این فرد در حال حاضر به دفتر یگان حفاظت شهرداری تهران منتقل شده است. هنوز علت و انگیزه این فرد مشخص نیست.
«مادرم مرتب غصه میخورد و گریه میکند، همسرش هم افسردگی گرفته و هنوز هم شوکه است. دو فرزندش هم پرخاشگر شدهاند، با اینکه هنوز هم نمیدانند پدرشان فوت شده است. به آنها خبر مرگ پدرشان را نگفتهایم و نمیدانیم چطور این موضوع را بگوییم. میدانیم که اگر متوجه شوند از لحاظ روحی داغون میشوند».
نمیدانستم میخواهد خودسوزی کند. فقط وقتی داشت با همسر و فرزندش مقابل ساختمان شهرداری میرفت، با من تماس گرفت. گفت همه چیز برایش تمام شده و میخواهد برای بار آخر به شهرداری برود. اما نگفت که قصد خودسوزی دارد. من هم به خاطر لحن صدا و صحبتهایش نگران شدم و تصمیم گرفتم خودم را به آنجا برسانم.
وی که پیش از آتش زدن خود خیابان را بسته و فریاد میکشید، بدون توجه به فریادهای مردم و پلیس خود را آتش زد.