در این بخش داستان زندگی پرماجرای مردی را میخوانید که طی دو دهه از دوران خبرنگاریام پیگیر سرنوشت او بودم و گزارشهای خواندنی فراوانی از این مرد ماجراجوی چند چهره در صفحه حوادث کیهان نوشتم. من اولین بار در سال ۱۳۳۷ با مهدی بلیغ هنگام محاکمهاش در دادگاه عالی جنایی تهران آشنا شدم و از آن تاریخ به او لقب آرسن لوپن ایران را دادم - مردی که بیش از بیست سال در تعقیبش بودم تا راز جنایتش را برایم فاش کند. با توجه به روابط دوستانهای که با بلیغ داشتم به تدریج با شخصیت چندگانهاش آشنا شدم و عنوان مرد هزار چهره را هم به او دادم جعل اسناد دولتی، طراحی کلاهبرداریهایی در نقش تعلیم دهنده رقص به زنان و دختران خانوادههای اعیان و ثروتمند، عضویت در باند دزدان جواهر فروشیهای معروف تهران تولیدکننده هرویین در زندان قصر تهران فروش کاخ دادگستری به یک پولدار روستایی و بالاخره قتل یکی از اعضای باند دزدان جواهر از جمله اتهامات بلیغ بود.
مهدی بلیغ که به دنبال سود زیادی بود و از طرفی زبان عربی و انگلیسی اش عالی بود، مدتی را به گشت و گذار در مقابل مراکز رفت و آمد خارجیها به ویژه آمریکاییها و انگلیسیها و عربها اختصاص داد. بعد از مدتی هم دو توریست آمریکایی را برای اجرای نقشه اش انتخاب کرد. آرسن لوپن ایرانی فهمیده بود که این دو نفر میخواهند هتلی را در ایران بخرند.