کد خبر: ۲۵۸۵۰۶

عباس عبدی: حرمت اين امامزاده را حفظ كنيم

تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۲۱ دی ۱۳۹۴
عباس عبدی در روزنامه شهروند نوشت: مي‌گويند در روزگار گذشته كه بازرگانان اجناس را از شهري به شهر ديگري حمل كرده و مي‌فروختند در دروازه شهر مامور حكومت از آنها ماليات مي‌گرفت و برحسب رسم چوبي در دست داشت و به بار شتر تا قاطر مي‌زد و مي‌پرسيد محتوای آن بار چيست تا به تناسب ماليات آن را بگيرد. يك‌بار كه اجناسي از آبگينه بر بار قاطر بود، وي با چوب‌دستي بر آن زد و نوع جنس را پرسيد که چیست؟ صاحب كالا گفت كه اگر يكي ديگر بزني هيچ. ظاهرا وضعيت مطبوعات در ايران چنين است و نه‌تنها نيازي به زدن يكي ديگر نيست، بلكه مدت‌هاست كه آفتابش بر لب بام آمده است؛ نه‌تنها تيراژ و اثرگذاري آن درحد مطلوب نيست، بلكه اعتماد به آن نيز دچار مشكل شده است.

ولي اگر بتوان تيراژ پايين مطبوعات ايران را ناشي از عواملي بيروني دانست ازجمله اينترنت و فضاي مجازي، وضع اقتصادي مردم، فقدان فضاي مناسب براي انجام كار و رسالت مطبوعاتي و... در برابر فقدان اعتماد را نمي‌توان يكسره به عوامل بيروني ربط داد. بلكه نحوه رفتار همكاران مطبوعاتي در هر يك از سطوح شغلي رسانه در ايجاد اعتماد يا بي‌اعتمادي مردم به رسانه نقش تعيين‌كننده دارد. عوامل دروني تأثيرگذار بر كاهش اعتماد به مطبوعات گوناگون است.

 ناآشنايي با حقوق و اخلاقي حرفه‌اي، كاهش نظارت موثر و كارآمد از سوي سردبيران و دبيران سرويس، فشار به نشريات براي كسب تيراژ و در نتيجه متوسل شدن به انتشار هر خبر راست و غلط، كمبود نيروي انساني و ضعف پرداخت‌هاي پولي به‌عنوان دستمزد و حق‌التحرير و بالاخره خالي شدن از هويت حرفه‌اي نشريه يا روزنامه و روزنامه‌نگار را مي‌توان از عوامل موثر بر اين بي‌اعتمادي دانست.

نكته‌اي كه درباره بي‌اعتمادي يا اعتماد بايد توجه كرد اين است كه كسب اعتماد بسيار كار سخت و زمانبري است؛ ولي بي‌اعتماد شدن به‌راحتي رخ مي‌دهد. براي اينكه انساني راستگو شناخته شويم بايد هميشه و در همه حال راستگو باشيم؛ ولي كافي است كه يك‌بار دروغ بگوييم تا از راستگويي ما سلب اعتماد شود. وضع روزنامه و نشريات نيز همين است؛ كافي است يك خطاي فاحش داشته باشند تا تمام آنچه از این جنس شیشه‌ای بر بارشان دارند و حمل می‌کنند شكسته شود و ديگر هيچ نماند.

برخي گمان مي‌كنند كه بي‌اعتمادي فقط ناشي از درج اخبار نادرست و غلط است؛ هرچند اين مساله بسيار مهم است و بايد از آن اجتناب كرد و در صورت وقوع بلافاصله به جبران آن همت گماشت و حتی با عذرخواهي رسمي آثار آن را خنثي كرد، ولي بي‌اعتمادي ابعاد ديگري هم دارد كه در این یادداشت به برخي از شايع‌ترين آنها اشاره مي‌شود.

نخستین مساله رعايت حقوق مصاحبه‌شونده است؛ آنچه كه در فعاليت روزنامه‌نگاري مشهور به Out of records است، بايد دقيقا رعايت شود. روزنامه‌نگار بازجو يا بازپرس نيست كه درصدد حرف كشيدن به هر قيمتي از افراد باشد. روزنامه‌نگار مي‌تواند كسب خبر كند يا تقاضاي گفت‌وگو نمايد؛ ولي حق ندارد طرف مقابل را در محظور قرار دهد. البته كيفيت اجراي اين اصل در مورد مسئولان حكومتي كه بايد پاسخگو باشند با شهروندان عادي تا حدي فرق مي‌كند. روزنامه‌نگار نبايد به‌گونه‌اي رفتار كند كه شهروندان از گفت‌وگو با آنان دچار ترس و واهمه باشند و بترسند از اينكه هر آن ممكن است سخنان آنان به نحوي ناقص يا دلخواه  يا حتي مخدوش و تحريف شده منتشر شود.

روزنامه‌نگار بايد به كليه تعهدات حرفه‌اي ازجمله توافق‌هاي انجام‌شده با مصاحبه‌شوندگان پایبند باشد. اكثريت افرادي كه گفت‌وگو مي‌كنند خواهان بازبيني نهايي متن گفت‌وگوی خود هستند. اين كار منافع زيادي دارد؛ زيرا بيان شفاهي به‌طور معمول تا حدی نادقيق و حتي نارسا است و شاید گوينده نتوانسته منظور خود را برساند؛ لذا در ويرايش نهايي متني منقّح و شسته‌ورفته تحويل مي‌شود و هم رضايت خواننده و هم رضايت مصاحبه‌شونده را فراهم مي‌كند.

