«منطقه خاورمیانه از زمان اجرای عملیات هفت اکتبر در سال ۲۰۲۳ تا حد زیادی ماهیتی متفاوت به خود گرفته است. اکنون موازنه قدرت در منطقه دچار تغییراتی شده و اولویتهای بازیگران اصلی در این منطقه نیز متفاوت شده است.»
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۴۵ مطلب
«منطقه خاورمیانه از زمان اجرای عملیات هفت اکتبر در سال ۲۰۲۳ تا حد زیادی ماهیتی متفاوت به خود گرفته است. اکنون موازنه قدرت در منطقه دچار تغییراتی شده و اولویتهای بازیگران اصلی در این منطقه نیز متفاوت شده است.»
"لس آنجلس تایمز" مدتی قبل در گزارشی به این نکته اشاره داشت که یکی از رهبران اروپایی از ترامپ پرسیده که آیا اگر ما منابع مالی مد نظر شما در حوزه هزینهکردهای امنیتی را پرداخت نکنیم، این بدان معنا خواهد بود که شما از ما در برابر روسیه دفاع نخواهید کرد؟ وی با قاطعیت گفته است که "بله، دقیقا همینطور است". از این رو، ترامپ به احتمال زیاد هم به نحو گستردهای منابع کمکی اعطایی به اوکراین را قطع خواهد کرد و هم تلاش خواهد کرد تا زمینههای لازم برای برقراری آتشبس در قالب جنگ اوکراین را فراهم سازد.
«روسای جمهور باید منطبق با بالاترین استانداردها باشند. حتی کوچکترین کنایه و شوخی آنها هم بازارها را تکان میدهد. کلمات مورد استفاده آنها موجب اوج گیری تنشها یا دفع آنها و همچنین موجب حفظ جان یا از دست رفتن جان انسانها میگردد. نکته مهم این است که مثالهای فراوانی را میتوان ذکر کرد که در قالب آنها حتی رهبران باتجربه هم دامنه سخنوری و موضعگیریهای خود را فراموش کرده اند و مرتکب خطاهای مرگبار شده اند.»
«"اتحاد چهارجانبه" عنوانی است که در قالب آن شاهد نزدیکی راهبردی کشورهای چین، ایران، کره شمالی و روسیه به یکدیگر هستیم. این گروهبندی یک اتحاد رسمی که در قالب آن، اعضای اتحاد موظف به دفاع از یکدیگر باشند نیست. با این حال، میان بازیگران مذکور نوعی تعهد وجود دارد که ناشی از ضدیت مشترک آنها علیه نظم موجود جهانی که غربی و آمریکایی است، هستیم.»
عدهای در کشور ما به این مساله اشاره دارند که پیروزی کامالا هریس در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، میتواند گزینهای مطلوب برای ایران باشد. حامیان این ایده بر این باورند که دموکراتها رویکردهای منعطفتر و البته تعاملیتری را در قیاس با جمهوریخواهان و چهرههایی نظیر دونالد ترامپ اتخاذ میکنند. این در حالی است که واقعیتهای میدانی از این گزاره پشتیبانی نمیکنند.
رژیم اسرائیل در وضعیت کنونی صرفا در زمینه مدیریت افکار عمومی، با مشکل رو به رو نیست. بلکه دولت آمریکا به عنوان اصلیترین حامی تل آویو نیز با چالشهای گستردهای در حمایتهای خود از اسرائیل رو به رو است. اگر تاثیرات منفی تداوم جنگ غزه بر شانسهای انتخاباتی بایدن را کنار بگذاریم، آمریکا به دو دلیل عمده، فرسایشی شدن جنگ غزه را حامل خسارتهای سنگین علیه خود میبیند.
یکی از رویکردهایی که دولت بایدن و تیم سیاست خارجی وی در روزهای اخیر، تاکید زیادی بر آن داشتهاند، این است که هر چه سریعتر یک وقفه انساندوستانه در روند جنگ غزه ایجاد شود. این ایده با استقابل چندانی از سوی دولتهای منطقه و دیگر کنشگران بینالمللی رو به رو نشده است چرا که در پوشش ظاهر زیبا و انسانی خود، کاملا به نفع اسرائیل است.
«اقدام جدید دولت بایدن در انتصاب یک چهره شناخته شده ضدایرانی یعنی "الیوت آبرامز"، نماینده سابق دولت ترامپ در پیشبرد سیاست فشارحداکثر علیه ایران، حامل پالس ها و پیام های معناداری، چه برای ایران و چه در قالب معادلات حاکم بر سیاست داخلی آمریکا است. موضوعی که واکاوی دقیق آن می تواند پیام های معناداری را به ویژه در مورد آینده روابط ایران و آمریکا مخابره کند.»
بر اساس گزارش اخیر اندیشکده کوئینسی، هر ۱۰ اندیشکده برتر آمریکا در حوزه سیاست خارجی این کشور و بیش از ۸۵ درصد از رسانههای جریان اصلی آمریکا، کمکهای مالی قابل توجهی را از شرکتهای تسلیحاتی این کشور دریافت میکنند. موضوعی که از ماهیت چند لایه و پنهانِ چرخههای تصمیمساز در سیاست خارجی آمریکا حکایت دارد.
باید توجه داشت که اکنون اوکراین به یکی از خط قرمزهای جدی دولت آمریکا در عرصه نظام بین الملل تبدیل شده است. اگر آمریکا، اسرائیل را کنشگری محوری برای خود جهت رصد تحولات خاورمیانه میبیند، اوکراین نیز از موقعیتی مشابه برای این کشور در قاره اروپا و در همسایگی کشوری نظیر روسیه برخوردار است. مجموع این شباهتها از این پتانسیل برخوردارند که به تدریج، اوکراین را به اسرائیلِ دوم برای دولت آمریکا تبدیل کنند.