ایجاد تعادل میان نزدیکی و حفظ یک فاصله منطقی در روابط میان پدر و مادر و فرزندان بالغ، چالش برانگیز است. در شرایطی که شوهر بیش از اندازه به خانواده اول خود وابسته است، تحت هیچ شرایطی نباید او را در موقعیتی قرار دهید که مجبور به انتخاب میان شما و مادر و پدرش باشد.
«مدتها بود که با همسرم اختلاف داشتم و به رفتارهای مرموز او شک کرده بودم، ابتدا رفت و آمدهای وی را تحتنظر گرفتم ومتوجه شدم با مردی رابطه پنهانی دارد به همین خاطر نقشه قتل او را طراحی کردم. از دوستم هم خواستم در اجرای این نقشه کمکم کند...»
«وقتی خانواده همسرم به مسافرت میرفتند تنها آرین را با خودشان میبردند و به جای من کارت عابر بانکم را سوار خودرو میکردند تا هنگام مسافرت بتوانند حقوق مرا برداشت کنند. آنها فقط پول و امکانات رفاهی را میخواستند و آرین هم با فیش حقوقی من ازدواج کرده بود. اختلافات ما به جایی رسید که دیگر آرین شبها را نیز در منزل مادرش به صبح میرساند و من برای تنهایی خودم گریه میکردم».
«از بچگی با پسرعمویم بزرگ شدم و قرار بود مرد زندگی ام شود که ماجرای خواستگاری مرد ثروتمند پیش آمد که بعد از چند روز تصمیم گرفتم به خاطر خانواده ام پا روی رویاهایم بگذارم، اما پس از ازدواج شبها اشک میریختم و دلتنگ پسرعمویم میشدم و از او میخواستم که مرا ببخشد تا اینکه جمشید متوجه ماجرا شد و خودش تصمیم به جدایی گرفت».