bato-adv
کد خبر: ۳۰۵۰۳۴

ترامپ و آغاز دوران صلح مسلح

تاریخ انتشار: ۱۲:۰۲ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- علیرضا خرم‌روز*؛ کاخ سفید روزهای سیاهی را در صحنه سیاست بین الملل طی می کند . ترامپ به عنوان پدیده ای پوپولیستی توانست علی رغم سعی و تلاش دموکرات ها سکان قدرت را در  ایالات متحده در دست بگیرد .

سیاست عوامانه ترامپ در مقابل ژست دموکراتیک کلینتون، به لطف شکست های اقتصادی اوباما توانست صحنه سیاسی را از آن جمهوریخواهان بنماید. اما فارغ از شعارهای داخلی ترامپ که قصد اصلاح اوضاع اقتصادی را عنوان می نماید، سیاست نژاد پرستانه کاخ سفید در قبال کشورهای خاص منطقه، روند جدیدی را در صحنه سیاست بین الملل بوجود آورده است.

اگر بخواهیم از دید دیگری به دستورات ترامپ توجه کنیم باید چند نکته را در نظر بگیریم؛ اول اینکه دستور ممنوعیت ترامپ نه صرفا بر مبنای دین، بلکه کشورهای خاصی را  از هر سنخ و دینی محدود می نماید.

ممنوعیت مهاجرت ایرانی - آلمانی های دو تابعیتی مسئله ای است که فارغ از سیاست های مذهبی نشان از نگاه نژادی ترامپ دارد. این دیدگاه با کنار گذاشتن نگاه اخلاقی و حقوقی به مسائل بین المللی، دیدی واقع گرایانه با رویکرد تهاجمی را نشان می دهد.

جالب توجه است که افرادی مانند جان جی مرشایمر که خود از تئوری پردازان رئالیسم تهاجمی هستند از این اقدامات ترامپ اظهار تبری نموده اند و حرکات وی را از عرصه تفکرات آکادمیک فارغ می پندارند.

نگاه ترامپ نه تنها به ایران بلکه به کشورهایی مانند چین، خط کشی هایی را بوجود آورده است که دوران صلح مسلح را تداعی می نماید. در این دوران کشورها با داشتن صلح به معنای عدم ورود به جنگ طرف بوده اند ولی همواره در حال گسترش قدرت تسلیحاتی خود جهت ورود به جنگی قریب الوقوع بوده اند.

آزمایش موشکی با قابلیت حمل ده کلاهک هسته ای از سوی چین نمود حرکات برتری جویانه امنیتی در سطح قدرت های بزرگ بین المللی است. ترکیب درگیری روسیه و چین با ایالات متحده در یک سو و درگیری میان قدرت های منطقه ای به خصوص در غرب آسیا لزوم نگاه قدرت محور به عرصه سیاست بین الملل را بیشتر می کند.

ترامپ با درگیر نمودن افراد افراطی در سمت های خاص کاخ سفید، به طور عملی طبل جنگ را حداقل به صورت نیابتی به صدا در آورده است و نگاه شبه صلح جویانه اوباما را حتی در سیاست های اعلامی ایالات متحده حفظ نکرده است.

هم پیمانی ترامپ با بازیگرانی مانند عربستان و اسرائیل به عنوان دوستان منطقه ای، بنای درگیری ضمنی در عرصه غرب آسیا را عمیق تر می نماید.

آنچه از سیاست داخلی ایالات متحده برداشت می شود، درگیر نمودن قدرت های منطقه ای مانند ایران به صورت نیابتی با هم پیمانان ایالات متحده به خصوص عربستان و هم چنین درگیری مرزی با همسایگان جنوبی و شمالی خود در  قاره آمریکاست.

هم چنین باید توجه داشت اسناد امنیت ملی ایالات متحده بیش از آنکه بر روسیه و غرب آسیا متمرکز شده باشد بر دریای چین و قدرت نوظهور چین اشاره دارد.

در نتیجه باید عنوان نمود، نگاه امنیت محور ترامپ در عرصه کنونی علاوه بر تغییر موازنه کنونی نظام بین الملل، بیش از پیش بر درگیری های نیابتی و تعاملات امنیتی بینامنطقه ای تاکید دارد و روند کنونی پیش از آنکه به درگیری ایران با کشورهای منطقه ای بیانجامد بر تغییرات داخلی و فشار های بین المللی مبتنی بر تحریم ها تاکید دارد .


*پژوهشگر حوزه امنیت بین الملل


bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv