تا به امروز حتما با سلاطین مختلفی از سلطان سکه گرفته تا سلطان بلامنازع مرغ (!) آشنا شدهاید؛ سلاطینی که نهتنها سودی برای ما نداشتهاند که شرشان دامن اقتصاد جامعه و خانواده را میگرفت و ول نمیکرد! اما این دلیل نمیشود که از همه سلاطین نامی پلید بر جای ماند و خاطرهای تلخ.
به گزارش همشهری، سلاطینی هم هستند که نامشان نشانه پشتکار و تلاش است. مانند «امید ذاتعلی» ۳۸ساله که دستی در صنعت، اختراع، ورزش و هنر دارد، اما به سبب دریافت بیشترین تعداد گواهینامه، به سلطان گواهینامه ایران شهرت یافته است. با هم داستان او را میخوانیم.
برای شرح ماجرایی که به امید لقب سلطان گواهینامه ایران را الصاق کرده به دوران کودکی او بازمیگردیم؛ به زمانی که مهارتهای فنی و کار با ابزارآلات سنگین و صنعتی را دوست داشت.
او در اینباره میگوید: «متولد ۱۳۶۳هستم و زادگاهم استان مرکزی است. پدرم راننده چرثقیل بود و به همین سبب همیشه در پارکینگ خانهمان کلی ابزار مکانیکی پیدا میشد؛ ابزارهایی که تعدادشان را شاید فقط یک مکانیک حرفهای باید داشت. زمانی که پدرم با آنها کار میکرد من هم مشتاقانه نگاه میکردم. بهتدریج با کارکرد بسیاری از آنها آشنا شدم؛ حتی به سنین نوجوانی که رسیدم گوشهای از آن پارکینگ برای خودم یک مکانیکی کوچک راه انداختم که در آن، همهچیز از تلفن خانه تا دوچرخه دوستان را تعمیر میکردم!
علاقه به کارهای فنی با روحیه پیگیری و پشتکار در من وجود داشت و کمتر کسی از اعضای خانواده آن را بهعنوان استعدادی ویژه درنظر میگرفت یا درصدد پرورش آن بود. فقط یادم هست که آن سالها پدرم تأکید داشت حتما درسم را بخوانم و ادامه دهم تا آقا و نوکر خودم باشم. تصور نسل قدیم اینگونه بود که مهارتهای فنی نمیتواند به منزله یک تخصص علمی و حتی دانشگاهی باشد؛ برای همین اگر فرزندی سراغ اینگونه از مهارتها میرفت، اَنگ درسخوان نبودن به او میچسباندند!
خلاصه، سالها گذشت و من با توجه به یکی دیگر از علاقهمندیهایم یعنی علوم رایانه و نرمافزار وارد دانشگاه شدم. مدرک کارشناسی را که گرفتم، سرمایهای مختصر فراهم کردم و خط تولید ایزوگام را در کارخانهای جمع و جور راه انداختم. البته نکتهای را تا فراموش نکردم، اضافه کنم که گواهینامه پایه یک را زمانی که حدودا ۲۰ساله بودم، گرفتم و آن زمان چند باری هم پشت فرمان جرثقیلهای بزرگ نشسته بودم و از رانندگی با خودروهای موتوری سنگین لذت میبردم.»
امید در تورق کتاب خاطراتش به حدود سال ۱۳۹۳میرسد و ادامه میدهد: «در این سال بود که یک روز کارشناس اداره کار استان طبق روال، برای بازرسی و بررسی کارخانه، نزد ما آمد. آنجا بود که گفت هر فردی که راننده لیفتراک در کارخانه است باید گواهینامه ویژه آن را داشته باشد.
این شاید همان جرقه نخستی بود که مرا به سوی دنیای گواهینامهها سوق داد. چون به فراگیری انواع مهارتها علاقه داشتم در این زمینه پیشقدم شدم، اما طبیعی بود که مشغلههای جورواجور کارخانهداری بازه زمانی ثبتنام تا آزمون را بیش از ۱۰ماه به درازا کشاند.
