رئیس سازمان بازرسی کل کشور گفت: اگر اموال گروه آریا ضبط و کنترل نمیشد هر سه بانک ورشکست میشدند و به این فکر کنید که با ورشکست شدن این 3 بانک 3 بنگاه اقتصادی زمین میخورد.
من حضور در انتخابات را نفی نکردم و نمیکنم اما این فرآیند باید تعقیب شود و شرایط رصد شود و هر زمان که موقعیت آن فراهم شد برای حضور اعلام آمادگی خواهم کرد.
پس از آن مطلع شدیم که این گروه قصد دارند تا برای تحت پوشش قرار دادن فعالیتهای خود بانکی تأسیس کنند چون تأسیس بانک و آغاز فعالیت آن روند متفاوتی در وقوع جرائم این گروه میگذاشت و آن را تشدید میکرد.
اگر این گروه موفق میشد بانک یا یک مؤسسه مالی تأسیس کند آن زمان تمام جرائم این گروه تحت پوشش بانک قرار میگرفت و دیگر صرفا این گروه بدهکار بود نه متخلف.
در زمانی که این گروه آماده افتتاح بانک شده بود و حتی نیروهای خود را برای کار کردن در شعبات آموزش داده بود و همه چیز آماده بهرهبرداری بود به این گروه ضربه وارد کردیم و اجازه تأسیس و افتتاح این بانک را ندادیم.
هرچند در خصوص فعالیت این گروه در قبال السیهای جعلی اقدام خاصی در سازمان بازرسی انجام نشد زیرا این مقوله در یک شعبه از بانک صادرات رخ داده بود که اصلا در حیطه بازرسیهای ما نبود.
ما توان آن را که بخواهیم همه شعبات بانکها را بازرسی کنیم نداریم بلکه به صورت رندم(تصادفی) این کار را میکنیم و اگر گزارشی به ما برسد آن را پیگیری میکنیم. حتی خود بازرسیهای درون بانک هم نسبت به کشف این السیها موفق نبودند تا اینکه پرونده به نقطهای رسید که همه چیز مشخص شد.
تحلیلی که ما از گروه آریا داشتیم این بود که اینها یک حرکت آرام برای استفاده از السیهای جعلی داشتند و یک حرکت سریع و حجمی را در 6 ماه منتهی به دستگیری به اجرا گذاشتند به گونهای که در حرکت اول فقط 800 میلیارد تومان از بانکها پول خارج کرده بودند و در حرکت دوم بیش از 1800 میلیارد تومان پول از بانکها خارج شد.
سازمان بازرسی در تحلیلهای بعدی از این گروه نقشی تعیینکننده داشت زیرا ما توانستیم با جلوگیری از تأسیس بانک آنها را زمینگیر کرده اما پس از کشف پرونده چندین اداره کل را در سازمان بازرسی بسیج کردیم تا در مرحله بازپرسی و در مرحله دادگاه به کمک پرونده بیایند و در مورد بخشهای مختلف پرونده گزارش دهند.
در کل داستان این فساد یک اتفاق چند وجهی بود یک ضلع آن سازمان بازرسی، یک بخش آن سیاستگذاریها و بخش دیگر شفافسازیها بود و البته شما به این بخشها مدیریت و نظارت را هم اضافه کنید.
با این حال از گذشته همه میدانستیم که سیستم بانکی دچار نقایصی است به طوری که آقای رئیسجمهور در برخی از گزارشهای خود عنوان کرده بود که میدانیم سیستم بانکی ناکارآمد است، ایشان در مبحث تحول اقتصادی هم پیوسته عنوان کرده بودند که ما قرار است در جهت اصلاح سیستم بانکی قدم برداریم.
از نگاه بنده مدیر یک بانک و مدیران بخشهای مختلف باید تمام عملیات بانکی را تحت اشراف داشته باشند.
برای مثال در این پرونده 2 بانک دولتی و یک بانک خصوصی دخیل بودند شما به این فکر کنید که اگر اموال این گروه ضبط نمیشد و کنترل نمیشد هر سه بانک ورشکست میشدند و به این فکر کنید که با ورشکست شدن این 3 بانک 3 بنگاه اقتصادی زمین میخورد.
سیستم بانکی کشور بیش از 250 هزار نفر پرسنل و مسئول دارد و مشخص است که ناظر اصلی این سیستم باید بانک مرکزی باشد و کارهای مدیریت بانکداری را با شفافیت انجام دهند.
