ترنج

نابودی کودکی

۱ مطلب

  • آن یکی ساعت خاموشی و ساعت بیدارباش تعیین کرده بود، که چی؟ که اشکت همراهِ اذان صبح دربیاید و مزه کودکی و نوجوانی در دهانت بماسد، اصلا من یادم هست، آن روز ۱۲ سالگی که بالشتم جاندار شده بود و در تاریکی صبح زود خرداد گریه می‌کرد، سَرَم را کم داشت، واقعا دلتنگ شده بود، بس که نخوابیده بودم، بس که نگذاشته بودم بخوابم.

۱
تبلیغات