ترنج

در مورد

زورگیری

در فرارو بیشتر بخوانید

۴۱۱ مطلب

  • آنان که به دنبال طعمه‌ای برای زورگیری می‌گشتند با دیدن دو جوان ۲۱ و ۲۲ ساله که روی نیمکت پارک خطی نشسته بودند به سوی آن‌ها حرکت کردند. جوان ۲۲ ساله با مشاهده رفتار‌های خطرناک موتورسواران، پا به فرار گذاشت، اما دوست ۲۱ ساله او که «امیراسدی» نام داشت به دام زورگیران خشن افتاد.

  • با توجه به گستردگی جرایم متهمان پرونده زورگیری‌های خشن (گربه‌های وحشی) در نقاط مختلف شهر و به ویژه مناطق غرب مشهد، دستورات ویژه‌ای از سوی قاضی غلامعلی صادقی (دادستان مرکز خراسان رضوی) برای رسیدگی سریع و خارج از نوبت به این پرونده صادر شده است.

  • من ورزشکارم برای خودم شأن و شخصیت دارم. آرزو‌های بزرگی در سر داشتم، اما همه‌اش نابود شد. در یکی از تیم‌های معروف والیبال تهران بازی می‌کنم و دلم می‌خواهد مثل سعید معروف روزی کاپیتان تیم ملی والیبال شوم. من او را الگوی خودم قرار دادم.

  • در بررسی‌ها مشخص شد آپارتمانی که مرد جوان در آن گروگان گرفته شده بود خانه مبله‌ای است که به‌صورت روزانه اجاره داده شده و مدارکی که برای اجاره ملک استفاده شده نیز سرقتی است.

  • پس از صرف شام، بر سر قیمت با فروشنده و کارگر وی جر و بحث کردیم، زیرا وی قصد داشت بیشتر از قیمت واقعی غذا از ما پول بگیرد، در این حین یکی از آنها با چاقو به سمت من ...

  • با شناسایی مخفیگاه این افراد تیمی از کارآگاهان پایگاه سوم برای دستگیری متهمان با هماهنگی مقام قضائی به مخفیگاه آنان اعزام شده و مدتی مخفیگاه زوج زورگیر را تحت مراقبت قرار دادند تا اینکه موفق شدند در پنجم تیر ماه امسال، هر دو متهم را در مخفیگاهشان دستگیر و برای ادامه تحقیقات پلیسی به پایگاه سوم منتقل کنند.

  • زن ۲۸ ساله به مقاومت پرداخت و برای جلوگیری از فرار سارقان خشن، زنجیر عقب موتورسیکلت را با دست گرفت. در این هنگام دزدان خشن بر سرعت موتورسیکلت افزودند که دو انگشت این زن قطع شد!

  • متهمان پس از انتقال به پایگاه چهارم به ۲۰ سرقت با همکاری یکدیگر به همین شیوه اعتراف کردند. متهمان سرقت‌ها را در مناطق ‏شمال شرق و شرق در محدوده‌های تهران پارس، سید خندان، پاسداران و نارمک مرتکب می‌شدند‎

  • تصاویر این دزدان در فضای مجازی منتشر شده و هنوز هیچ سرنخی از آنها به دست نیامده و تجسس‌های فنی ماموران برای دستگیری این دزدان خشن ادامه دارد.

  • زن جوان در ادامه اضهاراتش گفت: مرد جوانی که کنارم نشسته بود و با ماسک صورتش را پوشانده بود چاقویی روی گردنم گذاشت. از ترس زبانم بند آمده بود. هرچه التماس می‌کردم با من کاری نداشته باشند حرف به گوششان نمی‌رفت. سرانجام وقتی با چاقو چندین ضربه به من وارد کردند، پس از سرقت گوشی و پول و طلاهایم با زور کارت بانک و رمز بانکم را گرفتند مرا در یک خیابان خلوت و دورافتاده رهایم کردند.

تبلیغات