در اغلب کشورهایی که ما قضاوتگرانه آنها را به انواع نقایص و ناکافیبودن، بهخصوص در اخلاق متهمشان میکنیم، پای منافع ملّیشان که به میان میآید، درست عمل میکنند. چرا در کشور ما در میان بهاصطلاح نخبگان سیاسی، اخلاق رقابتی که بوی خصومت و انتقام میگیرد، بر منافع ملی چیره میشود.
روزنامه اطلاعات به نقد تندرویهای مجلس درباره «لایحه اصلاح قانون مشاغل حساس» با مرکزیّت جبههگیریها علیه محمدجواد ظریف پرداخته است.
این روزنامه در این زمینه نوشت: معیارهای دوگانه در بهکارگیری و یا بیکارکردن نیروها، واقعاً جای اعجاب و تأسف دارد و مصداقِ از سوراخ سوزن ردشدن و از دروازه عبورنکردن را به وضوح میتوان دید.
گویی آنجا که خود، خرِ مراد را سواریم، از بعضی قوانین میتوان با سکوت و توجیه به مدد مرور زمان عبور کرد؛ تا جایی که فیالمثل شهر را به یک تحصیلکردهی پزشکی بسپاریم و «سوئیسوار!» با سعهی صدر از کنار موانع قانونی عبور کنیم؛ اما آنجا که باید به هر قیمتی انتقامی را از فلان و بهمان بگیریم، به هزار قاعده و قانون نوشته و نانوشته تمسّک جوییم؛ انصافاً این بام، نه دو هوا، بلکه چندهوایی است!
چقدر مایهی افسوس و تحیّر است که در امریکا، هزاران ایرانی یا ایرانیالاصل در مسندهای هزار و یک رنگ، در خدمت یک شِبه قارّهی پنجاهکشوری هستند و اینسو ما، در تلاش و جدال برای فروکشیدن کسانی قابل و لایق، اما به مستمسک شبهقانونها یا قانونسازیهای چندفوریتی! الحق جای آن است که خون موج زند در دل لعل…..
دیگران با تصاحب سرمایههای انسانی ما، برای خود هویت میآفرینند و ما سرمایههای اصیل و خودی را به پای کینهورزیهای جناحی به مسلخ میبریم و به مذبح میکشیم؛ چه عالی! حالا بفرمایید: در حال قربانی منافع «پایدار» به پای کدام سماجت و پایداری هستید؟! وانگهی! به طرائفالحیَل و ظرائفالحکَم، اگر چنین کردید و پیش بردید، کدامین طرفهها را به ارمغان و تحفه بر سفرهی مصالح مردم مینشانید؟!
همه چیز مثل روز روشنه اصلاً رو بازی میکنند