیرند؛ برای همین چنین مشکلی برای داوطلبها پیش آمده، در صورتی که سالهای قبل از مدیریت ایشان نمره کل مدنظر بوده است. مثل خواهر من تعداد دیگری هم هستند که ۲۱ مهر آزمون مجدد داشتند، ولی، چون فرصت کافی نبود، ما درخواست تعویق آزمون را دادیم که ۱۵ مهر با آن موافقت شد و بعد پیامک و نامه آمد که شما چهارم آذر در آزمون دوم شرکت کنید. بعد ۲۰ آبان برای تمام کسانی که ۲۱ مهر این آزمون را شرکت کرده بودند، پیامک مردودی آمد و برای برخی افرادی که آزمون را ندادند و درخواست تعویق آزمون داده بودند و با آن هم موافقت شده بود هم پیامک مردودی آمد. این مشخصا نشان میدهد آزمون صوری بوده است. همچنین از بین هزارو ۳۸ نفر، ۷۰۰ نفر شرکت کردند و فقط ۵۰ نفر قبول شدند. از بین این تعداد هم نصفشان کلاسیازدهمی بودند که امکان نشستن در کلاس دانشگاه را ندارند. برای همین بچهها را پشت این سد نگه داشتهاند».
جوان دیگری از تهران که شرایطی مشابه دیگر داوطلبها دارد و برادرش این روزها همراه او و دیگر داوطلبان مشابه خواهرش است، از شروع اطلاعش از این ماجرا میگوید: «من رتبه سههزارو ۷۹۳ را کسب کردم، انتخاب رشته که کردم، پنچم مهر، یعنی خیلی دیرتر از بقیه در یک پیامک اعلام کردند در سه درس شبهه دارم و باید در آزمون مجدد شرکت کنم. پنجم مهر تا ۲۱ مهر فاصله خیلی کمی برای مرور و آمادگی بود. همانطور که برادرم گفت درخواست تغییر زمان آزمون را دادم و با آن موافقت شد، ولی باز هم من را مردود علمی اعلام کردند. یعنی عملا برای آزمون چهارم آذر هم چه حضور داشتم و چه نداشتم من مردود شده بودم. معدل من ۱۶.۵۸ است. یعنی مغایرت تحصیلی به من نمیخورد. برای ماجرای مشابهت، گفتند دو موردی هستم که به همه گفتند در پاسخنامه با ۱۷ نفر مشابهت دارید، عملا هیچکدام از ما به هم نمیخوریم. من آزمون چهارم آذر را هم شرکت نکردم، دادنامه ۲۱ مهر و چهارم آذر هم برایم آمد که در آن مردود اعلام شده بود. باید طبق آییننامه اگر تخلفی صورت گرفته و ثابت شده باشد، یک آزمون مجدد انجام شود. برگزاری آزمون مجدد خلاف قانون است، اما ۱۶ دی هم آزمون دیگری قرار است برگزار کنند. من دو سال پشت کنکور بودم و واقعا برای کنکور درس خواندم، تمام مستندهای آن از کلاسهایی که رفتیم و آزمونهایی که دادیم همه موجود است. الان هم در وضعیت معلق قرار داریم. به بچهها گفتند تا ۵۰ سال دیگر هم آزمون دهید درگیر آزمون مجدد میشوید و به همین شکل از تحصیل محروم خواهید شد. پسرهایی هم که درگیر این موضوع شدهاند الان با مشکل نظام وظیفه روبهرو خواهند شد که تکلیفشان را نمیدانند. عملا این آزمونها صوری است و خودشان هم گفتند در آزمون بعدی از هزارو ۳۸ نفر فقط ۱۰ نفر قبول خواهند شد. در کنار این موضوعها باید این را هم بگویم که آزمونهایی که میگیرند اصلا استاندارد نیست، مدارکش موجود است که برخی سؤالها از المپیاد ریاضی آلمان بوده است، در صورتی که ما همه در مقطع دیپلم هستیم. الان هم اگر این آزمونهای مجدد را رها کنیم و بخواهیم سال جدید دوباره در کنکور شرکت کنیم، باز درگیر آزمون مجدد خواهیم شد».
