در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۰۶ مطلب
فصل جدید برنامه مدرسه تلویزیونی ایران شنبه، سوم مهرماه پخش خواهد شد.
در فیلم «قتلهای آکسفورد» دانشجویی به آکسفورد میآید تا زیر نظر استادی خاص تز خود را بگذراند. به سخن دیگر هدف او از آمدن به این دانشگاه نه کسب مدرک یا پیداکردن شغلی خوب بلکه برای این است که بتواند به سؤالات خود پاسخ دهد. چیزی که اصلا در دانشگاههای ما دیده نمیشود.
شاپور اعتماد، استاد مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: به نظر من، در سیاستگذاری علمی کشور شکست خوردهایم. امیدوارم جبران شود؛ اما چنین چشماندازی را در پیشرو نمیبینم؛ چون متأسفانه از آن معقولیتی که در دل مصوبه شورای انقلاب فرهنگی وجود داشت، فاصله زیادی گرفتهایم.
«علی صداقتیخیاط» میگوید: هر بیسواد مثل یک بچه است که باید خواندن و نوشتن یاد بگیرد. هیچ توقعی برای تشویق ندارم؛ این کار آنقدر انرژیبخش است که مدرسان و استادان زیادی در کلاسها حاضر میشوند و میخواهند که شیوه آموزش را یاد بگیرند. وقتی دولت طبق آمار پنج سال گذشته اعلام میکند که هنوز میلیونها بیسواد در کشور داریم، چرا باید خودم را بازنشسته کنم. مگر شوخی است؟ من خیر و برکتی جز عشق به مردم نمیبینم.
عباس عبدی نوشت: مسوولان آموزشی کشور همه مشکلات را میدانند، چرا به این سیاست ادامه میدهند؟ فقط به این علت که این رفتارها ساختاری و نهادینه شده و کسی جرأت به چالش کشیدن آنها را ندارد و این رفتار بیش از هر چیز در تعارض با علم است! متاسفانه مسوولان به غلط گمان میکنند که بیاعتقادی جوانان به ارزشهای رسمی ناشی از تبلیغات دیگران است که ریشه آن در این نوع از سیاستهای آموزشی رسمی است.
در سن ۱۴ سالگی ماتادورهای مشتاق میتوانند با گاوهای تا ۲ سال در مبارزهای بدون تماشاگر روبرو شوند. در سن ۱۶ سالگی نیز میتوانند حرفهای شوند. از هر ۱۰۰ دانش آموز شاید ۵ یا ۶ نفر گاوباز حرفهای شوند.
مرحله دوم آموزش والدین است. مرحله سوم نظارت اجتماعی و نظارت حقوقی کافی است. یعنی محیطی که من بهعنوان یک مدرسه یا یک پارک یا یک فضای مجازی فراهم میکنم باید تحت نظارت و برنامه قرار بگیرد. خود کودک هم از طریق بازی درمانی یا مطالعه کافی باید تحت آموزش قرار بگیرد. اگر نوجوان باشد از طریق آموزش مستقیم و اگر کودک باشد از طریق بازی درمانی باید آسیبهایی که در این زمینه دیده است را جبران کرد.