در بخشی از یادداشتِ سید احمد خمینی آمده است: کسی که مسئولیت صدا و سیما را دارد باید بداند که بدوش کشنده بار فرهنگی یک ملت است نباید بحرف چند نفر گوش دهد و افراد با فهم مملکت را از حکومت بیزار کند من نمیگویم خلاف اسلام قدمی برداریم میگویم عوام بازی را بحدی نرسانیم که تحصیل کردهها را از دست بدهیم و حکومتمان حکومت مستضعفین فکری شود.
شهریور ماه سال ۱۴۰۱ یادگار امام حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در مراسم سالروز تأسیس موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، با اشاره به وجود «اسناد برخی پروندههای بسته جمهوری اسلامی» نزد موسسه، از باز کردن این اسناد خبر داده بود و گفته بود: «این اسناد باز شده خیلی از نقدها را پاسخ میدهد».
به گزارش جماران، وی تأکید کرده بود که این اسناد «به صورت گزینشی» باز نخواهد شد. امروز در راستای تحقق این وعده، اولین سند از مجموعه سندهای منتشرنشده مربوط به امام و یادگار امام مرحوم سید احمد خمینی منتشر شده است.
بازخوانی خاطرات و یا دست نوشته چهرههای موثر در برهههای حساس از تاریخ تحولات اجتماعی ملتها برای پژوهشگران و حتی افراد عادی جذاب و مورد توجه میباشد.
«احمد خمینی» نامی است همواره مطرح و آشنا در هر کجا که سخن از انقلاب و رهبری آن و حوادث دوران ده ساله پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران باشد. درک زوایای شخصیت روحی و مواضع دینی و اجتماعی وی و شخصیتهایی نظیر او در فهم و هضم بسیاری از چالشهای فرهنگی و سیاسی مطرح در آن دوران که خود بیانگر زمینههای پیدایش و توسعه دیدگاههای متفاوت و متقابل در سه دهه پس از آن میباشد بسیار راهگشا است.
دستخطی که در این مجال و به مناسبت ایام سالگرد وفات یادگار امام منتشر میشود فهرستی است از عناوین نقدهایی که ایشان نسبت به برخی برنامههای صدا و سیمای آن روز داشته است. این یادداشت در حقیقت ذکر مطالبی «اشاره وار» برای یادآوری خود ایشان جهت طرح در جلسه با مدیران صدا و سیما و یا شورای سرپرستی آن نوشته شده است. پاورقیها و کلمات داخل کروشهها از ایشان نیست و برای توضیح اشارات و رساتر نمودن عبارات ایشان درج شده است.
نکته جالب توجه اینکه با گذشت حدود ۴۰ سال از تاریخ نگارش این یادداشت همچنان شاهد بی توجهی به نظرات دلسوزان جامعه و تداوم برخی از سیاستهای غلط در رسانههای رسمی و خصوصا صدا و سیما در کیفیت و کمیت پخش اخبار و عدم تناسب در بودجه بندی موضوعات خبری، بی توجهی به ذائقه و خواست اکثریت جامعه در انتخاب فیلمها و داستانها و برنامهها و فاصله داشتن از استانداردهای حرفهای رسانهای در ضبط و پخش برنامهها هستیم؛ و نکته جالب توجهتر و البته اسف بارتر آنکه نه تنها حجم برنامههای سوگ محور و غم گستر در رسانه ملی نسبت به دهه اول انقلاب - که بخاطر درگیر بودن کشور با جنگ تحمیلی و حوادث آن روزهای ایران بطور طبیعی حجم قابل توجهی از برنامهها به این موضوعات اختصاص مییافت – اکنون کاهش نیافته بلکه غلبه چندین برابری اینگونه برنامهها در شبکههای مختلف صدا و سیما روند افزایشی به خود گرفته است به نحوی که حتی در مناسبتهای شاد و مداحیها نیز اثری از برنامههای نشاط آفرین و به تعبیر یادگار امام «فرح بخش» " نیست و تقریبا هرچه هست پمپاژ سوگ و غم و غصه است!.
بازخوانی این یادداشت و تأمل در مطالب آن، زوایای ناگفتهای را میگشاید که در فهم تبارشناسی تفاوت و تضاد گفتمانهای فرهنگی جریانهای فکری و سیاسی موجود نیازمند آنیم. بدان امید که در آستانه دو بهار روح افزا و فرح بخش طبیعی و معنوی: سال نو و ماه میهمانی خدا زمینه تحولی بنیادین درجهت ایجاد فضایی سرشار از خوبی و خیر و نشاط و سلامتی و آرامش و شادی حقیقی برای یکایک هموطنانمان و همچنین در عرصه عمومی و رسانهای کشور عزیزمان پدید آید.
