ترنج

در مورد

آزار جنسی

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۶۱ مطلب

  • دوریس گفت در آن سال به همراه «جیسون بین» نامزد خود که یکی از بهترین دوستان ترامپ بود، برای دیدن مسابقات تنیس به نیویورک رفته بود و حتی هنوز بلیت‌های مربوط به آن روزها و چند عکس در کنار ترامپ را نگه داشته است.

  • "ک. الف" متهم شده که با برقراری ارتباط دوستانه با قربانیان آنها را به خانه خود می‌کشانده و با خوراندن شراب و بی‌هوش کردن دختران به آن‌ها تجاوز کرده است.

  • دوستانم که اغلبشان خلافکار هستند مرا مسخره کنند و به من لقب بی‌عرضه و ترسو بدهند؛ یک روز که در جمع دوستان و همکارانم نشسته بودم هر کدام از آن‌ها خاطره‌ای از کار‌های خلافشان را با آب و تاب تعریف می‌کردند. نوبت به من که رسید گفتم من تا به حال کار خلافی نکرده‌ام، اما آن‌ها کلی مرا مسخره کردند. بعد هم گفتند که جسارت نداری و ترسو هستی. شرط بستیم که در کمتر از ۲ هفته یک زن را مورد آزار و اذیت قرار بدهم.

  • فریده غیرت به اطرافیان قربانیان تجاوز توصیه کرده است که به محض اطلاع از وقوع چنین جرمی، قربانی را ترغیب به طرح شکایت کنیم تا هم بتواند حقوق خودش را بازیابی کند و هم از آزادانه‌گشتن یک متجاوز جلوگیری کند.

  • مهاجم بازنشسته اسپانیایی اعلام کرد پیامی که در توئیتر منتشر شده است و او را به آزار جنسی متهم کرده دروغ است.

  • "این مردان جوان فکر می‌کنند که پشت کامپیوتر قدرتمندترین‌ها هستند، اما چنین چیزی نیست. از کامپیوتر و موبایل کلمات آزاردهنده برای زنان می‌فرستند و همین اتفاق در محل کار و خیابان هم می‌افتد و هیچ عامل بازدارنده‌ای برای آنان وجود ندارد. "

  • ۵ تن از اعضای باند ۶ نفره «شیاطین کثیف» او را تا صبح روز بعد مورد آزار و اذیت‌های وحشیانه قرار دادند.

  • متاسفانه با دست خودم دخترم را در چنگال آدمی گرگ صفت قرار داده بودم که او با بی رحمی تمام از موقعیت پیش آمده سوء‌استفاده کرده و دخترم را مورد آزار و اذیت قرار داده بود.

  • از لاهیجان برمی‌گشتم رشت. بعد از پل جانبازان دوتا آقا که ترک موتور نشسته بودند اومدن فیزیکی اذیتم کردند. واقعا تا مدت‌ها حالم بد بود و همش می‌گفتم یه سیم خاردار باید به خودم نصب کنم! تا کسی اذیتم نکند و یا هزارتا فکر دیگر. با وجود اینکه حرفه‌ای دوچرخه سواری می‌کنم، اما این رفتار انقدر تأثیر بدی روی ذهنیت من داشت که هم اکنون هم که با دوچرخه می‌رم تو خیابون یا جاده استرس دارم مبادا این رفتار تکرار بشه و ناخواسته می‌ترسم.

  • ناگهان آن مرد بی رحم تیغه چاقو را زیر گلویم گذاشت و با تهدید به مرگ سرم را به داخل شمشاد‌ها خم کرد آن قدر ترسیده بودم که از وحشت همه پیکرم می‌لرزید. آن مرد با چشمانی از حدقه بیرون زده، شال و روسری ام را برداشت و با آن‌ها دست‌ها و پاهایم را بست و مرا وسط شمشاد‌ها انداخت و

تبلیغات