آدین آغداشلو در 8 آبان 1319 متولد شد. در ادامه مروری خواهیم داشت بر زندگی او.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۵ مطلب
کلیات
آیدین آغداشلو متولد هشتم آبان ماه سال ۱۳۱۹ در شهر رشت استان گیلان، نقاش، گرافیست، نویسنده، منتقد فیلم و تصویرگر کتاب و مجلات ایرانی است که یکی از نقاشیهای او به نام تابلوی « خاطرات امید »، تاکنون رکورد دار فروش تمام ادوار حراجی تهران به شمار میرود. آثار هنری آغداشلو بیشتر به خاطر نمایش اندیشه مرگ و فنای تدریجی و نیز بازآفرینی کارهای مطرح کلاسیک در قالبی نوگرا و سورئال شناخته شدهاند.
زندگی و ورود به عرصه هنر
آیدین آغداشلو، فرزند محمد بیک آغداشلو (حاجی اوف) و ناهید نخجوان، در سال ۱۳۱۹ خورشیدی در محله آفخرای شهر رشت به دنیا آمد. پدرش از مهاجران قفقازی و عضو حزب مساوات قفقاز بود و خاندان وی نیز نام خانوادگی خود را از نام شهر کوچک آغداش گرفتهاند. پس از تصرف دوباره قفقاز توسط نیروهای بلشویک به دستور لنین ، این نیروها به دستگیری و کشتار اعضای حزب مساوات پرداختند و محمد بیک آغداشلو ناچار شد شبانه سوار بر اسب از رود ارس بگذرد و به ایران پناه آورد. پدر آغداشلو علاقه زیادی به هنر داشت برای همین از زمان کودکی آیدین را به نزد حبیب محمدی ، نقاش مشهور اهل رشت فرستاد تا نقاشی را بیاموزد. پدر آغداشلو در سال ۱۳۳۰ درگذشت و آیدین به همراه مادرش به تهران مهاجرت کرد و در سال ۱۳۳۲ وارد دبیرستان جم قلهک شد که در این مدرسه با با عباس کیارستمی و علی گلستانه همکلاس گشت. او در همین زمان در کلاسهای نقاشی موسیو بازیل نام نویسی کرد و تکنیک نقاشی با رنگ و روغن را فرا گرفت. در ۱۶ سالگی به کار و فراگیری طراحی گرافیک در مؤسسه تبلیغاتی «آشنا» و چندی بعد در بخش تبلیغاتی روزنامه اطلاعات مشغول به کار شد. وی در ۱۹ سالگی پس از شرکت در کنکور به
دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران رفت؛ تا آنکه در سال ۱۳۴۶، از ادامه تحصیل منصرف شد.
فعالیتهای هنری پیش از انقلاب
فعالیتهای هنری آیدین آغداشلو با نقاشی شروع شد؛ جایی که او اولین نقاشی خود را در سن ۱۴ سالگی به فروش رساند، اما از همان دوران نوجوانی نیز خود را در نقاشی منحصر نکرد. در همان سن ۱۴ سالگی با خرید قطعهای از خط نستعلیق مربوط به دوره فتحعلی شاه قاجار ، به فعالیت در زمینه جمع آوری نسخههای خطی و آثار هنری قدیم پرداخت. او همچنین پس از ورود به دانشگاه، با نام مستعار « فرامرز خبیری » به نقد شعر شاعران معاصر میپرداخت و مقالات نقد هنری را در مجلات مختلف به چاپ میرساند. از سال ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۷، او در هنرستان هنرهای زیبای پسران و دانشکده هنرهای تزئینی تهران به آموزش میپرداخت و در همان زمان یعنی در سال ۱۳۵۴ نخستین نمایشگاه انفرادی خود را در انجمن ایران و آمریکا در تهران برگزار کرد. آیدین آغداشلو در سال ۱۳۵۳ نیز یک برنامه تلویزیونی در زمینه هنرهای تجسمی را تهیه و اجرا کرد که تا سال ۱۳۵۵ ادامه داشت. همچنین در میان سالهای ۱۳۵۵ تا ۵۷، آغداشلو به گشایش و راهاندازی موزههای آبگینه و سفالینه و هنرهای معاصر در تهران، و موزههای کرمان و خرمآباد کمک کرد.
فعالیتهای هنری پس از انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی، آیدین آغداشلو فعالیت هنری خود را با تدریس در دانشکده هنر دانشگاه الزهرا (س) آغاز کرد، اما به دنبال وقوع انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها، به همکاری با صدا و سیما در تهیه چند برنامه هنری و تدریس در کارگاههای آزاد نقاشی روی آورد. از اوایل دهه ۶۰ وی در زمینه برگزاری و ترتیب نمایشگاههای هنری فعالیت چشمگیری داشت و از جمله نخستین نمایشگاهگردانهای موزه هنرهای معاصر تهران در پس از انقلاب بود. آغداشلو در آبان ماه ۱۳۹۳ در گالری اثر در تهران، دومین نمایشگاه مستقل خود در ایران را برگزار کرد و یک سال بعد، در مراسمی که روز سه شنبه ۲۲ دی ماه ۱۳۹۴ در سفارت فرانسه در ایران برگزار شد نشان هنر و ادب شوالیه فرانسه را دریافت کرد. تابلوی خاطرات امید، اثر این هنرمند، در سیزدهمین حراجی تهران دوازده و نیم میلیارد تومان به فروش رسید که این رقم رکورد فروش تمام ادوار این حراج را شکست.
