محنت مسلمانان چین
این به اصطلاح «اصلاح رفتار» و نیز مقابله با «نمادهای غیرچینی» در یک دیدگاه اساسیتری نهفته است مبنی بر اینکه باید جامعه چینی را یکپارچه کرد و «عناصر غیرچینی» را از آن زدود. اگر این سیاست به واقعیت نزدیکتر باشد، در این حالت این پرسش اساسی مطرح میشود که چگونه دولت چین اندیشه معاصر «کمونیسم»، که ریشه در اروپا دارد، را «چینی» میداند، اما ادیانی که صدها سال قبل از کمونیسم به چین رفتهاند و بخشی از هویت برخی اقلیتهای چینی شدهاند، را «چینی» نمیداند؟!