حمید انصاری
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
متن دستخط یادگار امام (مربوط به نیمه دوم سال ۱۳۶۲ به بعد):
برنامههای صبح جمعه [ساعت]۸-۷. یکی مربوط است به تحلیل وضع روحانیون که اشکالات بسیار دارد بعضی از روحانیون که هنوز بستگان آنان موجودند و دارای شخصیت علمی روحانی میباشند از این موضوع استفاده میکنند در حالی که بهیچوجه صلاح نیست. [۱]تحلیل رادیوهای بیگانه. خود داستانی است که باید به آن رسیدگی شود که مسائلی مطرح شود که تعریف ما باشد و یا دروغ بودن آن مسلم باشد اکثر برنامهها چنین نیست و یا الاقل نزد گوینده و سران کشور دروغ است، ولی توده مردم معتقد نیستند که دروغ باشد [۲]۳- خبر.
به عقیده من در زمانی که خبر رادیوهای بیگانه بیشتر از ۶ دقیقه نیست در حالیکه بی. بی. سی سه چهارم ساعت و رادیو آمریکا ۵/۱ [ساعت]در هر نوبت [تا نوبت بعدی پخش خبر]وقت دارند و همینطور سایر رادیوهای بیگانه، این بدان خاطر است که خلاصههای دنیا را به اطلاع برسانند و مردم بدانند که اگر ۶ دقیقه صبر میکنند اقلا خبرهای مهم جهان را میفهمند، ولی ما در طول یکساعت [پخش]خبر بیش از ۳-۴ دقیقه خبر [به معنای واقعی]نداریم.
پیشنهاد میدهم که خبرهای روزانهای ریاست جمهوری، مجلس، هیئت دولت، شورای عالی قضائی، شورای نگهبان، نماز جمعه، سپاه و جهاد و ارتش و خلاصه تمام ارگانها در ساعت ۶ بعدازظهر خبر ایشان بدین صورتی که در ساعت هشت و نیم پخش میگردد منتشر شود بعد میماند خبرهای مهم ایران و جهان خبرهائی که خطوط اساسی کشور را بیان میکند؛ و [از]آن اکثر خبرهای [مربوط به]رئیس مجلس، رئیس جمهور [فقط]یک خبر کوتاه از جنگ، نخست وزیر و رئیس دیوانعالی کشور، اگر خبر دادند [پخش شود]و الا نباید ترسید که اگر از رئیس مجلس چیزی نگوئیم و [به جای آن]از یک اختراع بزرگ صحبتی کنیم ممکن است عزلمان کنند.
در خبر خیلی حرف دارم! [۳][۴]- برنامه کودکان. در قبل، کارتونهای قشنگی بود که موجب شوق و ذوق بچهها بود، ولی فعلاً وضع بچهها روزبروز بدتر میشود. بچهها را باید بحساب آورد. بچهای مینشیند یک هفته تا کارتن مورد نظرش را تماشا کند بعد مسئول برنامه اش میگوید بعلت درخواست زیاد برنامه قبل را دوباره میگذاریم همه میدانیم که درخواست زیاد یعنی بعلت عدم حاضر بودن برنامه بعلت تنبلی مسئول! آیا نباید برای برنامه کودکان که بقدری خوب بود که بزرگترها را هم جلب کرده بود فکری کرد.
۵- ضبط برنامههای سیاسی، مصاحبهها بسیار مفتضح است. اگر احسان طبری حزب توده بجای اینکه دست ما بود دست خود توده ایها بود یعنی اگر آقای هاشمی رفسنجانی تودهای میشد و حکومت دست توده ایها بود آیا با ضبط برنامههای او اینگونه برخورد میکردند. کسی که برنامه احسان طبری را گوش میکند - همه احمد [خمینی]و یا آقایان مسئولین نیستند که اگر در ضبط آن اشکالی پیش آمد بگویند به حرفهایش کار داریم - خیلی از مردم وقتی دیدند ضبط برنامه خراب است گوش نمیدهند و یا اعصابشان خراب میشود و فحش و ناسزا میدهند و خلاصه مسئولین رادیو تلویزیون را به بی عرضگی و بی درکی متهم میکنند.