آدین آغداشلو در 8 آبان 1319 متولد شد. در ادامه مروری خواهیم داشت بر زندگی او.
«معروف است وقتی مجسمهی داود میکل آنژ را برای نصب میبردند نگران بود که چه خواهد شد. اما درست که نگاه کرد دید سراپای مجسمه را با ورقههای اشعاری در وصف زیبایی آن پوشاندهاند. و آسوده شد. اما نقاشی بوتیچلی را کامنتنویسهای ما با فحش پوشاندند، و به «خاطرات انهدام» تحقق بخشیدند.»
جالب این است که خود "اینشتن" پیرو روش "چارلی چاپلین" بوده و به همین دلیل است که عبارت معروف زیر را بر زبان رانده است: "فقط وقتی میتوانید از پی بردن به کنه مطلب اطمینان حاصل نمایید که بتوانید آن را برای مادربزرگتان توضیح دهید."
سیزدهمین دوره حراج بزرگ تهران که به دلیل بحران بیماری کرونا مدتها به تعویق افتاده بود، در نهایت عصر روز جمعه ۲۶ دی ماه، مانند دورههای گذشته در هتل «پارسیان» برگزار شد.
چرا وقتی یک مسئول بلندپایه مملکتی از رانت استفاده میکند یا سوءاستفاده از قدرت میکند، نباید مطبوعات به آن بپردازند؟ این کار که محیط را امنتر و شفافتر میکند. متأسفانه این جدال دهههای متمادی و متوالی است. حاصلش هم همینی است که میبینید. خب اگر ما به سراغ سوژهها نرویم، مخاطب را هم از دست میدهیم.
پس از طرح ماجرای تجاوز هنرمند مشهور آیدین آغداشلو در توییتر توسط یک خبرنگار فرهنگی، این بار این ماجرا به صورت مفصل تری در نیویورک تایمز منتشر شده است. سیزده زن در مصاحبه با روزنامه نیویورک تایمز آیدین آغداشلو را به سوء رفتار جنسی متهم کردند. آیدین آغداشلو نیز در نامهای به نیویورک تایمز ادعای تجاوز جنسی به شاگردان و هنرجویان را رد کرد و نوشت: «من انسان بیعیبی نیستم» و اگر رفتارم باعث آزار و یا رنجش کسی شده، «عمیقاً عذرخواهی میکنم.»
در این میان یکی از آخرین آثار بدون عنوان زندهیاد منیر فرمانفرمائیان در این دوره از حراج تهران بین ۳ تا ۴ میلیارد تومان قیمتگذاری شده است و گرانترین اثر قیمتگذاری شده در این حراج محسوب میشود. این اثر سال ۹۶ و با آیینهکاری، نقاشی پشت پلکسی گلاس و گچ روی چوب و در ابعاد ۱۰*۷۰*۹۷ خلق شده است. اثر متعلق به مجموعه خصوصی خانواده این هنرمند است.
اصلاً نمیتوانم جوانی خودم را در این دوره مشاهده کنم. جوانها نه، جهانی که در آن زندگی میکنم برای من غریبه است. نوع نگاه جوانهای امروز به جهان، زندگیشان و جایگاهی که باید برای خودشان قائل باشند و نیستند برای من غریبه است. با وجود اینکه میدانم بسیاری از درها به رویشان بسته است، اما گاهی خیلی پرتوقع هستند. برای همین فکر میکنم اگر الان جوان بودم امکان نداشت بتوانم مسیری را که طی کردم و آثاری را که به جا گذاشتم تکرار کنم.
«نام من سرخ» پيوندي شد ميان من و او... ميان من و روايتِ او از جهاني در معرض فراموشي كه تركيب شده بود از انسان و حيوان و منظر... و تعريف ميشد از قول و روايت عناصري كه در كنار هم كلّ پيوستهاي را تكميل ميكردند؛ همانطور كه در نگارگريهاي چهارصد سال پيش، چشمانداز به يمن اين تجمع بود كه ملموس ميشد.
وقتی یکی در مجلس قادر نیست اسم موزهای را تلفظ کند، یعنی یک افتراق تاریخی و یک سیاهچالهی تاریخی به وجود آمده است. چطور ممکن است کسی متوجه نشود که ما داریم به عمد خودمان را دچار آلزایمرِ تاریخی میکنیم؟ میگوییم به من چه مربوط است که اسم آن موزه چیست. من کارم چیز دیگری است. باشد. ولی این آدم نمیتواند بگوید این بخشی از بروز آلزایمر تاریخی نیست.