در این مدت زمانی هم، آموزش و اعطای گواهینامههای ویژه به آموزشگاههای خصوصی واگذار شد که در استان ما فقط یکی از این آموزشگاهها فعال بود. این را هم اضافه کنم که در این زمان، من علاوه بر گواهینامههای راهنمایی و رانندگی ۳، ۲ و یک، تعدادی گواهینامه ورزشی و همچنین گواهینامه دریانوردی گرفتم.
با این شرایط، زمانی که به آموزشگاه مذکور مراجعه کردم تا دوره آموزش رانندگی با لیفتراک را سپری کنم، کاغذنوشتهای روی دیوار آموزشگاه، توجهم را جلب کرد! روی آن کاغذ تصویر فردی از شهر خمین را بهعنوان سلطان گواهینامه با ۱۶گواهینامه مختلف، ثبت کرده بودند.
کاغذ نوشته را که دیدم با خودم فکر کردم من اگر تعداد گواهینامههایم بیشتر از این فرد نباشد، کمتر هم نیست! بعد از پرسوجوی مختصر از مسئول آموزشگاه درباره میزان اعتبار و صحت عنوان سلطان گواهینامه ایران (آن فرد معرفیشده روی کاغذنوشته)، این ایده سراغم آمد که من نیز با توجه به علایقم و پشتکاری که دارم، کمیت و کیفیت گواهینامههایم را رسمیت ببخشم. همین شد که رفتم سراغ مهارتها و ورزشهای هوایی!»
او میافزاید: «زمانی که این تصمیم مهم را گرفتم، در حال سپری کردن دورههای آموزشی دریانوردی بودم و به درجه افسری رسیده بودم. از سوی دیگر، ورزش و مهارتهای هوایی را شروع کردم و رفتم سراغ گواهینامههای مختلف خلبانی. از هواپیماهای تکموتوره با ظرفیت یک یا ۲نفر شروع کردم تا دریافت گواهینامه پروازهای تجاری که ویژه استخدام در شرکتهای خدمات پروازی است.»
او در پاسخ این سوال که دریافت کدام گواهینامه بیشترین زمان و هزینه را صرف میکند، این چنین میگوید: «برای دریافت گواهینامههای خلبانی از پاراگلایدر که هماکنون کمکمربی آن هستم تا گواهینامههای پیپیال و سیپیال خلبانی، بهطور میانگین بین ۳۰۰تا ۵۰۰میلیون تومان باید هزینه کرد که نوسان قیمت آن مربوط به نوع آموزشگاه و میزان ساعتهای پروازی است. هماکنون برای هر ساعت پرواز باید بین ۲تا ۳میلیون تومان پرداخت کرد.
ناگفته نماند که هریک از ورزشها و مهارتهای هوایی دارای رتبهبندی است که اغلب، گواهینامه هر رتبه را باید جداگانه دریافت کرد؛ بهعنوان مثال ورزش پاراگلایدر از مقدماتی شروع میشود تا رتبههای مربیگری (مَستِر) و تَندِم یا همان پرواز ۲نفره میرسد.
یا در مورد گواهینامههای خلبانی باید بگویم که با گواهینامه خلبانی با هواپیمای تکموتوره و ظرفیت ۲نفره شما فقط میتوانید یکی از اعضای خانوادهتان را با هدف تفریح حالا یا با هواپیمای شخصی یا هواپیمای اجارهای در آسمان به پرواز درآورید؛ آن هم در محدودهای مشخص. در سطوح دیگر خلبانی مانند تجاری و مسافربری باید گواهینامههای مرتبط دریافت کرد و، اما گواهینامههای دریانوردی که هم دریافتشان گران تمام میشود و هم نیاز به صرف زمان بیشتری دارند نیز ازجمله دیگر گواهینامههای پر دردسر هستند.
برای دریافت گواهینامههای دریانوردی از ملوانی تا فرماندهی کشتی با توجه به هزینههای دورههای آموزشی آن و هزینههای جانبیاش مانند اقامت در محدودههای ساحلی کشور باید مبالغی بین ۳۰۰تا بیش از ۴۰۰میلیون تومان درنظر گرفت. باز هم تأکید میکنم که دریانوردی هم دورههای مختلفی از ملوانی چوبی و صیادی، قایقرانی، جت اسکی، تندرو، نجات، افسری چوبی، فلزی و ارشد گرفته تا فرماندهی دارد و من هماکنون کارآموز دوره فرماندهی کشتی هستم و همزمان دورههای آموزشی هدایتگری بالن، کایت و پاراموتور را سپری میکنم.»
