بهرام با شنیدن این سخن آزرده گشت، همان لحظه فرمانی صادر کرد تا همه کسانی که صاحب خرد و اندیشه هستند، از نوشیدن دست بشویند و شراب را بر همگان حرام کرد و خود دیگر ننوشید.
رخ شهریار جهان زرد شد / ز. تیمار کبروی پردرد شد/ همانگه برآمد ز. درگه خروش/ کهای نامداران با فرّ و هوش/ حرام است میدر جهان سر به سر/ اگر زیردست است، اگر نامور
و ایران یک سال تمام را در تحریم نوشیدن گذراند و آنگاه حادثهای خواندنی رخ داد که خواندن آن لب را به خنده میگشاید و آن قصه بماند تا فصلی دیگر.