اخيرا نوشته‌اي را ديدم كه يكي از نويسندگان كشور نسبت به انتشار محتوای ميزگردي که با حضور او و دیگران انجام شده در مجله داستان يكي از روزنامه‌ها معترض بوده و علت آن را نيز محروم شدن از بازبيني و ويرايش نهايي دانسته است و چنین متنی را حتی نخوانده بکلی فاقد اعتبار دانسته است. متاسفانه این گونه اشتباهات یا سهل‌انگاری‌ها که از جانب برخی همکاران كم‌تجربه يا بي‌تعهد رخ می‌دهد، موجب بي‌رغبتي افراد در گفت‌وگو با روزنامه‌نگاران مي‌شود و بيش از همه نهاد رسانه و مطبوعات متضرر مي‌شوند. امروز كه همه ايميل دارند، برقراري اين ارتباطات خيلي راحت و سريع است و مشكلي در فرآيند كار ايجاد نمي‌كند. جالب اين‌كه در بسياري از مواقع روزنامه‌نگار ده يا پانزده روز پس از گفت‌وگو متن را مي‌فرستد و انتظار دارد كه چند ساعته بازبيني و برگشت داده شود!!

يكي از مهم‌ترين نكاتي كه بايد توجه داشت، انتشار گفت‌وگو در همان نشريه‌اي است كه براي آن انجام شده است؛ برخي مواقع ديده مي‌شود كه يك گفت‌وگو براي فلان نشريه يا روزنامه انجام شده ولي در نهايت از جاي ديگري سر درآورده است. اين کار حتما بايد با اجازه مصاحبه‌شونده انجام شود؛ حتي در مورد زمان انتشار نيز بايد توافق كرد.

شجاعت اخلاقي فضيلت مهمي در روزنامه‌نگاري است؛ اگر روزنامه‌نگار درخواست مي‌كند كه سياست‌مداران كشور چنين فضيلتي داشته باشند، طبيعي است كه بيش از همه خودش بايد به آن پایبند باشد. هنگامي كه پاسخي از سوي افراد ذي‌نفع به مطالب منتشره داده مي‌شود، با رغبت و شجاعت آن را منتشر كنند و اگر توضيحي هم دارند، بنويسند، در غير اين صورت پوزش‌خواهي بهترين و كارآمدترين شیوه براي حفظ اعتماد است.

يكي از بدترين اتفاقات حذف و اضافات كردن در متن ديگران است. اين يكي را با هيچ منطقي نمي‌توان فهميد. حذف اگر به دليل مسايل حقوقي يا سياسي باشد، به شرط كسب رضايت نويسنده مجاز است  يا اگر در گزارشي از سخنراني يا... است، ايرادي ندارد؛ به شرطي كه مخّل مفهوم موردنظر گوينده نباشد، ولي در گفت‌وگوهاي اختصاصی يا ميزگردها چنين كاري بدون اجازه صاحب اثر موجب بي‌اعتمادي مي‌شود.

تهيه گزارش از جلسات يا سخنراني‌ها يكي از بدترين بخش‌هاي حرفه مطبوعاتي در ايران است. قريب به اتفاق افراد نسبت به عدم فهم دقيق مطلب گفته شده يا بي‌توجهي به نقطه مركزي سخنان خود  يا حتي بيان متضاد و مغلوط نظرات خود معترض هستند، در حالي كه همه آنان آمادگي دارند تا مسايل طرح شده را ويرايش و قابل فهم نمايند و خواننده نيز از خواندن آن ابراز رضايت كند؛ ولي معلوم نيست كه چرا همكاران از چنين امكاني خود را محروم مي‌كنند؟

تمام اين مشكلات درخصوص افرادي رخ مي‌دهد كه به قول معروف دستشان به دهانشان مي‌رسد و مي‌توانند نسبت به درج مطالب نادرست اعتراض كنند؛ در حالي كه بخش مهمي از اخبار و مطالب مطبوعات درباره موضوعاتي است كه حتي اگر نادرست باشد هم كسي به آن اعتراض نمي‌كند. وقتي كه خبري را مي‌خوانيم كه صدر و ذيل آن ناهمخوان است، يا اطلاعات غيردقيق در آن آمده اعتماد نسبت به كل مطالب از ميان مي‌رود.

حال ممکن است این پرسش پیش‌ آید که چه باید کرد؟ متاسفانه در فقدان نهاد مدنی روزنامه‌نگاری کار چندان موثری نمی‌توان در این زمینه انجام داد؛ اگر نهاد روزنامه‌نگاران فعال باشد می‌توان به آن‌جا اطلاع داد تا آنان نیز پیگیری کنند. ولی تا آن زمان که امیدوارم چندان دور نباشد می‌توان در شبکه‌های مجازی اختصاصی به انعکاس موارد تخلف از اخلاق حرفه‌ای همت گماشت بلکه اعتماد موجود بیش از این دچار مشکل نشود.


ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۲۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
متاسفانه درکشور ما نظارت و دقت و اصول حرفه ای مرده است هیچکس رغبتی برای انجام وظایفش ندارد وضع خیلی بدی است . بخصوص سایت هایی که مثل قارچ سبز شده و فاقد کوچکترین و ابتدایی ترین اصول کار روزنامه نگاری هستند اخلاق که بماند ؟
سلام
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
حداقل روزنامه هاى زنجيره اى به درد بازيافت مى خورد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۱
وقتی در هر بخش اعم از ورزشی و فرهنگی و فکاهی و سیاسی و زرد و ... از هر کدام ده تا روزنامه داریم، طبیعتا تیراژ بین آنها تقسیم می شود.
انتشار یافته: ۳
پرطرفدارترین عناوین