«آقای ثابتی! اگر واقعاً عدالتخواهی، به شمارۀ آن جوانِ صنعتگری که بر اثر یک حکم قضایی کارخانهشان با صدها کارگر زحمتکش در معرض تهدید قرار گرفته است یک زنگ بزن و بپرس داستان چیست؟»
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۵ مطلب
«آقای ثابتی! اگر واقعاً عدالتخواهی، به شمارۀ آن جوانِ صنعتگری که بر اثر یک حکم قضایی کارخانهشان با صدها کارگر زحمتکش در معرض تهدید قرار گرفته است یک زنگ بزن و بپرس داستان چیست؟»
سالهاست که اقتصاد ما گرفتار آثار و تبعات نامطلوب کسری بودجه است و دولتها همهساله با تمهیداتی از نوع استقراض از بانک مرکزی، فروش داراییهای بیننسلی، کاستن از کیفیت و حتی کمیت خدمات رفاهی ارائهشده به مردم و درنهایت دستبردن در جیب مردم بخشی از این کسری را تأمین کردهاند.
در چند دهۀ اخیر جریانهای پوپولیستی در جامعۀ ما دست بالا را داشتند. اما این جریانها خطری محسوب نمیشدند؛ چراکه برساختۀ دولتها بودند. یعنی نوعی پوپولیسم دولتی وجود داشت که جریان غالب بود. جریانی که به خودش را سازگار با عقل و دموکراسی نشان میداد یا نشان داده میشد. انحصار برانگیختن این جریانهای پوپولیستی در دست دولتها بود و این دولتها بودند که با سلیقه و روش خود میتوانستند تودههای مردم ناهمگن را برای مدت معینی بر سر منافع اقتصادی همگن ساخته و آنان را در راستای سیاستهای اقتصادی و اجتماعی…
دخالت نوعي از سياست در اقتصاد كه به سياست پوپوليستي (عوام گرايي) مشهور است در هشت سال گذشته جز افزايش نقدينگي و رشد نرخ تورم هيچ دستاوردي براي دولت و مردم نداشته است.