داوطلب دیگری برای پیگیری وضعیت خود از بیرجند راهی تهران شده، طبق گفتههایش مانند بسیاری دیگر از این بچهها سوابق تحصیلی موفقی داشته و حتی سه ثبت اختراع در کشور هم دارد. این جوان با نام «ر. ش» از مشکل پیشآمده برای خود میگوید: «من عضو گروه اولی هستم که برایم کارنامه صادر نشده است و در تاریخ ۱۶ یا ۱۷ مرداد، برای من در سایت بررسی فنی نشان داد. همان موقع با سازمان سنجش و هئیت بدوی تماس گرفتم که گفتند مشکل سایت است و تا دو هفته دیگر هم برطرف خواهد شد. در تاریخ ۳۰ مرداد به من پیامک دادند که سوابق تحصیلی شما با درصدها مغایرت دارد، بعد هم در تاریخ ۲۹ شهریور پیامک آمد که باید در آزمون مجدد شرکت کنید، در این بازه کارنامه و رتبهای هم برای من صادر نشد. در آخر با پیگیری از سازمان سنجش متوجه شدم رتبه ۱۲ کشوری و هشت منطقه شدم. طبق آییننامه باید ۷۰ درصد، درصدهای اکتسابی را در آزمون مجدد بزنیم، اما من کارنامه نداشتم که ببینم چه درصدهایی دارم و بر اساس آن آزمون دهم و وقتی پرسیدم الان بر اساس چه کارنامهای در آزمون شرکت کنم، گفتند در این آزمون اصلا چیزی مشخص نیست، شما هرچه زدید، زدید».
این داوطلب ادامه میدهد: «من از افرادی بودم که رفتم سر جلسه و در آزمون ۲۱ مهر حوزه دانشگاه فردوسی مشهد شرکت کردم. چون شهر خودمان حوزه نداشت برای این آزمون به مشهد رفتم. از همان لحظه ورود به آزمون بازرسی بدنی انجام شد، دخترها را تقریبا نیمهبرهنه بازرسی کردند و با اکثر بچهها این کار را انجام دادند. در کنار این، هتک حرمتی که به ما شد این بود که مراقبها میگفتند شما متقلبهای بزرگی هستید و نباید حتی این آزمونها را شرکت میکردید و در کل صحبت محترمانهای با ما نداشتند. در صورتی که با متهم نباید مثل مجرم رفتار کرد و ما حتی متهم هم نبودیم. برای استفاده از سرویس بهداشتی هم اجازه نمیدادند در بسته شود، مراقب با من تا داخل سرویس هم آمد و میگفت من پشتم را به تو میکنم. من خودم دانشآموز شش دوره تیزهوشان و محصل فرزانگان هستم. المپیادی هستم و سه تا ثبت اختراع دارم و اگر اسمم را در سایت ثبت اختراع سرچ کنید میبینید، اما در آزمون، هشت سؤال المپیاد ریاضی آلمان از سال ۹۷ بوده، بقیه سؤالها هم سؤالهای تله کنکورهای اخیر بوده است، هر کنکوری سه نوع سؤال دارد، سؤال آسان، سخت و تله که سؤالهای تله طرح میشود تا داوطلب اشتباه جواب دهد. آن قشری که سؤالهای تلهدار را جواب میدهند، رتبههای یک تا ۱۰ کنکور هستند. اما سؤالهای آزمون مجدد همه سؤالهای تلهدار بود و بخشی هم سؤالهای المپیادی بود. من خودم دانشآموز المپیادی هستم، اما با وجود آن شرایط امکان پاسخگویی به آن سؤالها نبود. مثلا ما دیپلم داریم و تا اینجا فرجه شش برای ما تعریف نشده، ولی در سؤالها با فرجه شش سؤال وجود داشت. من پاسخنامه را سفید تحویل دادم، اما در اعلام نتایج برایم درصد زده بودند؛ یعنی در پاسخنامهها دست برده شده است. برای آن دسته از بچهها که کارنامه کنکور خود را ندیدند، طبق قانون باید داوطلب کارنامه خود را ببیند، حتی اگر تقلبش محرز شده باشد».
