آیت الله محمد محمدی ری شهری، گفت: سعید حجاریان در گوشم گفت که امشب قرار است کودتایی انجام گیرد.
یک فعال سیاسی اصولگرا گفتک افرادی امثال حجاریان و طیفهای دنبالهروی آنها گفتمانشان نخنما شده است و موضوع تازهای برای گفتن ندارند. آنها تصور میکنند میتوانند بر آینده سرمایهگذاری کنند، اما به آنها میگوییم شتر در خواب بیند پنبهدانه.
سعید حجاریان از انتخابات، مشارکت مشروط و راهبردهای اصلاحطلبانه میگوید
سعید حجاریان گفت: حرفهایی از جنس اینکه آن سویعدم شرکت در انتخابات، خیابان است، بیمعناست. از انتخابات تا خیابان، منازل زیادی وجود دارد؛ یعنی تاکتیکهای مختلفی در دنیا تجربه شده است که اصولگرایان به آن جاهل هستند. من از صندوق رای استاندارد، غیراستصوابی و آزاد دفاع میکنم حتی اگر یک اصلاحطلب انتخاب نشود. از سوی دیگر تاسف میخورم که ما سالهاست بهجای آنکه دغدغه توسعه کشور را داشته باشیم گرفتار آفتزدایی از انتخابات شدهایم.
سعید حجاریان : بیش از پیش باید نگران ایران بود چرا که از یکسو سلسلهای از مقاومتهای مدنی را شاهد هستیم و از سوی دیگر، قوانین و کنشهایی که جملگی میل به اعمال فشار بیشتر به جامعه میکنند.
رسالت نوشت: اصلاحطلبان گرفتار بحران گفتمانی، اندیشگی، بیآیندگی و کارآمدی هستند. این بحرانها آنها را به ورشکستگی سیاسی رسانده است. لاتبازی سیاسی حجاریان و تاجزاده مبنی بر شروط شرکت در انتخابات، یک شارلاتانبازی برای سرپوش گذاشتن روی بربادرفتن سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان است!
محمد مهاجری نوشت: حجاریان با مصاحبه خود، آن بخش از اصلاحطلبان معتدل که به مشارکت نسبتا جدی در انتخابات معتقد هستند را، وارد بازی خودخواستهاش کرد. حال آنکه برخورد منطقی اصولگرایان میتوانست میدان بازی او را محدود کند و فرآیندی را بسازد که احتمال همگرایی اصلاحطلبان با ایده و روش انتخاباتی وی را تضعیف کند.
واکنشها به سخنان حجاریان، جدال انتخاباتی دو طیف سیاسی کشور را کلید زد
انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ برگزار میشود و در این هشت ماه مانده تا انتخابات، به نظر میرسد فضای سیاسی کشور، متاثر از جدالهای لفظی دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب پیرامون این انتخابات سرنوشت ساز باشد.
در حاشیۀ نظرات محمدرضا باهنر و سعید حجاریان دربارۀ انتخابات
جمهوری اسلامی مانند هر نظام سیاسی دیگری، خود را نمایندۀ اکثریت مردم و در نتیجه نظامی قانونی و مشروع میداند که اوامرش باید مطاع باشد. شاهد و قرینهای که برای اثبات برخورداری نظام از حمایت اکثریت مردم معمولاً ارائه شده است، حضور بیش از نیمی از واجدان شرایط رأی دادن در انتخابات مختلف بوده است.
روزنامه جوان نوشت: حجاریان امروز نظام و حاکمیتی را زیر سؤال میبرد که در بستر همین نظام و قانون اساسیاش، او و جریان سیاسیاش تا بالاترین مناصب این حکومت مسئولیت گرفتهاند و تا زمانی که مردم با انتخابات، آنها را حذف نکردهاند، هیچ کرسی از این نظام را ترک نکردند.
عضو مجمع تشیخص مصلحت نظام گفت: در مجموع اینکه برخی برای آمدن به صحنه انتخابات شرط می گذارند، معنا ندارد. آقای حجاریان برای آمدن شما حاکمیت شرط می گذارد، نه آنکه شما برای حاکمیت شرط بگذارید.
فارس نوشت: سعید حجاریان ، یکی از اعضای حلقه سخت جریان اصلاحات در یادداشتی با عنوان «چرا گشت ارشاد مردانه نداریم»، به برخی از مسائل فقهی و دینی پرداخت. اما در این یادداشت، آیات قرآن را متناسب با میل خود، نه بر اساس حقیقت قرآن، تفسیر کرده و به دفاع از ساواک پرداخته است.