ذاتعلی جزو نخستین افرادی بود که در دهه ۸۰بهصورت خصوصی دورههای آموزشی دریانوردی را گذراند.
سال ۱۳۹۸با کمیتهای با نام «کمیته ثبت رکوردهای ملی ایران» آشنا میشود. او در اینباره بیشتر توضیح میدهد: «در این سال به سبب پیشرفتهترین و کاملترین تایمر ویژه مسابقاتی که اختراع کرده بودم به نخستین مسابقه موتورسواری ایران در شبکه تلویزیونی نسیم دعوت شدم. آنجا بود که متوجه شدم کمیتهای با نام کمیته ثبت رکوردهای ملی ایران فعالیت دارد که رکوردهای عجیب و غریب ورزشی و غیرورزشی را با نام دارندگان آن ثبت میکند. اقدام جالبی بود که حسابی آدم را سر ذوق میآورد.
همان سال در همان فصل از برنامه تلویزیونی، نام من بهعنوان دارنده بیشترین تعداد گواهینامه که آن سال ۲۴ گواهینامه بود، ثبت شد. سال بعدش این رکورد را به ۳۰ گواهینامه معتبر استفاده از وسایل نقلیه موتوری ارتقا دادم. هماکنون نیز، ۵۴ گواهینامه دارم که ۴ گواهینامه از آنها مربوط به غواصی یک تا ۳ ستاره بینالمللی (ایتالیا) است. البته این ۴گواهینامه بینالمللی در کمیته ثبت رکورد مورد تأیید نبود؛ چراکه غواصی بهعنوان مهارت درنظر گرفته میشد. مطلبی که میخواهم در این قسمت درباره آن صحبت کنم، سازوکار حمایت مسئولان از افرادی مانند من است. تا به امروز هیچ حمایت مالیای دریافت نکردهام؛ چون به لطف خدا نیازی هم نداشتم.
برای برخی آزمونهای دریافت گواهینامههای موتوری، چون وسیله نقلیه مخصوص به آن در هیچ آموزشگاهی یافت نمیشد من مجبور بودم با هزینه خودم آن وسیله را تامین و مسئول آزمون را به محل قرارگیری وسیله، ببرم. مانند دامپتراک (کمپرس غولپیکر و سنگین ویژه استخراج معادل بزرگ) که از معدن آهن شمسآباد در ۹۰کیلومتری اراک آن را برای ساعتی اجاره کردم یا دریل حفاری که توانستم آن را از پروژه تقاطعسازی سهراه خمین اجاره کنم؛ بنابراین حمایت مسئولان میتواند معنوی باشد؛ حداقل در مورد بنده.
حمایتهایی ازجمله صدور بهموقع گواهینامهها؛ چراکه تا پیش از صدور گواهینامهای که اقدام کردهایم، پیگیری برای دریافت گواهینامه دیگر میسر نمیشود. از سویی، چون تعداد گواهینامههای دریافتیام افزایش یافته است، مسئولان در برخی سازمانها حساس شدهاند که البته طبق قوانین شاید حق هم داشته باشند، اما من امیدوارم آنها نگاهی به رزومه بنده داشته باشند و از دریافت گواهینامههای مختلف همان تعبیری را داشته باشند که درواقع جزو اهدافم از مهارتآموزی تا افتخارآفرینی است.»
برنامه امید برای دریافت گواهینامهها بدین شکل است که ابتدا زندگی و شغل خود را اولویت قرار میدهد و بعد، در زمانهای باقی مانده سراغ آموزش و آزمون میرود: «ابتدا زندگی و شغلم را اولویت قرار میدهم و بعد با توجه به هدفم به دریافت گواهینامهها میپردازم؛ گواهینامه شاول تا خلبانی! خیلیها از من میپرسند این همه گواهینامه را برای چه میگیری؟ آیا دنبال شهرت هستی یا پول و ثروتت زیاد است که نمیدانی چطور خرجش کنی؟! هدف من از دریافت گواهینامههای متعدد و خیز برداشتن برای ثبت در گینس، از علاقهام به کارهای فنی نشأت میگیرد و از طرفی یادگیری مهارتهای گوناگون را دوست دارم؛ چون آیندهنگر هستم و به فرصتهای شغلی بیشتر میاندیشم.