این دختر جوان اضافه میکند: «طبق ماده ۲۹ آیین تخلفات، باید از سه شرط دو شرط آن وجود داشته باشد که یکی مغایرت سوابق تحصیلی با درصد اکتسابی که در کنکور کارشناسی باید معدل زیر ۱۲ باشد که معدل همه ما بالای ۱۴ است. همچنین باید رتبه آزمونهای قبلی مغایرت خیلی زیاد در حد صد هزار داشته باشد. شرط دیگر که برای اکثر ما قید شده، شباهت غیرمتعارف پاسخنامه است؛ سازمان سنجش به همه ما میگوید با ۱۷ نفر دیگر شباهت دارید و این شباهت زیر ۸۰ درصد است. طبق آییننامه شباهت باید بالای ۸۰ درصد باشد که بین غلطها و نزدهها تقسیم میشود، چون گزینههای درست که کاملا درست است».
این جوان میگوید: «همچنین آن ۱۷ نفر شباهتی که میگویند، باید در یک حوزه قرار داشته باشند، در صورتی که به من گفتند یک نفر در خوزستان با شما شباهت دارد که این اصلا درست نیست. هیچ مستنداتی به ما ندادند. افرادی که امسال شامل آزمون مجدد شدند، هر سال که بخواهند آزمون دهند، همین شرایط را خواهند داشت. سازمان سنجش اعلام کرد شما در لیست ستارهدار سازمان قرار دارید، هر سال شامل آزمون مجدد میشوید و هر سال چنین روندی را باید طی کنید. در واقع ما در هیچ دانشگاهی حق تحصیل نداریم و به عنوان شهروند حق تحصیل در ایران را نداریم. جواب آزمونهای گاج و قلمچی من که همه بالای هفت هزار بوده موجود است، در هر آزمون جزء ۱۰ نفر اول استان یا کشور میشدم که مستندات همه آن موجود است. اما سازمان سنجش میگوید شما میتوانید نخبه باشید، اما تقلب هم کرده باشید. این قانون درنظرگرفتن تراز یک درس بعد از ما در مجلس به اجرا درآمده، اما روی ما پیاده کردند؛ یعنی همین که نمره تکدرس ریاضی را با درصد در نظر بگیرند».
«م. ع» جوان دیگری است که حالا به جای حضور بر سر کلاس درس دانشگاه، در حال پیگیری بین ارگانهای مختلف است. از رتبه کسب کرده خود و شرایط پیشآمده میگوید: «من رتبه هزارو ۳۴۷ را کسب کردم، بعد انتخاب رشته کردم و مثل بقیه متوجه ماجرا شدم. با فشارهایی از طرف خانواده و سنجش در آزمون ۲۱ مهر شرکت کردم. من پاسخنامه را به نشان اعتراض سفید دادم، اما برای من هم در جواب اعلامشده، درصد زده بودند. ما در حوزه علامه طباطبایی بودیم و آقایان هم تردد داشتند، ولی به ما گفتند باید مقنعهها را دربیاورید. حتی آقایان رد میشدند و داخل گوشهای ما را هم نگاه میکردند. در واقع طی زمان آزمون کسی مقنعه سر نداشت. من داشتم سؤالها را حل میکردم، اما وقتی دیدم شرایط به این صورت است، برگه را سفید دادم. با دیگر داوطلبها به مجلس هم رفتیم، ولی همچنان الان هم مثل بقیه در وضعیت معلق قرار دارم. اصلا من شیمی را در کنکور ۳۸ درصد زدم، اما برای آن هم به آزمون مجدد خوردم. واقعا دیگر ۳۸ درصد چقدر است که بابتش مجبور به آزمون مجدد شوم؟».
