ترنج

در مورد

شکنجه

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۹۹ مطلب

  • پدر عکس روز اول سوختگی را نشان می‌دهد، رو به حنانه می‌گوید: «تعریف کن.» «از اول تا آخرش رو بگم؟» «آره همه چیو.» حنانه پاهایش را بیشتر جمع می‌کند، بین جملاتش مکث‌هایی کوتاه دارد، اما گریه نمی‌کند.«گفت بابات بیاد منو مقصر می‌دونه، قبلا هم اذیتم می‌کرد، با شلنگ می‌زد، هلم می‌داد، دور گردنم رو می‌گرفت، چنگ می‌زد، من به بابام نمی‌گفتم، اون روز هم تا شب منتظر شدم تا بیاد، اون هم رفت، بیرون قرص خورد و بردنش بیمارستان.»

  • زن و شوهری ناشناس وقتی این پسربچه را به بیمارستان منتقل کردند، مدعی شدند که او تشنج کرده است اما پزشکان بعد از معاینه آثاری در بدن او مشاهده کردند که نشان از یک کودک‌آزاری تلخ می‌داد. آثاری از زخم، کبودی و گازگرفتگی در طرف چپ صورت و ساق راست، وجود داشت

  • با این تفاوت که این‌بار درد از طریق ابزار شکنجه برای شکستن استقامت چریک‌ها ایجاد نمی‌شود؛ بلکه ایجاد درد در دولت و ملت از طریق تحریم‌هاست. نوعی شکنجه اقتصادی تا آستانه تحملِ دولت-ملت‌ها که مقاومت آنان را درهم بشکند. نفیو اقرار می‌کند مفهوم درد غیراقتصادی است؛ اما چاره‌ای نیست. تنها مفهومی که می‌تواند حق مطلب را ادا کند، همین است.

  • متهم دو سال قبل، بعد از پیداشدن جسد دوستش بازداشت شد. او بعد از بازداشت به نقش‌داشتن در قتل دوستش اعتراف کرد و گفت: من و دوستانم در خانه‌ای که جسد گودرز پیدا شد، مواد مصرف می‌کردیم و رفت‌وآمد داشتیم. مدتی قبل، گودرز از من نیم‌کیلو تریاک دزدید اول انکار می‌کرد و می‌گفت کار او نیست.

  • به‌گفته او پدر نگار سابقه ضرب‌وشتم و خشونت داشته و چندباری او و فرزندانش را هم به باد کتک گرفته بوده: «بابای نگار دست‌بزن داشت، البته ظاهرش این را نشان نمی‌داد، درشت‌اندام ولی خوش‌رو، با این همه چندباری من و فرزندانش را کتک زده بود.»

  • پدر نوجوان کرجی که فرزندش را مورد شکنجه قرار داده ‌بود، برای بررسی سلامت روان به پزشکی ‌قانونی منتقل شد.

تبلیغات