ترنج

در مورد

محمود دولت آبادی

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۷ مطلب

  • دولت‌آبادی گفت: من به خودم دروغ نمی‌گویم. نویسنده نباید به خودش دروغ بگوید. نویسنده نقاب ندارد و با قلب و عقلش زندگی می‌کند. سؤال من از کسانی که به من اعتراض داشتند این است که آیا من در طول عمرم و از ۱۰‌سالگی که کار می‌کنم جز برای مملکت کار کرده‌ام؟ جز برای زبان فارسی، مردم این مملکت و بیان آن‌ها کاری کرده و مقصدی داشته‌ام؟

  • گاهی فکر می‌کنم من معشوقه زبان فارسی هستم نه‌فقط عاشقِ این زبان؛ و هیچ بیست‌وچهار ساعتی نمی‌گذرد که من با این زبان از طریق آنچه نوشته شده در ارتباط نباشم. یعنی من از زمره آن عشاقی هستم که از معشوقی به‌عنوان زبان هرگز زَده نشده‌ام.

  • محمود دولت آبادی با ۷۴ نوازنده جهان در پروژه صلح ارکستر پاکو همکاری کرده است.

  • محمود دولت آبادی ‌می‌گوید: تاریخ تجدد ما را که نگاه کنید -از ابتدا تا همین لحظه که ما داریم فکر می‌کنیم- هیچ‌چیز به انجام نرسیده است. هیچ حرکت اجتماعی، علمی و فرهنگی به انجام نرسیده و ما ناتمام باقی ماندیم. چه‌جوری بگویم! اخیرا جوانی را دیدم که شاگرد درجه یک دانشگاه شریف بود و به من گفت فلانی ما سی نفر بودیم هم‌کلاس، همه بیست‌ونُه نفر رفتند خارج و من یک نفر برگشته‌ام به‌خاطر بیماری مادرم! این ناتمامی نیست؟

  • محمود دولت‌آبادی، نویسنده‌ی آثاری، چون جای خالی سلوچ و کلیدر، به تازگی رمان جدیدش که «اسب‌ها، اسب‌ها از کنار یکدیگر» نام دارد را به دست انتشار سپرد.

  • دهباشی در یادداشتی نوشت: نثر دولت‌آبادی که امروز مشخصه‌های خودش را در اوج عرضه می‌کند، بی‌تردید با باطن هر ایرانی چه در غبار ملال و چه در اوج سرمستی درخشش و روشنی خود را حفظ کرده است. ما با نثر دولت‌آبادی به تب و تاب‌های درون زخمی و لحظه‌های شادی رسیده‌ایم. باید باور کنیم اینک او در دهه هشتم زندگی همچنان با جان شیفته‌اش از «انسان» و «تعالی آن» با قلم خود برای ما صحنه‌هایی را می‌آفریند که هرگز در تاریخ ادبیات ایران فراموش نخواهد شد.

  • جاعلان دست بردار نیستند و مطالبی در این فضای با قابلیت دروغ‌پردازی، ذیل نام من می‌نویسند و منتشر می‌کنند. بار دیگر و مکرر از پلیس فتا می‌خواهم جاعلان دروغ‌پرداز را شناسایی کند و مورد پیگرد قانونی قرار بدهد.

  • روایتِ محمود دولت‌آبادی، نویسنده مطرحِ معاصر ما، از اهدا و فروش داشته‌هایش بیش از هر چیز از غیاب سیاست فرهنگی خبر می‌دهد که هیچ دغدغه میراثِ فرهنگی ندارد. در این اوضاع، حتی باور آن‌که مرگِ نویسنده‌ای دست‌نوشته‌ها و ماترکِ او را به قیمت برساند و به صدر بنشاند هم خطاست. نمونه‌اش آن‌چه از نیما، مهم‌ترین شاعر مدرن ما برجا ماند.

  • دولت‌آبادی که در سال‌های اخیر کارش این شده که بنشیند و درآمد‌های روزافزون برادران ناشر قلابی و قاچاقی را از قِبَل رمان بدفرجام زوال کلنل تماشا کند و حرص بخورد؛ این روز‌ها به دلیل دیگری تیتر اخبار شده است. بله؛ کتاب جدیدی از این نویسنده به بازار آمده و این در ادبیات بی‌بو و بی‌خاصیت این روز‌ها اتفاق کمی نیست.

  • «من به حسن روحانی رای داده‌ام و به همین رای که دادم، احترام می‌گذارم. بنابراین من دعوت ایشان را برای افطار پاسخ خواهم داد. دیگران هم هر کاری می‌خواهند انجام دهند به خودشان مربوط است.»

تبلیغات