جوان دیگری هم در بین این جمع قرار دارد؛ پسری که حالا نه برای نشستن بر سر کلاس درس، بلکه همچون دیگر افراد این اتاق، برای پیگیری رفع اتهام تقلب در کنکور، روزهای زیادی است به تهران آمده است. «ک. ف» از وضعیت خود میگوید: «امسال رتبه ۱۶۰ و سال گذشته ۶۰۰ و سال ۹۹ رتبه چهار هزار را کسب کردم. اما سه روز قبل از اینکه انتخاب رشته کنم، متوجه شدم دچار این مشکل شدم. برای پیگیری به هیئت بدوی رفتم. سال ۹۳ دیپلم ریاضی گرفتم و سال ۹۹ دیپلم تجربی گرفتم، ولی اصلا این را در سیستم قبول ندارند؛ در صورتی که خودشان میگویند ترمیم و ارتقای معدل کنید، ولی وقتی میگویم من در سال ۹۹ ترمیم معدل کردم میگویند ما قبول نداریم، چون در سیستم همان اولی ثبت شده است. واقعا میگویم که وقتی در هئیت بدوی سوابق تحصیلی من را دیدند، بعد از ۳۰ ثانیه بحث را به کل تغییر دادند؛ چون چیزی برای گفتن نداشتند، ولی زیر بار نرفتند. حالا فقط باید آزمون مجدد را شرکت کرد که، چون گفتند در صورت عدم شرکت در این آزمون استنکاف میخورید، شرکت کردم. البته، چون اعتباری به آزمون نیست، همان هم سفید تحویل دادم. الان از بین بچهها کسانی را داریم که پیگیری کردند و گفتند شما ۵۰ درصد زدید، ولی در برگه جواب نهایی که به در خانه آمده، زده شده منفی دو درصد. از هزار نفری که شرایط مشابه ما را دارند، جلوی سازمان سنجش ۵۰۰ نفر را پیدا کردیم و گروهی را تشکیل دادیم تا با هم مطالباتمان را درخواست کنیم. بچههای سال قبل که درگیر همین مشکل بودند، تا الان هشت آزمون دادهاند. واقعا این ماجرا مثل یک سیاهچاله است، آزمون مجدد پشت آزمون، درصورتیکه آزمون مجدد باید یک بار برگزار شود».
این پسر جوان ادامه میدهد: «رئیس کمیسیون آموزش هم به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفته بودند در مجلس لابی کنکور هست. حتی سؤالهای آزمون مجدد را در سایت نمیگذارند که ببینیم چه چیزی را درست زدهایم. در واقع هیچ اعتمادی به آزمون نیست. بچههایی بودند که درسی را در این آزمون ۶۰ تا ۷۰ درصد زدند، ولی جواب نهایی که به در خانه میآید، میبینند هفت درصد اعلام شده. یا کسی به نشان اعتراض برگه را سفید داده، اما برای او درصد زدهاند. ببینید با نمایندگان که صحبت میکردیم، میگفتند از طرف کمیسیون برای پیگیری این موضوع با رئیس سازمان سنجش تماس گرفتیم، ولی اصلا زیر بار نمیرفتند».
در این جمع دختر دیگری هم حضور دارد که قصد داشته برای بار دوم مدرک لیسانس کسب کند، ولی مانند دیگر داوطلبها به مشکل برخورده است. «ک. س» از رتبه امسال خود میگوید: «رتبه ۷۴۴ منطقه دو و هزارو ۷۰۰ کشوری را کسب کردم. سال پیش رشته پزشکی هستهای دانشگاه روزانه علوم پزشکی کرمانشاه قبول شدم، با کارنامه سبزم به علوم آزمایشگاهی هرمزگان آن را تغییر دادم، من هفت سال پیش دیپلم گرفتم و تمام طول دوران تحصیلم را در فرزانگان خواندم، تا سوم راهنمایی معدلم ۲۰ بوده، بعد از آن هم معدل کل دیپلم من ۱۷.۷۷ است. امسال وقتی این پیامک را دریافت کردم، گفته بودند نمره دو درسم در پیشدانشگاهی کم بوده، وقتی با هئیت بدوی صحبت کردم، گفتند با نمره پیشدانشگاهی شما کاری نداریم، بلکه شما ۷۷ درصد در درس ریاضی و فیزیک با بچهها تشابه دارید. حتی میگفتند برای درسهای دیگرت هم میتوانستیم تشابه پیدا کنیم، اما این کار را نکردیم. دو روز قبل اعلام نتایج به من پیامک زدند که من به تهران آمدم، شغل من تدریس کنکور است و در این بین رتبههای ۱۰۰ یا ۴۰۰ داشتم. در کل رتبههای خوبی داشتم، الان رتبه ۱۰۰ من دندانپزشکی شیراز میخواند، رتبه