فعالان جامعه مدنی بر این باورند که مطالبهگری باید جزو حقوق شهروندان باشد و نوشتن قانون برای تشکلهای مدنی با گرفتن نظرات و پیشنهادات مستقیم آنها رخ دهد؛ آنچه به گفته آنها در این طرح رخ نداده است.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۷ مطلب
فعالان جامعه مدنی بر این باورند که مطالبهگری باید جزو حقوق شهروندان باشد و نوشتن قانون برای تشکلهای مدنی با گرفتن نظرات و پیشنهادات مستقیم آنها رخ دهد؛ آنچه به گفته آنها در این طرح رخ نداده است.
ای کاش خاتمی و همکارانش در دوره خود میتوانستند مفهوم «مدینهالنبی» را برای جامعه تبیین کنند و بخصوص گامی در جهت اجرای عملی آن بردارند. واقعیت این است که مدینهالنبی نمونۀ جامعۀ مبتنی بر یک قرارداد اجتماعی – آن هم نه به قول توماس هابز یک قرارداد فرضی- بلکه قراردادی مکتوب بین چند قبیلۀ متخاصم با عقاید کاملاً مخالف و متضاد اعم از مسلمان و یهودی و مشرک با ویژگیها و رنگ و لعابهای تاریخی و جغرافیایی خود بوده است.
جنبش های اجتماعی متکثر می توانند باعث شوند نوعی دموکراسی ناخواسته رخ دهد که محصول قدرت و بازیگری جامعه مدنی و نیروهای جامعه مدنی است. این موضوع هم مناسبات جهانی و هم مناسبات ملی/ منطقه ای و هم نظام سیاسی را به چالش می کشد. این اتفاق به اعتقاد من در حال رقم خوردن است که اتفاق بسیار مهمی نیز محسوب می شود.
آقای رئیسجمهور جامعه مدنی نوآور و انعطافپذیر است و در مقابل بوروکراسی غیرمنعطف، خشک، پیر و قدیمی راهحل بهتری است. جامعه مدنی دارای کارکردهای اقتصادی و اجتماعی است که میتواند در راستای کاهش بحرانها و ساماندهی مجدد جامعه عمل کند. اجازه دهید گروههای مختلف جامعه مدنی راهکارهای خود را برای برونرفت از چالشها ارائه کنند.
به نظر میرسد مسئله بنیادیای که بسیاری از مسائل اشاره شده معلول آن هستند، در جای دیگری است و آن این است که دولت و بازار از جامعه مدنی فک شدهاند. بهترین راهحل، حکشدگی مجدد این دو در جامعه مدنی است.
عبدالله ناصری گفت:در حال حاضر بهترین راهبرد برای اصلاحطلبان این است که ارتباط خود را با جامعه مدنی و فعال اجتماعی تقویت کنند، چرا که جمعیت این افراد خیلی زیاد است و اصلاحطلبان میتوانند از پتانسیل این افراد استفاده کنند، اما باید توجه داشت دیگر نمیتوان تجربه لیست امید را تکرار کرد، بلکه باید در راهبردها تجدید نظر شود و با طرحی نو بر اساس مطالبات و خواستههای جامعه مدنی راهبردهای جدید را در نظر بگیرند.
به نظر میرسد که فاصله میان جامعه مدنی و حاکمیت که یک دهه گذشته نیز افزایش پیدا کرده، آنقدر عمیق شده که به مخاطبان رهبران جریانهای سیاسی نیز سرایت کرده است. این مسئله هرچند از جهاتی نگران کننده است، اما از زوایایی هم میتواند امیدبخش باشد...
راه حل مشخص است. هرچند دیر شده، ولی باز هم میتوان به «جامعه مدنی» پناه برد. عقلای نظام کجایند؟ لطفاً پیش بیفتند و امکان این بازگشت را فراهم بیاورند. بخشی از مقامات، متأسفانه آمادگی ذهنی واخلاقی این اقدام ملی را از دست دادهاند، ولی هستند کسانی هنوز در پیرامون رسمی و غیررسمی حکومت که اینجانب مدتهاست آنها را «کنشگران مرزی» نامیدهام، با اینان شور و مشورت سیستماتیکی ترتیب بدهند. در قبل از انقلاب همچنین افرادی بودند؛ امثال مجید تهرانیان و بقیه که به آنها اعتنایی نشد.
این روزها چهره اصلاحات تاحدودی میان مردم مخدوش شده است زیرا به هرحال اصلاحطلبان در چند انتخابات اخیر از سرمایه اجتماعی خود استفاده کرده بودند اما این افراد که منصوب یا به نوعی مورد حمایت اصلاحطلبان هستند نتوانستند مطالبات مردمی و عمومی را پاسخ دهند
فرارو در ادامه به یکی از راههای نشستن بر کرسیهای مدیریتی میپردازد. راهی که در ادامه معرفی میکنیم جدا از راه و روشهای مرسوم است و با آن بهتر میتوان به رویای سیاستمدار شدن نزدیک شد. البته قصد نداریم در این مطلب مثل بعضی دورههای کلیشهای موفقیت بگوییم: هر روز صبح که از خواب بلند میشوی 10 بار بگو من می توانم. ما فقط روایت میکنیم. آخرش خودتان قضاوت کنید.