فریب های معنا دار

تقویت قابلیت درک دیگران از طریق آموزش رفتارهای اجتماعی به کودکان، توانایی آنها را در فریب دادن اطرافیان برای کسب پاداش بیشتر افزایش می‌دهد.

بر اساس مطالعات گردآوری شده انجمن علوم روانشناسی که بر اساس تئوری ذهن انجام گرفته است، بالا رفتن توانایی درک کودکان و نوجوانان از وضعیت روحی و عاطفی دیگران که معمولاً به شیوه‌های آموزشی والدین و مسئولان تربیتی وابسته است، نیاز آنها را برای به دست آوردن رضایت اطرافیان بیشتر کرده و این گروه از نوجوانان از هیچ تلاشی برای کسب توجه و راضی کردن منابع قدرت مانند والدین یا مسئولان آموزشی دریغ نمی‌کنند. این بررسی‌ها ثابت کرده است، میان توانایی کودکان در نسبت دادن حالات ذهنی خود و دیگران و دروغگویی ارتباط معنا‌داری وجود دارد.

محققان این مؤسسه پژوهشی اعلام کردند، توانایی دروغ گفتن و کتمان کردن حقایق برای به دست آوردن توجه بیشتر معمولاً از 2 تا 3 سالگی در کودکان آغاز می‌شود و نتیجه این تحقیقات نشان داده است کودکانی که در آزمون‌های تهیه شده مبتنی بر تئوری ذهن که در آنها توانایی درک کودک از احساسات دیگران سنجیده می‌شود، موفق‌تر عمل می‌کنند، میل به دروغگویی و فریبکاری والدین یا مربیان برای راضی نگه داشتن آنها نیز تقویت خواهد شد.

به گفته این پژوهشگران در کودکانی که تئوری ذهن آنها بخوبی رشد کرده است و تبیین وضعیت‌های ذهنی مانند دیدگاه‌ها و باورها، بیان خواسته‌ها و تمایلات برای خود و دیگران امکانپذیر است، توانایی حل مسأله نیز بیشتر است، به طوری که از دروغ و فریب کاری به عنوان راهی برای حل کردن مشکلات استفاده می‌شود. آموزش رفتارهای اجتماعی، شیوه گفت‌و‌گوهای روزمره والدین با کودکان و سبک‌های فرزند پروری بر شکل‌گیری نظریه ذهن کودکان و رفتارهای اجتماعی آنها تأثیر می‌گذارد.

منبع: روزنامه ایران