bato-adv

(ویدیو) خاطره جالب جواد کاظمیان از مهران مدیری در شب‌های برره

(ویدیو) خاطره جالب جواد کاظمیان از مهران مدیری در شب‌های برره
کاظمیان خاطره‌ای از حضور خود در پشت صحنه سریال برره تعریف کرد و گفت: هادی کاظمی بازیگر سریال برره، یک روز من و کریم باقری را به پشت صحنه دعوت کرد. آقا کریم لحظه آخر گفت من نمی‌آیم و تو تنهایی برو. من به پشت صحنه سریال برره آمدم و با همه احوال‌پرسی کردم. با کلی ذوق و شوق به سمت شما آمدم که با شما سلام و علیک کنم؛ از دور چشم تو چشم شدیم، اما شما از کنار من رد شدید.
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۰ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۹

شب گذشته، جواد کاظمیان بازیکن سابق تیم فوتبال پرسپولیس مهمان «دورهمی» بود.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، شب گذشته مهران مدیری در دورهمی، میزبان جواد کاظمیان بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی فوتبال کشورمان بود.

کاظمیان در ابتدا، درباره شروع فوتبال حرفه‌ای خود گفت: هفت ساله بودم که علاقه‌مند به تیم پرسپولیس شدم. عاشق فوتبال بودم و تا ۱۵ سالگی هم در سطح استان و مدارس بازی می‌کردم؛ تا اینکه سال ۷۷ در تیم بانک ملی تست دادم و فوتبال را جدی شروع کردم.

در بخشی از برنامه، کاظمیان خاطره‌ای از حضور خود در پشت صحنه سریال برره تعریف کرد و گفت: هادی کاظمی بازیگر سریال برره، یک روز من و کریم باقری را به پشت صحنه دعوت کرد. آقا کریم لحظه آخر گفت من نمی‌آیم و تو تنهایی برو. من به پشت صحنه سریال برره آمدم و با همه احوال‌پرسی کردم. آن موقع دوران اوج فوتبال من بود و همه من را می‌شناختند. با کلی ذوق و شوق به سمت شما آمدم که با شما سلام و علیک کنم؛ از دور چشم تو چشم شدیم، اما شما از کنار من رد شدید و رفتید و من را نشناختید (خنده)

کاظمیان در ادامه از مهران مدیری خواست که از روی صندلی بلند شود و نقش او را در آن موقعیت بازی کند. خود کاظمیان هم در نقش مدیری بازی کرد.

مدیری با خنده گفت: همه دلیل این موضوع را می‌دانند؛ من فوتبالی نیستم و خیلی‌ها را نمی‌شناسم. من فقط علی دایی، خداداد عزیزی، علی کریمی و شوچنکو را می‌شناسم (خنده) قول می‌دهم برنامه که تمام شد، یک ربع بغلت می‌کنم؛ هیچ جا نرو.

کاظمیان هم عنوان کرد: واقعاً آقای مدیری چرا این کار را کردید؟! کمر من شکست، تا دو هفته تمام توپ‌ها را بیرون می‌زدم (خنده)

بازیکن سابق تیم ملی فوتبال به سوال همیشگی مدیری درباره ازدواج این گونه پاسخ داد: ازدواج نکرده ام؛ خیلی دوست داشتم ازدواج کنم. شاید بیشتر به خاطر پدر و مادرم که بتوانند بچه من را ببینند؛ اما واقعاً معنی عاشق شدن را نفهمیدم، عشق به نظر شما فقط در کتاب و فیلم‌ها نیست؟! دوست صمیمی من ایمان مبعلی هم سن خودم است. سه بچه دارد و زمانی که با پسر‌های او فوتبال بازی می‌کنم، لذت می‌برم. من هم خیلی دوست داشتم زندگی مشترک تشکیل بدهم، ولی تا حالا این اتفاق نیفتاده است.