از اصرار بر حرمت تراشیدن ریش -چه آن را اندازه یک شعیر در نظر بگیریم چه یک قبضه، و چه متعلق به مسلمان و چه کافر- در ایران بهسادگی عبور شده است؛ حرمتی که کمتر از کشف حجاب نیست. حال پرسش اینجاست چرا با این اوصاف مفهوم «حرام سیاسی» به حوزه مردان تعمیم نیافته و پدیدهای بهنام گشت ارشاد مردانه وجود ندارد و مکانی بهنام «ساختمان وزرا» برای مردان تأسیس نشده است؟ چرا هیچ مردی تاکنون مورد تعدی گشت ارشاد قرار نگرفته و در معرض صدمه روحی و جسمی نبوده است؟
من در بیستوسهسالگی ترور در کنج شفاخانهای چشم در چشمخانه میچرخانم…مانند لامپ هالوژنی در قاب خود…هالوژنِ هالوسینهی فنوباربیتال…با من چه رفته است؟ با کشورم چه رفته است؟ خانهام ابریست ابر باراناش گرفتهست در خیال روزهای روشنام کز دست رفتندم
میدانیم همه میوهها وقتی میرسند آسانگیر میشوند و خود به خود از شاخه میافتند. ولی بعضی میوههای آفتزده، بهخاطر آفت درونشان، پیوسته به درخت آویزان میمانند و سالها از شیره درخت تغذیه میکنند.
حجاریان نوشت: «وسطبازی» معمولاً کنشی آرام و بیخطر تلقی میشود، اما معمولاً وسطبازان برخلاف تصورشان به بازی ریسکآلودی قدم میگذارند. گویی اینها در زمان جنگ روی یال کوه/تپه حرکت میکنند و میدانیم در چنان شرایطی هر آن ممکن است از طرفین جنگ مورد اصابت گلوله قرار بگیرند.
تحلیل سعید حجاریان درباره نفوذیها و درز اطلاعات توسط آنها!
سعید حجّاریان نوشت: درز دادن اطلاعات طبقهبندیشده معمولا طبق قانون جرم محسوب میشود. مگر آنکه زمان طولانی از آن گذشته باشد و مطابق قانون بتوان آن را در اختیار عموم گذاشت. مثلا میبینیم اطلاعات مربوط به ۳۰ یا۴۰ سال پیش ایران را که بعضی آرشیوهای غربی منتشر میکنند. اما واقعیت آن است که هر مرجعی نمیتواند سندی را طبقهبندی کند و تنها قانون آن مرجع را تعیین میکند.
در علوم انسانی هر واقعهای یکّه است و هیچ دو واقعهای کاملاً شبیه به یکدیگر نیستند. میتوان از روشهای تطبیقی برای فهم و مقایسه جوامع و رویدادها و انقلابات و دولتها بهره گرفت، اما باید محتاط بود و همیشه این گزاره را مفروض داشت که هیچ قانون ثابت و الگوریتمی برای مسائل انسانی وجود ندارد.
سه مسابقه ایران در جام جهانی ۲۰۲۲ با تیمهای انگلستان، ولز و امریکا نکاتی را مکشوف کرد که تا به حال پوشیده مانده یا دستکم نمود بیرونی پیدا نکرده بودند. در مسابقه نخست هر کسی پرچم خود را داشت؛ پرچم الله نشان، پرچم بدون نشان، پرچم شیر و خورشید و پرچم قومیتها. در رویارویی با انگلستان شاهد بودیم عدهای از جمله بازیکنان سرود جمهوری اسلامی را نخواندند، عدهای این سرود را خواندند و عدهای دیگر هو کردند. القصه، آنچه دیدیم تفرقه بود. در مسابقه دوم و سوم اوضاع تا حدودی تغییر کرد. به جز تنوع پرچمها –که در بازی نخست هم با آن مواجه بودیم- مشاهده کردیم بخشی از بازیکنان سرود جمهوری اسلامی را خواندند، برخی لب زدند و برخی نخواندند.
حجاریان گفت: خوب است بگوییم که معترضان جنبش مهسا میگویند «میخواهیم زندگی کنیم»، اما معترضان آبان ۹۸ میگفتند «میخواهیم زنده بمانیم». میان این دو تفاوت است، اما هسته اصلی ماجرا به سیاست مرتبط است و این، کلید فهم ماجراست و نمیشود از آن طفره رفت.
یک فعال سیاسی اصللاحطلب نوشت: نیم نگاهی به مواضع، کنشها و واکنشهای صحنه اعتراضی نشان میدهد مطالبات معوق که سابقاً صبغهی سیاسی و بعضاً سیاستی داشتند، اینک پوست انداختهاند و در شعارهای غیرجدلی و همهشمول مانند «زن، زندگی، آزادی» بازآرایی شدهاند.