البته که مانند هر فرد دیگری از خاص و متمایز بودن، احساس لذت میکنم و حس غرور و اعتماد به نفس دریافت میکنم، اما هدف اصلیام، مهارتآموزی است و اینکه به جوانترها بگویم دانش و مهارت را با هم داشته باشند. علم اگر مهارت و تجربه پشتش نباشد، ارزشی ندارد و نمیتواند سودآور باشد. برای ترقی و پیشرفت باید هر دوی اینها را داشت.
این را من به شما میگویم که اغلب اوقات دستگاههای کارخانهام را خودم طراحی یا تعمیر میکنم؛ نه کسی که عنوان پرطمطراق سلطان گواهینامه ایران را دارد! در مورد ثبت در گینس این را هم بگویم که تاکنون فردی با این عنوان در گینس حضور نداشته است. کسانی بودهاند که فقط بهعنوان مجموعهدار گواهینامههای افراد مشهوری مانند ادیسون و...، نامشان در گینس ثبت شده بود.»
او که عنوان سفیر بینالمللی ایمنی جادههای ایران (حکم طلایی سفیر) را از کانون جهانگردی ملی کسب کرده است، ادامه میدهد: «خیلیها هم هستند مانند خانواده، اقوام و برخی دوستان که از دادن انرژی و انگیزه دریغ نمیکنند. در مدت ۲سالی که ازدواج کردهام همسرم یکی از مهمترین مشوقان من بوده که در همه حال همگام با من پیش آمده است و نگذاشته که خستگی مانع از پیشرفتم شود. جا دارد که قدردان همه زحمتهای او و الطاف سایر دوستان باشم.»
لیست برخی از گواهینامههای دریافت شده عبارتند از: گواهینامههای زمینی، موتورسیکلت، پایه سوم، پایه دوم، پایه یکم، ویژه بیل مکانیکی، گریدر، مینی لودر، کمباین، بیل بکهو، لیفتراک، جرثقیل، لودر، تراکتور، غلتک، بلدوزر، فینیشر، شاول، بالابر و میکسر بتن. گواهینامههای هوایی نیز شامل خلبان هواپیمای تکموتوره یک یا ۲نفره، خلبانی پاراگلایدر، مبتدی، مقدماتی، پیشرفته و کمکمربی است.
گواهینامههای دریایی سلطان گواهینامه ایران هم به قایقرانی، ملوانی عمومی، ملوانی صیادی، شناور بقا و قایقهای نجات، افسری کشتیهای فلزی، سکانگیری کشتیهای فلزی و کارآموز دوره فرماندهی محدود میشود.
غواصی بینالمللی از ایتالیا هم شامل یک تا ۳ستاره است. گواهینامههای دیگرش هم ایمنی چهارگانه، پیشرفته اطفای حریق، کمکهای اولیه پزشکی، کار با بیسیمهای دریایی، مدیریت جمعیت و ایمنی مسافران، کار با نقشههای دریایی، نجات غریق، مقدماتی آتشنشانی، کار با رادار و دستگاههای مخابراتی و بسیاری دیگر است.
مهمترین مسئولیتهای ورزشی او نیز عبارتند از: دبیر کانون جهانگردی و اتومبیلرانی اراک، مسئول کمیته داوری هیأت موتورسواری و اتومبیلرانی آیلند، سفیر بینالمللی ایمنی جادهها به واسطه فعالیتش در حوزه فرهنگسازی ترافیکی و رانندگی، سرداور و داور تایم مسابقات تلویزیونی با رویکرد موتورسواری و مجری و داور اکثر مسابقات درگ و اسلالوم کشور.
مدارک مربیگری ورزشی او نیز به قرار مربی رسمی و بینالمللی غواصی از فدراسیون نجات غریق و غواصی و سیمَس اتحادیه اروپا، مربی رسمی موتورسواری از فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی، مربی رسمی اتومبیلرانی از فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی، مربی اتومبیلرانی از کانون جهانگردی و کمکمربی پاراگلایدر است. از سوی دیگر وی در حال ثبت اختراعات خود در حوزه صنعتی و الکترونیکی است.