یک تحلیلگر بازار سرمایه در یادداشتی تاثیر شایعات فضای مجازی بر بازار سرمایه را بررسی کرد.
به گزارش ایسنا، در یادداشت معصومه احمدی ترکمان آمده است: یکی از مسایل و مشکلات اساسی که به شدت در بازار سرمایه این روزها و به خصوص در طول هفته جاری با آن رو به رو بودیم، داغ بودن بازار شایعات به ویژه در بستر فضای مجازی بوده است که سرعت انتشار اطلاعات چه درست چه غلط در آن بسیار بالاست. فضای مجازی در کنار تمامی استفادههای مفیدی که میتوان از آن در راستای آموزش و فرهنگ سازی آحاد مردم به ویژه در حوزه بورس داشت، در برخی موارد همچون شمشیر دولبه عمل کرده و به فضایی منجر میشود که فارغ از هرگونه منطق و تحلیل تبدیل به یک فضای مبتنی بر بی خردی و رفتارهای احساسی کامل میشود که در آن سهامداران و سرمایه گذاران حتی حقوقیها و قدیمیهای بازار بعضاً اقدام به عرضه آبشاری سهام خود در عین ارزندگی میکنند. این عرضههای آبشاری که کاملا بی پایه و منطق صورت میگیرد در نهایت منجر میشود که حرکات توده واری در راستای ایجاد یک فضای منفی بی منطق ایجاد شده و به سایر افراد نیز تسری پیدا کند؛ تا حدی که افراد حاضر باشند در آن به هر قیمتی سهام خود را به فروش رسانند.
عمدتاً این قیمتهای فروش فرسنگها با ارزش ذاتی سهام تفاوت دارد و بسیاری به اشتباه در دامی می افتند که ناشی از به اصطلاح نقد شونده بودن سهام نسبت به سایر داراییهای مالی است؛ یعنی نقدشوندگی که می توانست به عنوان یک ارزش کلیدی برای بازار مطرح شود. در این موارد و به دلیل بهره برداری نامناسب به ضد ارزش بدل شده و طبعات سنگینی را برای آن نماد و پرتفوی این افراد یا شرکتها به همراه می آورد. عمدتاً این افراد پس از فروش در این قیمتها که بعضاً منجر به شکل گیری یه سری کفهای قیمتی میشود و با رشد قیمتی که در روزهای آتی اتفاق میافتد، اقدام به برخی اعمال احساسی از جمله ناسزاگویی و سپس خرید در قیمتهای بالاتر از فروش خود در همان نماد میکنند که نتیجه برآیند آنها در نهایت چیزی فراتر از برخی هزینهها از جمله هزینه معاملات به کارگزاری و ... نخواهد بود.
این اتفاق در طول هفته جاری نیز به وضوح مشاهده شد که علیرغم ارزندگی قیمت بسیاری از سهام شاهد یک ریزش دسته جمعی بر مبنای چند شایعه غلط در سطح بازار بودیم. در ارزندگی این سهام آیتمهای موجود در صورتهای مالی شرکتها از جمله گزارش مناسب تولید و فروش در شرکتهای تولیدی، گزارشهای ماهانه و دورهای آنها، نرخ دلار و اثرات تسعیر ارزی، اثرات روانی مثبت نتیجه انتخابات آمریکا، امیدواری مجدد درخصوص نتیجه رسیدن برجام، کشف واکسن کرونا و پرواز قیمت بسیاری از فلزات و بورسهای جهانی در دوران پساکرونا و ... بصورت کامل فراموش شد و در یک حرکت توده وار و بدون قایل شدن تفکیک بین صنایع مختلف شاهد کاهش یکباره و ریزش شدید شاخص بورس بودیم.
البته در این بین، همه بازیگران نیز فروشنده نبودند بلکه بسیاری علاوه بر نگهداری سهام ارزنده خود و اعتقاد به ارزنده بودن آنها، اقدام به اضافه کردن سهام به پرتفوی و خرید سهام جدید نیز کردند، زیرا این افراد معتقدند در روزهای منفی و زمانی که کسی خریدار نیست میبایست برخلاف جهت بازار عمل و خرید کرد. این افراد بر مبنای کسب تجربه و تخصص به این باور رسیده اند که با هر حرف و شایعهای نباید چوب حراج به سهام ارزشمند خود زد و میبایست پای انتخاب و اعتقاد خود به جد ایستاد و می دانند اگر ذرهای در این راه سست شوند، بسیاری از افراد هستند که با زیرکی مالک سهام آنها شوند.
این افراد به درستی میدانند وقتی در بازاری که نزدیک به ۶۰۰ شرکت حضور دارند نمیتوان بر مبنای شایعات اقدام به خرید و فروش کرد و تکرار این عمل تنها باعث خستگی و تصمیمات اشتباه آنها در معاملات خواهد شد؛ بنابراین این افراد به سختی انتخاب میکنند که چه سهمی را بخرند و به سختی نیز از سهام خود دل کنده و اقدام به فروش آن میکنند. این افراد در اکثر مواقع برنده هستند و به دلیل انتخابهای درستشان مجبور نمیشوند به چرخ و فلک ناسزا بگویند. این افراد مسئولیت اعمال خود را پذیرفته و با احساس مسئولیت بالا پای تمامی تصمیمات درست خود هستند و شیرینی نتیجه این تصمیمات را نیز در زندگی بورسی و پرتفوی خود مشاهده میکنند.