البته به این نکته توجه داشته باشید که در کشور منابع اطلاعرسانی درباره یک حادثه و یک اتفاق زیاد است، برای مثال خیلی از موارد نمایندگان مجلس به عنوان منابع اطلاعرسانی رسانهها قلمداد میشود.
ما تلاشمان این بوده که در سازمان بازرسی این اتفاق نیفتد اما نمیدانم چرا از جانب معاون اول رئیسجمهور نام بنده برده شد و آن هم رسانهای شد، شما باید خودتان تحلیل کنید و ببینید چرا این اتفاق افتاده است.
زمانی که من به سازمان بازرسی آمدم و پروندههای بزرگ را شروع به بررسی کردم از هر جهت پیغام و پسغامها و تهدیدها به سوی من روانه شد اما من خطاب به همه آنها گفتم که دغدغه من اجرای قانون است و قرار نیست با این تهدیدها از کارم شانه خالی کنم.
متأسفانه بیاخلاقی و بیقانونیهایی در جریان است و این موضوع در کشور رایج شده است و افسوس از اینکه در برخی از موارد اصلا موضوعاتی که مطرح میشود از اساس بیپایه و خلاف است.
من مانند یک مدیر بانک در زمانی که وزیر بودم به 3 هزار و 300 نفر، نفری 6 میلیون تومان وام دادم تا خانهدار شوند حال آنکه امروز در کشور به افراد 20 تا 30 میلیون تومان وام میدهند که حتی خودشان هم نمیدانند این وامها برخواهد گشت یا خیر.
من زمانی که این شکایت مطرح شد خطاب به دادگاه نامه نوشتم و گفتم حاضرم از بنده تحقیق شده و در بازپرسی حاضر شوم برخلاف برخی افراد که حتی بعد از محکوم شدن تلاش میکنند تا حکمشان اجرا نشود چون من قاضی هستم و تا زمانی خودم درخواست نکرده باشم نمیتوان بازجویی کرد.
ما مسئولیتهای زیادی در این کشور داشتیم چه دلیلی دارد که وقتی اتهامی بر علیهمان مطرح میشود از رفتن به دادگاه استنکاف کنیم در حالی که ما باید تلاش کنیم که فرهنگ داشتن مصونیت از بین برود و همه در پیشگاه قانون یکسان باشند.
وقتی ما توقع داریم از مردم که برای گرفتن حقشان مطالبه داشته باشند طبیعی است که باید بپذیریم تا فرهنگ شکایت از مسئولین هم رشد کند در غیر این صورت مردم انگیزه خود را از مطالبه حقوقشان از دست میدهند.
من خطاب به دادگاه نامه نوشتم و پس از آن به بازپرسی رفتم و مدارک و اسنادی را ارائه دادم و تنها پس از مدت کوتاهی در مرحله بازپرسی حکم عدم منع تعقیب برای من صادر شد و اصلا مشخص شد اتهامی متوجه من نبوده است.
امروز به دلیل نزدیکی به زمان برگزاری انتخابات و همچنین متمرکز شدن شما رسانهایها بر روی برخی از کاندیداهای احتمالی این سفرها به چشمتان آمده و اینگونه برداشت کردید وگرنه من مسئول بازرسی در کشور هستم و باید از تمام نقاط کشور که احتمال وقوع یک جرم یا حتی عدم اجرای صحیح قوانین باشد سرکشی کنم.
آلودگی هوا معضل دیگر تهران است و نزدیک به 10 شهر بزرگ دیگر ما است اما این فقط مربوط به آلودگی صنعتی است اما در کنار ابن موارد اگر موضوع سایر آلایندهها و ریزگردها را هم اضافه کنیم دهها شهر ما تحت تأثیر فضای آلوده قرار میگیرند.
هوا، آب، زمین، دریا، جنگل، مرتع و در مجموع محیط زیست امروزه جزو اصلیترین مقولههای امروز و فردای کشور است. مدیریت انسانی و مردمی و در جهت منافع کشور، حتما باید نگاه عام، فراگیر و هدفمند روی مقوله محیطزیست داشته باشد.
همچنین معضل دریاچه ارومیه در حال نزدیک شدن به مرحله بحران است و اگر این اتفاق بیفتاد زیست چند استان را به خطر میاندازد. اگر برخی منابع آبی دیگر مانند کارون با مشکل مطرح شده مواجه شود، یکی از منابع تولید را به خطر میاندازد.
موضوعات جدی و زیادی در اینباره وجود داریم که نیازمند مدیریت، نظارت و کنترل پیوسته است.