ترنج

در مورد

داعش

در فرارو بیشتر بخوانید

۴۶۲۶ مطلب

  • نیروهای ارتش و نظامی عراق زخم ها و جراحت هایی که از جنگ با عناصر ترویستی داعش در میدان های نبرد برداشته اند به شیوه ای متفاوت پوشش می دهند.

  • نادیا مراد، سفیر حسن نیت سازمان ملل است و پیش از این در سال ۲۰۱۶ جایزه حقوق بشری واسلاو هاول از شورای اروپا را به‌دست آورده و به همراه لامیا حاجی‌بشر، دختر کرد ایزدی دیگر از عراق به‌طور مشترک جایزه حقوق بشری ساخاروف را از پارلمان اروپا دریافت کرده است.

  • برغم تبلیغات بسیار آمریکا و کشور‌های غربی حاضر در این ائتلاف، اطلاعات موثق و تایید شده‌ای از سوی منابع عراقی مبنی بر مبارزه واقعی آن‌ها با تروریسم و داعش در این کشور منتشر نشده است.

  • گروه تروریستی داعش با انتشار پوستر‌هایی در شبکه‌های مجازی از طرفداران خود در اروپا و آمریکا خواست در شب کریسمس دست به عملیات تروریستی بزنند.

  • ماموران وقتی وارد خانه مرد تنها شدند با خانه‌ای به هم ریخته روبه رو شدند که نشان از آن داشت که دزدان در این خانه حضور داشتند. آن‌ها هرچه حسین را صدا زدند جوابی نشنیدند تا این که ماموران در بازرسی خانه به حمام خانه رسیدند و با صحنه هولناکی روبه رو شدند. با جنایی شدن این پرونده تیمی از ماموران دایره جنایی پلیس آگاهی استان البرز برای تحقیقات پلیسی پای به صحنه جرم گذاشتند.

  • دادگاهی در اردن ۱۰ نفر از نیروهای داعش را در رابطه با حملات مرگبار این کشور که در سال 2016 به وقوع پیوست. محاکمه کرد. برخی از این افراد به حبس ابد محکوم شدند.

  • جبهه جنگی داعش در دیرالزور با کشتن غیر نظامیان و مردم این شهر، زیان فراوانی را به این شهر وارد کرده است. آنها در این منطقه با جذب نیروهای کردی و محلی سعی در گسترش نیروهای خود دارند.

  • مسئول عراقی افزود: این گروه اطلاعاتی وابسته به وزارت کشور عراق توانست در خطرناک ترین دیوار امنیتی داعش نفوذ کند و ده ها عملیات تروریستی که ممکن بود خسارت های جانی و مالی در مناطق امن به دنبال داشته باشد را خنثی کند.

  • براساس این فیلم، چند روز پیش از نشست آسه‌آن، "سطح تهدید جدی" در مانیل به علت تهدیدات منتسب به تروریست‌های داعش افزایش یافته بود. داعش با انتشار ویدیو‌هایی از مهاجمان "تک‌رو" خواسته بود تا "منتظر" بمانند و حین سفر رئیس‌جمهوری آمریکا به فیلیپین به او "حمله" کنند.

  • من در یک زمان، برده جنسی ۱۳ مرد بودم و گاهی در یک روز آنقدر به من تجاوز می‌شد که از هوش می‌رفتم و دیگر نمی‌فهمیدم کجا هستم. گاهی دست و پایم را می‌بستند و با زنجیر به جایی قفلم می‌کردند و مثل حیوان سرم می‌ریختند و آزارم می‌دادند. گاهی تنم را با ته سیگار می‌سوزاندند و هر وقت می‌فهمیدند که قصد فرار دارم، سلمان، سرکرده آن‌ها چند نفر از مردانش را می‌فرستاد سراغم

تبلیغات