این بازیکن با ذکر خاطره‌ای از پدرش گفت: سال ۷۷ اولین بازی را مقابل تیم سپاهان در لیگ آزادگان بازی کردم؛ این بازی بدون تماشاگر بود. ولی من عمو و پدرم را قاچاقی و با پارتی به استادیوم بردم. قبل از شروع بازی باید قرآن می‌خواندند، اما قاری نیامده بود. پدر من که قاری هستند، برای قرائت قرآن رفت. خلاصه، حدود ۲۰ دقیقه سوره الرحمن را خواند و بازی که باید ساعت پنج شروع می‌شد، پنج و بیست دقیقه شروع شد! (خنده)

کاظمیان درباره دعوت نشدن خود به تیم ملی در زمان مربیگری علی دایی عنوان کرد: تمام مربیان تیم ملی در دوران فوتبالم به تیم ملی دعوتم کردند؛ فقط زمان مربیگری آقای علی دایی دعوت نشدم. من ۴۸ بازی ملی دارم؛ دلیلش این است که ذخیره مهدی مهدی کیا بودم که افتخارم بود. حدود یک سال و نیم به تیم ملی دعوت نشدم و دلیل آن را فنی می‌دانم.

وی درباره تک رو بودن خود در بازی‌ها توضیح داد: اتفاقا من بیشترین پاس گل پرسپولیس را در تاریخ لیگ برتر داده ام؛ همیشه پاس گل را از گل زدن بیشتر دوست دارم. یک بازی با اردن داشتیم که من دقیقه ۷۰ وارد زمین شدم و بازی صفر - صفر مساوی بود. من توپ را با اینکه سرم پایین بود و توجهی به موقعیت نداشتم، برای علی کریمی فرستادم و توپ علی آقا بیرون رفت؛ آن موقع علی دایی گفت به رفیق خودش پاس داد (خنده) زمانی که بعد از بازی خودم فیلم را دیدم، متوجه شدم حق با علی دایی است. باید توپ را برای او می‌فرستادم که موقعیت بهتری داشت، اما متاسفانه دقت نکردم.

در ادامه او خاطره‌ای از علی کریمی تعریف کرد و گفت: من با علی کریمی در تیم‌های پرسپولیس، الاهلی و تراکتور همبازی بودم. قرار شد من و علی کریمی در دوران بازی در تراکتور با هم زندگی کنیم. علی آقا اخلاق‌های خاصی دارد و دوستانش می‌گفتند که ما سر یک ماه از هم جدا می‌شویم؛ اما دو هفته‌ای از هم جدا شدیم (خنده)

وی درباره اخلاق خاص کریمی عنوان کرد: مثلا من می‌خواستم تلویزیون ببینم، علی می‌گفت چرا می‌بینی؟! یا وقتی فوتبال می‌دیدم می‌گفت حداقل یه چیزی یاد بگیر. ۸ شب می‌خوابید، ۵ صبح بیدار می‌شد (خنده). من فقط خرید می‌کردم و علی غذا درست می‌کرد؛ دستپخت خوبی هم داشت. مدیری در واکنش به حرف‌های کاظمیان گفت: به نظرم علی کریمی از تو جدا شد (خنده)

کاظمیان هم گفت: بعد از مدتی به او گفتم می‌خواهم خانه جدا بگیرم؛ البته کل تبریز را گشتم و خانه پیدا نکردم؛ آخرش طبقه پایین خانه علی کریمی را گرفتم (خنده)

در پایان کاظمیان درباره مربیگری خود گفت: من دوره‌های مربیگری را سپری کردم؛ اما، چون کسی از چرخه مربیگری ما کنار نمی‌رود، وارد شدن به این عرصه سخت است. البته پیشنهاد برای مربیگری لیگ یک و دو داشتم؛ اما گفتند ۱۵ بازیکن را خودت انتخاب کن و ۱۰ بازیکن ما انتخاب می‌کنیم و من قبول نکردم. چون دلال بازی بسیار است و آن ۱۰ بازیکن همان‌هایی هستند که پول می‌دهند تا بازی می‌کنند.

bato-adv
ناشناس
United States of America
۱۴:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۹
چقدر از خود ممنون ، همه من را می شناختند.
من هم دفعه اول اسمش را می شنوم
مسعود
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۱۰
شما خودتو ناراحت نکن همون 50 میلیون پرسپولیسی که میشناسنش کافیه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۹
مگه مونیکا بلوچی رو نمیخواست بگیره؟
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۳