با وجود این من عاشق او بودم و حتی لباسهای کهنه خواهرش را میپوشیدم تا این که در همان ماه اول ازدواج باردار شدم، اما هنوز یک ماه بیشتر از ازدواجمان سپری نشده بود که همسرم مقابلم ایستاد و گفت: فقط به خاطر کل کل با دوست دختر قبلی ام که میگفت: تو دختر خوشگلی هستی و به ارتباط خیابانی فکر نمیکنی! با تو دوست شدم تا به او ثابت کنم که من هر چیزی را بخواهم به دست میآورم!