نیکی کریمی بازیگر، کارگردان و تهیهکننده سینما بیان کرد که استقبال از «آتابای» در تبریز فوقالعاده بوده و دوست دارم این فیلم در ترکیه اکران شود.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۵۴ مطلب
نیکی کریمی بازیگر، کارگردان و تهیهکننده سینما بیان کرد که استقبال از «آتابای» در تبریز فوقالعاده بوده و دوست دارم این فیلم در ترکیه اکران شود.
مراسم اکران خصوصی فیلم آتابای با حضور جمع زیادی از هنرمندان از جمله جواد عزتی و نیکی کریمی را ببینید. در این مراسم جواد عزتی که گویا نمیخواست حرفهایش به کریمی را خبرنگاران بشنوند یا لبخوانی کنند، دست خود را بر روی دهانش گذاشت و با کریمی سخن گفت. عزتی در ادامه هم در پاسخ به خبرنگاران، در خصوص صحبت خصوصیاش با کریمی اقدام به شفافسازی نکرد.
پلین اسمر تهیه کننده و کارگردان و مهمت اصلانتوغ بازیگر فلیمهای سینمایی و سریال از ترکیه، میرا استالووا فیلمساز و کارگردان بلغارستانی و بادن زیوک از کارشناسان سینمایی اوکراین در کنار کریمی در بخش سینمایی این جشنواره داوری خواهند کرد.
نیکی کریمی، به دلیل محدودیتهای کرونایی جشنواره فیلم شانگهای، داوری این جشنواره را رد کرد.
نیکی کریمی گفت: سر صحنه فیلم «دسته دختران» همان اوایل فیلمبرداری اتفاقی افتاد که به گردن و کمرم خیلی آسیب رسید و از پشت سر به شدت پرتاب شدم روی زمین، که اتفاق خطرناکی بود، ولی خدا را شکر به خیر گذشت.
سلطان اولین فیلم هدیه تهرانی که در پروبال دادن کاراکتر سینمایی او بسیار کارآمد بود. دختری متکی به نفس، صریح، سلیمالنفس و مهرورز. او در این فیلم با فریبرز عربنیا همبازی بود. کیمیایی هردوی این ستارهها را مفت و مسلم از دست داد.
نیکی کریمی پیشتر نیز با فیلمهای «یک شب»، «چند روز بعد» و «سوت پایان» در بخش مسابقه این جشنواره حضور داشته است.
در آخرین روزهای ضبط «آقازاده» امیر آقایی، نیکی کریمی و امین حیایی نخستین بازیگرانی هستند که با سریال خداحافظی کردند.
من برای بازیگر شدن سختی زیادی متحمل نشدم و دورههای طولانی بازیگری را نگذراندم. میتوانم راحت بگویم خوش شانس بودم و سینما که وابسته به ادبیات، علاقه ازلی و ابدی من است، خیلی اتفاقی در مسیرم قرار گرفت.
فیلم آتابای کند است. آرام است. دیر شروع میشود. دیر شما را به دلش راه میدهد. چون ماجرا ماجرای تنهایی و سکوت سالهای یک مرد است. ماجرای زمخت شدن. پنهان کردن آن لایه رقیق که همه خوب میشناسیمش. ما هم آن را بارها پنهان کردهایم تا دوام بیاوریم. داستان کاظم یا آتابای هم همین است. عاشقانهای از وسط دشتهای گسترده از میانه غربت یک داغ. آن اعجاز ساده از دست رفته زندگی.