این مرتبه تلویزیون هنر کرد و گفت عیب از ضبط است؛ از امام سئوال کردم یعنی چه فرمودند یعنی عیب از خودمان است. مردم چه میفهمند ضبط آن بدست سپاه است، این شما هستید که با اعصاب مردم بازی میکنید و اصولاً برای آنها پشیزی اهمیت قائل نیستید و الا اجازه نمیدادید. دفتر بمن گزارش داد که اکثر افراد از اینگونه سستیها متأثرند. بعضیها میگفتند فقط فیلم آقای هاشمی را برادرش خوب بلد است بردارد. خوبهایشان این حرفها را میزنند باید برای آن فکری کرد من معتقدم حتماً باید کسی قبلاً ببیند و اگر خراب بود چه از نظر ضبط و چه محتوی عوض کنند و اجازه ندهند [..]با حیثیت جمهوری اسلامی بازی کند [۴].
۶- فیلمها و داستانهای رادیوئی. اکثر بمناسبت محدود بودن چهارچوب [های پخش این فیلمها، فاقد جاذبه برای اکثر مردم و صرفا مطابق با سلیقه بخش خاصی از نیروهای ارزشی جامعه میباشند]. چرا که روشن است که فیلمهای خارجی با حجاب اسلامی ساخته نشده است و یا با فرهنگ اسلامی مطابقت ندارد لذا همیشه فیلمهای بسیار بد از [نظر و]سطح فرهنگ «فیلم دیدههای ایران» و مطابق با فرهنگ خانوادههای شهداست، ولی آیا ملت ایران را خانوادههای شهدا تشکیل میدهند.
[۷]- اصولاً تلویزیون ایران بخصوص، و رادیو کمرنگ تر، گرد غم و غصه و مرگ، دفن و کفن و حزن و اندوه بر سراسر [برنامههای آنها]پاشیده شده است. به محض پخش فیلم «فرح بخشی» چهار نفر بی سواد تلفن میکنند و مسئولین رادیوها [دشنام]نشنیده ... فرار میکنند.
کسی که مسئولیت صدا و سیما را دارد باید بداند که بدوش کشنده بار فرهنگی یک ملت است نباید بحرف چند نفر گوش دهد و افراد با فهم مملکت را از حکومت بیزار کند من نمیگویم خلاف اسلام قدمی برداریم میگویم عوام بازی را بحدی نرسانیم که تحصیل کردهها را از دست بدهیم و حکومتمان حکومت مستضعفین فکری شود.
[ذکر سه عنوان دیگر از عناوین برنامههایی که برای یادآوری نکاتی در نقد آنان در جلسه مورد نظر در این یادداشت فهرست وار آمده است]:
۱- برنامه خانوادگی
۲- داستانهای شب
[۳]- شورای عالی قضائی
[۴]- صحبت از بنی صدر و رجوی توسط مقامات و تحلیلها مخصوصاً تحلیلهای جنگی که بنی صدر خیانت کرد [۵].
[۱]ـ اشاره به برنامه صبحگاهی روزهای جمعه رادیو در آن زمان دارد که به بیان جریان شناسی نقشهای مثبت و منفی روحانیون و مراجع گذشته با ذکر نام ایشان میپرداخت. داوری بعضا همراه با افراط و تفریط در بیان این نقشها زمینه موضع گیری و یا استفاده فرزندان و منسوبین روحانی ایشان را فراهم میساخت.
[۲]ـ تحلیل برنامه رادیوهای بیگانه از برنامههای روزانه و هفتگی صدا و سیما بود که در آن برای دفاع از حقانیت انقلاب و نشان دادن میزان دشمنی دولتهای مخالف ایران، با انتخاب و پخش قسمتهایی از مطالب رادیوهای بیگانه درباره مسائل ایران و جنگ و اختلافات مسئولین به نقد و تحلیل آن میپرداخت، اما در انتخاب مطالب و اینکه پخش این قسمتها چه میزان با ادعای تحلیلگر برنامه همخوانی دارد دقت کافی صورت نمیگرفت و در برخی موارد مطالبی به نقل از رسانههای بیگانه پخش میشد که از دیدگاه اکثریت جامعه برخلاف نظر تحلیلگر نه تنها دروغپردازی تلقی نمیشد بلکه بیان واقعیت بود.
