گرمخانه جدید برای زنان بیخانمان در منطقه ۵ تهران افتتاح شد.
او میگوید از آن شب به بعد کابوس میبیند و گریه میکند، اما میداند اگر بازهم در آن شرایط وحشتناک گرفتار شود شاید بدون تردید باز داخل قبر برود و خودش را در اختیار مردانی قرار بدهد که از بدبختی او برای امیال خود سو استفاده کنند. ثریا یک زن در میان زنان بی خانمان زیادی است که سرنوشتهای مشابهی دارند. او میگوید از کودکی از قبر میترسید، اما دیگر همه جاهایی که در سرما و باران جان پناه آنها است تفاوتی با داخل قبر ندارند. خیلی زرنگ باشیم در گوشه و کنار پنهان میشویم و شبها به راهروهای کنار توالتها پناه میبریم. کسی که زرنگ نیست مجبور میشود از پول کارت متروی خودش کم کند و سوار بر مترو به پارکهای شهر پناه ببرد. اما پارکها برای زنها امن نیست....
مادر مه سیما در یک کانون که مخصوص زنان بیخانمان و معتاد بود نگهداری میشد. تا اینکه متوجه شدیم مادر مه سیما با مردی ازدواج کرده است. او به ما گفت برای آخرین بار بچه را ببریم تا ببیند. طبق خواسته مادر مه سیما، کودک را به پارک سهند بردیم تا او را ببیند اما زن معتاد به بهانه خوراکی خریدن بچه را ربود. او وضع روحی و جسمی خوبی ندارد و ممکن است بلایی سر بچه بیاورد یا او را بفروشد.
سیدحسن موسوی چلک (رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران) درباره وضعیت زنان کارتن خواب گفت: زنان بی خانمان چند گروه هستند؛ گروهی که درگیر مواد مخدر هستند میتوانند به مراکزی که برای درمان کاهش آسیب است مراجعه کنند که برخی از این مراکز شبانه روزی است.