بهرغم تلاشهای رسانهای و بنرهای اطلاعرسانی، مشارکت مردم برای کاهش مصرف آب جدی نیست؛ آیا جامعه دچار بیحسی شده؟ یک جامعه شناس معتقد است که در مدت زمان دوماه تا روز صفرآبی نمیتوان الگوی ذهنی مردم را تغییر داد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۹ مطلب
بهرغم تلاشهای رسانهای و بنرهای اطلاعرسانی، مشارکت مردم برای کاهش مصرف آب جدی نیست؛ آیا جامعه دچار بیحسی شده؟ یک جامعه شناس معتقد است که در مدت زمان دوماه تا روز صفرآبی نمیتوان الگوی ذهنی مردم را تغییر داد.
اعتماد، مهمترین سرمایه ملی است و اگر از میان برود، هیچ دستاوردی پایدار نخواهد ماند. اقتدار واقعی از دل رفاه، عدالت و اعتماد اجتماعی برمیخیزد، نه از شعارهای پرهیاهو. راه نجات ایران در گفتوگو، تعامل سازنده و اصلاح درونزا نهفته است.
آیا سرمایه سیاسی در ایران به گونهای است که بتواند پاسخگوی بحرانها و تهدیدات داخلی و خارجی باشد؟ در هر کشوری سرمایههای طبیعی یا اقتصادی یا فرهنگی وجود دارد. درباره این سرمایهها سخن بسیار گفته شده است اما از سرمایه سیاسی کمتر سخن گفتهایم.
ایران امروز بیش از آنکه درگیر جنگ سخت باشد، درگیر جنگی نرم و خاموش است؛ جنگ با بیاعتمادی، رخوت و انتظار اجتماعی. جنگ هرچند ویرانگر است، اما تکلیف را روشن میکند. بلاتکلیفی اما، سرمایه اجتماعی را بیصدا و آرام نابود میسازد. جنگ میتواند بازسازی شود، تحریم میتواند لغو شود، اما نابودی سرمایه اجتماعی، بازگشتپذیر نیست.
«دو فرصت طلایی» یکی در نیمه دهه ۱۳۵۰ و دیگری در دهه ۱۳۸۰-۱۳۹۰ بر روی ایران گشوده شد. هر دو بار به جای عبور به تالار توسعه به گذرگاههای سیاست و ایدئولوژی پیچیدیم.
امام می فرمود مردم صاحب اختیار کشور هستند و حتی اگر اشتباه هم کنند حق دارند. ما نیز باید این سخنان را درک کنیم. باید مختلسان، چاپلوسان و دروغ گوها را الک کرد و کنار گذاشت و فضا را برای نخبگان و مردم دلسوز کشور باز کرد، حتی اگر نقد دارند باید شنید. باید تریبون را به مردم داد نه آنانی که فقط شعارهای تکراری و یک طرفه می دهند.این جنگ 12 روزه به ما ثابت کرد باید از اشتباهات دست کشیده و بپذیریم مردم حق دارند و باید حرف مردم را شنید.
ایران برای عبور از بحرانهای امروز خود، بیش از هر زمان دیگری به انسجام ملی و اعتماد عمومی نیاز دارد. بدون بازسازی این بنیان نرم، همه تلاشها در عرصههای دیگر، بر پایهای سست و ناپایدار بنا خواهند شد. جامعهای که سرمایه اجتماعیاش را از دست داده، حتی اگر ثروتمند باشد، دچار فقر معنایی و گفتمانی خواهد بود و این موضوع، بزرگترین تهدید برای آینده ایران است.
تردیدی نیست که مردم، یکی از ستون های اصلی انقلاب اسلامی ایران هستند و هر زمان که حضور آن ها در صحنه تضعیف شود، این مساله تاثیرات مستقیم خود را بر بنیان های قدرت و منافع ملی کشور نیز نشان خواهد داد. از این رو، نظام حکمران بایستی تقویت مولفه کارآمدی و عیان شدن جلوه های عینی این مساله در قالب زندگی روزمره مردم را در دستورکار خود داشته باشد. موضوعی که در سطح کلان می تواند سرمایه اجتماعی کشور را نیز تا حد زیادی تقویت کند.
بدون شک یکی از نکاتی که افراد را ترغیب میکند تا در انتخابات مشارکت داشته باشند و آن را به نوعی دارای مشروعیت تلقی کنند، پاسخگویی نمایندگان منتخب است.
مهمترین وظیفه یک دولت در دوران فعلی این است که تا جای ممکن، اعتماد و سرمایه اجتماعی را در همه حوزهها بالا ببرد. این مفهوم، نه فقط جایگاه ویژهای در تسهیل امور اقتصادی و اجتماعی و کمینهسازی هزینهها و بیشینهسازی کارآییها دارد، بلکه همچنین در جامعه بهداشت روانی را ارتقا میبخشد که در بطن خود نوعی ارزش ذاتی برای فرد و جامعه دارد.