[۳]ـ انتقاد از کمرنگ بودن جایگاه حضور مردم و جریانهای مختلف جامعه در برنامههای صدا و سیما و طولانی بودن بخشهای چندگانه روزانه خبری رادیو و تلویزیون و تکرار و تفصیل خبرهای مربوط به سخنان مسئولین کشور بصورت کلیشهای واقعیتی بود که یاداشت مذکور بدان اشاره دارد.
نظیر همین انتقاد را در سخن امام خمینی در جمع مدیر عامل و معاونان صدا و سیما در ۲۷ مرداد ۱۳۶۴ مشاهده میکنیم: «من نظرى به دیگران ندارم، راجع به خودم مىگویم از این وضع رادیو- تلویزیون خوشم نمىآید. واقع آن است که آن قدر که پابرهنهها به رادیو- تلویزیون حق دارند، ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را درست کردهاند و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزیها را به دست آوردند؛ از قشر بالا کسى در این مسئله حقى ندارد. البته ما هم در اصل مطلب شرکت داشتهایم، اما حق با آنهاست. من مدتهاست که وقتى مىبینم رادیو- تلویزیون را هر وقتى بازش مىکنم از من اسم مىبرد، خوشم نمىآید. ما باید به مردم ارزش بدهیم، استقلال دهیم و خودمان کنار بایستیم و روى خیر و شرّ کارها نظارت کنیم. ولى اینکه تمام کارها دست ما باشد، رادیو- تلویزیون دست ماها باشد، اما آن بیچارهها که کار مىکنند هیچ چیز دستشان نباشد، ولى ما که هیچ کاره هستیم دست ما باشد، به نظر من این صحیح نیست.
من گفتهام که آن چیزهایى که مربوط به من است گفته نشود، من با آقایان کارى ندارم. البته در بعضى مواردى که لازم مىشود چیزى گفته شود- که آن هم با تشخیص خود من است- در رادیو گفته و یا در تلویزیون [نشان داده]شود مضایقه ندارم، مثلًا عید فطر، عید قربان، تنفیذ رئیس جمهور، اینها مسائلى است، اما مابقى، مثل ملاقات امروز من با شما که با هم صحبت مىکنیم، این دیگر در رادیو- تلویزیون گفتن ندارد که رادیو بگوید، تلویزیون بگوید، رادیو چند دفعه، تلویزیون چند دفعه، این کارها مردم را خسته مىکند هیچ محتوا هم ندارد.... و همینطور آن چیزهایى که الآن در تلویزیون موجود است؛ مثلًا اول خبر که مىخواهد شروع کند عکس مرا مىگذارند، آن را بردارید، و اگر کسى از شما سؤال کرد بگویید فلانى گفته است.
[آقاى محمد هاشمى، مدیر عامل رادیو- تلویزیون اظهار داشت: شما در قلب مردم جا دارید؛ و امام فرمودند:].
قلب مردم در غیر از اینهاست. مسئله اینها نیست، ما سابقاً با مردم تماس داشتیم و به آنها ارادت داشتیم و مردم به ما لطف داشتند، ولى اینطور نبود که ما رادیو- تلویزیون داشته باشیم، آن باب دیگرى است. در هر صورت بعضى مواردى که لازم است مانعى ندارد، در غیر آن موارد، من میل ندارم، دیگران خودشان مىدانند» صحیفه امام خمینی، ج ۱۹، ص ۳۴۶.
[۴]ـ اشاره به برنامه مصاحبههای پخش شده از تلویزیون جمهوری اسلامی در گفتگو با احسان طبری، پس از دستگیری که در آنها به نقد مارکسیسم و عملکرد حزب توده و جریانهای چپ در ایران میپرداخت. ضبط برخی از این برنامهها با کیفیتی بسیار بد صورت گرفته بود.
[۵]ـ اشاره به سخنان مسئولین و ائمه جمعه در مقام بیان خیانت و همراهی ابوالحسن بنی صدر (رئیس جمهور معزول و فراری) با مسعود رجوی. اینکه آیا این جمله در دستوشته فوق، یادآوری موضوع برای تذکر به لزوم پرداختن به آن در صدا و سیما بوده است یا اینکه با توجه به تکرار فراوان این موضوع بصورت کلیشهای در مصاحبههای مسئولین بدون توضیح قانع کننده و تردید درباره اینکه بنی صدر در جنگ عمدا خیانت کرده است پس باید از تکرار آن در صدا و سیما پرهیز کرد مشخص نیست، اما با شناختی که از فرهنگ و مواضع یادگار امام داریم میتوان گفت فرض دوم نزدیکتر به واقع است.