ترنج

در مورد

آتش زدن

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۳۵ مطلب

  • پیرزن ۷۰ ساله که با رفتن شوهرش خشم و عصبانیت در چهره‌اش موج می‌زد و حسادت‌های زنانه در وجودش شعله‌ور شده بود، ناگهان به طرف انباری منزلش رفت و با برداشتن بطری حاوی بنزین منتظر تاکسی بیسیم ایستاد. دقایقی بعد پیرزن از بولوار هنرستان به سوی قاسم‌آباد حرکت کرد و در مقابل مجتمع مسکونی هوویش از تاکسی پیاده شد و زنگ واحد آپارتمانی هوویش را به صدا درآورد.

  • «روز حادثه به بهانه تفریح او را به خارج از شهر بردم و در آنجا دست و پایش را بستم و گالن بنزین را روی سرش ریختم و او را آتش زدم. بعد از آن جسدش را در یک گودال انداختم و به خانه برگشتم.»

  • متهم که مردی کارتن‌خواب است روی دوستش بنزین ریخت و او را به آتش کشید.

  • متهم گفت: من هیچ علاقه‌ای به نامزدم نداشتم، ولی به پدرم نیز چیزی نمی‌گفتم تا این که هنوز دو ماه بیشتر از دوران نامزدی ما سپری نشده بود که با کاظم هماهنگ کردم تا خودروی نامزدم را به آتش بکشد. او هم به مقابل خانه ما آمد و پراید نامزدم را آتش زد که روی پل منزل پارک بود.

  • برخی منابع خبری اعلام کردند که سفارت ایران در فرانسه مورد حمله قرار گرفته است.

  • دادستان عمومی و انقلاب شهرستان شادگان گفت: پس از انجام تحقیقات فنی و با پیگیری‌های پلیس این شهرستان، متهم پرونده بنزین پاشی به نماینده مردم شادگان در مجلس شورای اسلامی دستگیر شده است.

  • مأموران به ردیابی گوشی موبایل نادر پرداختند و دریافتند گوشی موبایل وی و قربانی همزمان در حاشیه پاکدشت آنتن‌دهی داشته است. با افشای این ماجرا نادر ۵۰ ساله ردیابی و بازداشت شد و به جنایت آتشین اعتراف کرد.

  • مأموران پلیس با صحبت کردن و استفاده از روش‌های روانشناسانه در آرام کردن متهمان در ابتدا این سه فرد را به آرامش دعوت کردند و بعد از دستگیری این افراد را برای بررسی ماجرا به کلانتری انتقال دادند.

  • سرپرست انتظامی شهرستان میاندورود تصریح کرد: در بازرسی از مخفیگاه متهمان پنج عدد کوکتل مولوتف و ۳۰ لیتر بنزین که به منظور تخریب و آتش زدن اموال عمومی و دولتی تهیه و آماده شده بود، کشف شد.

  • زن ۵۲ ساله گفت: پسر بزرگم چند شب قبل به منزل من آمد و شروع به مشاجره و ناسزاگویی کرد، اما وقتی دید که من زیر بار نمی‌روم و پول بیشتری به او نمی‌دهم، ناگهان بطری بنزین را برداشت تا مرا آتش بزند. من هم که به شدت ترسیده بودم وحشت‌زده به داخل کوچه دویدم و جیغ‌زنان از همسایگان کمک خواستم.

تبلیغات