هزارو ۸۰۰ من فیزیوتراپی شهید بهشتی میخواند، اگر نمیتوانستم درصد بزنم که هرگز امکان تدریس هم نداشتم. از این حرفها هم که بگذریم، من از هرمزگان رفتم کرمان و آزمون مجدد دادم؛ یعنی هشت ساعت در راه بودم، شب نخوابیدم و گفته بودند باید ساعت هفتونیم صبح جلوی در آزمون دانشگاه باهنر باشید، اما ساعت ۱۰ ما را به سالن راه دادند؛ یعنی در آن سرمای بیابان این چند ساعت منتظر بودیم تا آزمون دهیم. یک خانمی از بم آمده بود و گفته بود برادرم فوت شده و تمرکز ندارم، فقط برای ماجرای استنکاف آمدم آزمون دهم. طبق اخباری که بعد از آزمون به من رسید، این خانم در راه برگشت فوت کرده بود. چرا ما باید از یک شهر به شهر دیگر برویم که دچار چنین مشکلاتی شویم؟ حال این مسائل را هم کنار بگذاریم، از در که داخل رفتم، گفتند کفشهایت را دربیاور، داخل کفشم را گشتند و خودم را عریان کردند. چندین بار به ما گفتند شما که قرار است دوباره در آزمون رد شوید و قرار نیست قبول شوید، چرا تست میزنید. اگر قرار است ما را قبول نکنید همان اول بگویید تا حداقل تکلیف ما مشخص شود. ما را قبل از آزمون گشتند، درست، اما چرا موقع خروج دوباره ما را میگردید؟ باز باید بگویم من بشخصه بازرسی بدنی اذیتکنندهای نداشتم، اما یکی از بچهها بود که به اندام خصوصی او لمس بدنی داشتند. آنقدر فشار روحی این روزها بد بود که دچار فشار خون و پنیکهای عصبی شدم. واقعا ما چرا باید دچار چنین فشارهایی شویم؟ من در آخرین آزمون سنجشی که داده بودم چهار درسم را ۱۰۰ زده بودم، ولی اصلا این مدارک و مستندات برای آنها مهم نیست».
صحبت اغلب حاضران و داوطلبها به اتمام رسیده، ولی همچنان با خندهای بلند میگویند: «حرف زیاد است، تا صبح هم که بخواهید ما حرف برای گفتن داریم». بعد یکی از آنها درخواست میکند تا با داوطلب دیگری که امکان آمدن به تهران را نداشته تماس بگیرد و او هم چنددقیقهای صحبت کند.
دختری با نام «ن. ع» از بوکان آذربایجان غربی پشت خط میآید و با صدایی جدی، اما لرزان میگوید: «من هم مثل دیگر حاضران مشکل مشابه دارم و مجبور به آزمون مجدد شدم. باید این نکته را عرض کنم که در زمان ورود به سالن آزمون شرایط نامناسب بود و اصول قانونی رعایت نمیشد؛ مثلا در زمان تفتیش بدنی خانمها، آقایان در سالن تردد داشتند. به ما گفته بودند برای آزمون ساعت هشت صبح در حوزه حضور داشته باشید، اما ما را تا ساعت نهونیم در حیاط آزمون نگه داشتند. ما با فشار روحی و استرس منتظر بودیم. در زمان آزمون هم تا مقنعه به سر میگذاشتیم، از سرمان درمیآوردند. سؤالها هم در سطح کسی که در مقطع دیپلم قرار دارد نبود و بعد از آزمون برای کسانی که در آزمون شرکت نکرده بودند نیز درصد زدند. مثلا برخی سؤالهای ریاضی را جواب نداده بودند و زیست را جواب داده بودند، ولی درصد ریاضیشان بیشتر از زیست بود که این نشان میدهد اصلا استاندارد درستی وجود نداشته است. معدل و سوابق تحصیلی من همه بالا بوده و حتی برای ارتقای معدل دیپلم هزینه کردم و درس خواندم، اما هیچکدام برای سازمان سنجش اهمیت نداشت. من روزی ۱۶ ساعت برای رتبهای که به دست آوردم درس خواندم، اما الان نمیگذارند به دانشگاه بروم. آبروی همه داوطلبها را بردند، هیچکس باور نمیکند و مسخره میکنند، این چه معنی دارد؟ اتهام من چیست؟ اینکه رتبه عالی کسب کردم در کنکور؟ من فقط میخواستم پزشکی بخوانم و به مملکتم خدمت کنم. معدل من همیشه خوب بوده و فقط سال آخر روی کنکور کار میکردم و اهمیتی به نمره کتبی نمیدادم، مانند دیگر داوطلبها. امیدوارم مشکل همه ما هرچه زودتر حل شود».