کیوان با وجود عمر کوتاهش، یکتنه مانند بنگاه استعدادیابی ظاهر شد و در شناخته شدن و پر و بال دادن طیف وسیعی از اهالی قلم نقش بسزایی ایفا کرد.
ایرج شهبازی استاد دانشگاه مطرح کرد
ایرج شهبازی استاد دانشگاه گفت: ایرادی که حافظ از حافظان و قاریان قرآن میگیرد این است که آنها از قرآن استفاده میکنند، ولی در حد ظواهر قرآنی میمانند و به باطن قرآن کریم راه پیدا نمیکنند. مثلاً اگر کسی بیمار باشد و پزشک برای او یک نسخه بنویسد و او آن نسخه را به شکلهای مختلف حفظ کند و با خط خوش بنویسد و هزاران تابلوی زیبا از آن درست کند، هیچگاه حال او بهبود نمییابد؛ زیرا نسخه برای تولید یک اثر هنری نیست و برای آن است که درد انسان را درمان کند.
متن منتشرنشده به قلم فریدون مشیری درباره محمدرضا شجریان
وقتی فریدون شهبازیان، آهنگساز هنرمند روی شعر «جادوی بیاثر» (که بعدها به نام «پر کن پیاله را» مشهور شد) آهنگی در ماهور ساخت و شجریان آن را خواند، از این آهنگ و آواز استقبال فراوانی شد بهطوری که بعضی اهل ذوق در تحسین آن مبالغه میکردند و دوستانی میگویند ما از بام تا شام آن را میشنویم و لذت میبریم ولی شجریان همواره با تواضع میگوید: «باید آن را دوباره بخوانم!»
«بخوان که از صدای تو سپیده سر برآورد» سروده ایی است که دکتر شفیعی کدکنی به مناسبت هفتاد سالگی استاد شجریان سرودند و اولین مرتبه در مجله بخارا، شماره ۸۰ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰) منتشر شد.
فریدون مشیری در روایتی درباره شعر «کوچه» گفت: در آمریکا یه آقایی آمد به من گفت آقا شعر کوچه رو بخوانید، من داشتم برای چند نفر کتاب امضا میکردم، گفتم اجازه بدید دیگه امشب این شعر کوچه رو نخوانم. یه خرده منو نگاه کرد، بعد دستشو به این حالت (مشت کردن دست و نشان دادن انگشت اشاره) حالت واقعا تهدید گفت، نعش منو امشب از اینجا میبرن اگه شما شعر کوچه رو نخونید. گفتم آقا چرا خونریزی میکنی؟! من میخونم. همین که جماعت آمدند نشستند، شعر کوچه را خواندم.
خانه شاملو مدتهاست به جز در ورودی که همیشه با قفل و زنجیر بسته است، هیچ چهارچوب و در و پنجره دیگری هم ندارد. زبالهها درون خانه پراکندهاند و میتوان گفت این بنای تاریخی را با زباله پر کردهاند.
رضا قویفکر درباره نصرتالله نوح نوشته است: به نصرتالله نوح تنها به عنوان عضو تحریریه کیهان نباید نگاه کرد. او به دلیل دانش بسیارش در زمینه ادبیات و شعر و نیز اطلاعات عمومی و از همه مهمتر دانستن لغات بسیار برای ما اعضای تحریریه کیهان نقش گوگل امروزی را بازی میکرد.
جواد مجابی: کرونا حالاحالا دست از سر ما بر نمیدارد
مجابی درباره کرونا اظهار کرد: من درباره این کرونا هم مقاله نوشته ام و هم حدود ۵۰ شعر سروده ام. نظرم من درباره کرونا این است که این بیماری یک بلای جهانگیر است و حالاحالا دست از سر ما بر نمیدارد و همدلی جهانیان را میطلبد.
جلیل فخرایی با اعلام خبر درگذشت این شاعر ، پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت: آقای افضلی امروز ( پنجشنبه، ۱۹ تیرماه) بر اثر سکته مغزی در بیمارستان جوادالائمه مشهد، در گذشت.
مراسم تشییع پیکر و خاکسپاری علیرضا راهب، شاعر ، ترانهسرا و منتقد ادبی، شنبه، ۷ تیر در قطعه نامآوران بهشت زهرا برگزار شد.
سیدعلی صالحی: درست یکروز بعد از اینکه کتاب را به ناشر تحویل دادم، ناگهان دچار حمله شدید قلبی شدم. از دیروز (۲۶ خردادماه) در بیمارستان قلب تهران بستری هستم و ظاهرا به عمل نیاز دارم. اما تصمیمگیری قطعی در این مورد به آزمایشهای پزشکان و تحقیق بیشتر نیاز دارد
این اولین بار نیست که اندیشه فولادوند در شعرهایش از بازی زبانی استفاده میکند. اما این بار ویدئوی تقطیع شده، تنها بخشهای بازی زبانی اثرش را نشان میدهد. در حالی که اثر کامل، میتواند فارغ از خوب یا بد بودن شعر، بازی زبانیِ شکل گرفته در میانه روایت را توجیه کند.
خانه نیما یوشیج در روستای یوش، بنایی است مربوط به دوره قاجار. این خانه به شماره ۱۸۰۲ از طرف سازمان میراث فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شدهاست. خانه نیما محل زندگی پدر و نیاکان نیما یوشیج بودهاست، این خانه در سال ۱۲۰۷ هجری قمری توسط ناظم الایاله در محله لالوی یوش ساخته شد. این بنا دارای ۳ ورودی، شاهنشین و اتاقهای زیادی است.خانه نیما یوشیچ با داشتن آجرکاری و گچکاریهای زیبا از جاذبههای گردشگری استان مازندران به شمار میآید.
بنا به درخواست خانواده مرحوم مصفا از داخل سالن مراسم یادبود که در هتل لاله برگزار شد عکاسی صورت نگرفت.
مهتاب بازوند، شاعر اهل لرستان امروز پس از مدتها تحمل یک دوره بیماری سخت دار فانی را وداع گفت.
موسوی میرکلایی درباره سرنوشت آثار منتشرنشده آذری نیز اظهار کرد: چند شاعر و نویسنده دیگر هم بودهاند که من پس از درگذشتشان، آثارشان را چاپ کردهام و امیدوارم بتوانم با اجازه و مشورت خانواده محمد آذری، کتابهای چاپنشده ایشان را هم منتشر کنم.
مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان روز گذشته نیز درباره علت تخریب خانه مادری هوشنگ ابتهاج گفته بود: میراث فرهنگی زمانی میتواند یک خانه را ثبت کند که مالک شخصی آن رضایت داشته باشد. این مشکلی بود که برای ثبت این خانه داشتیم. این را هم بگویم که بهخاطر گرایشهای سیاسی آقای ابتهاج دست ما بسته بود.